Please enter banners and links.

فرهنگ غنی اسلام و آیات و روایات و در کنار آن ها نظریه های روان شناختی و جامعه شناختی همه بیانگر اهمیت دوران کودکی و ضرورت بهاء دادن به آن و میزان ثبات و رسوخ تعالیم در این دوران حساس و مهم است .
سرار کشور های جهان بخصوص کشورهای مترقی و پیشرفته فعالیت ها ارزنده و چشمگیری در زمینه ادبیات کودک و با بکارگیری هنرو طبع عالی و ذوق سلیم گام های بلندی در استفاده هر چه بیشتر از این دوران و ارائه آداب و تعالیم بیشتر به کودکان برداشته اند.
کشورهای اسلامی و عربی و از جمله مصر، سوریه و عراق و نیز هر چند با تأخیر و فراز و نشیب های فراوان ، فعالیت ها و اقداماتی در زمینه ادبیات کودک داشته و آثار قابل توجهی خلق نموده اند .
حال با توجه به اهمیت دوران کودکی و ضرورت بهاء دادن به کودکان ما که سکانداران آینده جامعه اند جهت آشنایی با ادبیات کودک این کشورها و معرفی فعالان در این زمینه و آثار و منابعی در دسترس محققان و پژوهشگران و دانشجویان وجود داشته باشد .باید گامهای محکم و بلندی برداشت بیش از آنچه تا کنون برداشته شده و آثار و منابعی در دسترس محققان و پژوهشگران و دانشجویان وجود داشته باشد .
با توجه به عدم وفور منابعی مشابه اقدام با انجام چنین پژوهش های علمی مبتنی بر اسناد و مدارک موثق و دال بر پیشینه تاریخی و سیر تکاملی ادبیات کودک در این کشورها ضروری به نظر می رسد . در این پژوهش نگارنده علاوه بر تلاش در جهت تألیف اثری نو و در بردارنده هر آنچه مورد نیاز مربیان و محققان باشد ، دانشجویان و ادیبان و پژوهشگران گرامی را به اهتمام در خلق چنین آثاری و فعالیت بیشتر در زمینه ادبیات کودک کشورهای عربی و اسلامی دعوت می نماید .
ج) سابقه و پیشینه تحقیق
در زمینه ادبیات کودک در سه کشور مصر ، سوریه ، عراق به تقلید از کشورهای اروپایی و بخصوص فرانسه کارهایی انجام شده که غالبا الهام گررفته از آثار ادیبان کشورهای پیشرفته و ترجمه آن آثار یا الگو گرفته و یا اقتباسی از آن هست .
اما به ندرت آثاری مبتنی بر فرهنگ غنی اسلامی و ادبیات وسیع عرب نیز یافت می شود که مؤلف در آنها افسانه ها و حکایت های محلی و سنتی را در کنار تجربه مربیان و رأی صاحبنظران قرار داده و اثری مستقل و دارای خلاقیت و نوآوری بوجود آورده است .
علاوه بر آثار فوق الذکر ، فعالیت های اعم از پژوهش و تحقیق و گاه پایان نامه هایی در این زمینه تهیه و تدوین شده اما تعداد و کمیت آثار موجود در این زمینه به آن حد نیست که بتوان گفت به حد وفور وجود داشته و در صورت نیاز به راحتی در دسترس مربیان و دانشجویان و محققین و پژوهشگران قرار گیرد .
از اهم تألیفات در این زمینه می توان به برخی روزنامه ها و مجلات پرتیراژ عربی و کتبی از مؤلفین بنام و صاحب آوازه همچون کتاب « أدب الأطفال ، أهدافه و سماته» اثر محمد حسن بریغش ، کتاب « حول ادب الأطفال » مصطفی الجوینی ، «الوجه الضائع درسات عن ادب الأطفل » اثر عبدالعزیز مقالح ، « قصص الأطفال و مسرحهم » اثر محمد حسن عبدالله ، « ادب الأطفال : دراسه و تطبیق » اثر عبدالفتاح ابو معال ، « ادب الأطفال بین احمد شوقی و عثمان جلال » اثر احمد زلط و… اشاره کرد .
1. نگاهی به ادبیات کودکانادبیات کودک تنها قصه یا حکایت منثور و منظوم نیست بلکه همه معارف انسانی را در بر می گیرد. هر آنچه برای کودک نوشته می شود خواه قصه یا نمایشنامه ، مطالب و معارف علمی، سوال و توضیح در کتاب ها یا مجله ها یا برنامه های رادیویی یا تلویزیونی و غیره ، همه آنها مواردی هستند که خمیرمایه‌ی ادبیات کودک را تشکیل می دهند.
تعاریف ادبیات کودک با توجه به چارچوب موضوع استنادی که پژوهشگر از آن وارد می شود و با توجه به محیط و جامعه ای که تعریف در آن گنجانده می شود متعدد است. از جمله‌ تعاریف اینکه ؛ « ادبیات کودک همان ابداع ادبی ویژه‌ی کودکان است. و در تمام مراحل کودکی به ویژه در سن طفولیت تا پایان کودکی دیررس با آنها همراه است ؛ که مقصود همان ، کارهای هنری است که از طریق ابزارهای ارتباطی مختلف که مشتمل بر فکر و خیال و بیانگر احساسات و عواطف و دارای بیانی منظوم و منثور از فنون ادبی می باشد که همسو با سطح درک و فهم تربیتی مختلف آنها به کودکان منتقل می شوند .»
1-1 . کودک و دوران کودکی
کودکی بخش ممتد از عمر انسان است که از بدو تولد تا سالهایی که شخص اعتماد به نفس کامل پیدا می کند امتداد دارد. آخرین قانون مصری برای کودکان با توجه به آخرین اعلام جهانی حقوق کودک، صادره از دولت های متحد، کودکی را اینگونه مشخص کرده است ، «پایان مرحله کودکی سن 18 سالگی است، یعنی سن ورود به مرحله جوانی است ، و دوره بلوغ، دوره ی اول از مرحله جوانی است» و مفهوم طفل در قرآن کریم عبارت از: ولادت صبی تا وقتیکه به مرحله احتلام برسد. خداوند می فرماید : « وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا »
و از نطفه ها آنچه به مشیّت ما تعلق می گیرد در رحم ها قرار می دهیم تا به وقت معین طفلی (چون گوهر) از رحم بیرون آوریم.
خداوند تبارک و تعالی می فرماید: « هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا»
او همان كسى است كه شما را از خاك آفريد سپس از نطفه‏اى ،آنگاه از خون بسته و بعد شما را [به صورت] كودكى برمى‏آورد تا به كمال قوت خود برسيد.
و نیز خدای عزوجل می فرماید: « وَ إِذَا بَلَغَ الْطْفَلُ مِنکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتْأذِنُواْ کَمَا اسْتَذَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ لذلِکَ یُبَینِ‏ُّ اللَّهُ لَکُمْ ءَایَتِهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ»
و چون كودكان شما به [سن] بلوغ رسيدند بايد از شما كسب اجازه كنند همان گونه آنانكه پيش از ايشان بودند كسب اجازه كردند خدا آيات خود را اين گونه براى شما بيان مى‏دارد و خدا داناى حکیم است.
1-1-1 . اهمّیّت و جایگاه دوره ی کودکی
مرحله کودکی یکی از مهمترین و حساس ترین مراحل عمر آدمی است ، دارای خصوصیات و ویژگی های خاصی است که آن را از سایر مراحل عمر متمایز می سازد و می- توان آن را پایه و اساس بقیه‌ی مراحل عمر دانست ؛ به عنوان مثال در این مرحله استعدادهای آدمی شکوفا می شود و قدرت تصمیم گیری او شکل می گیرد ، نیز احساسات و قابلیت های او در تعامل با زندگی بروز می کند. همچنین در این مرحله است که شخصیت آدمی ساخته می شود تا در آینده بعنوان یک جزء ثابت تا پایان عمر همراه آدمی باشد.
« بیشتر تحقیقات به این مطلب اشاره دارد که تکوین شخصیت انسان ها در 5 یا 6 سال ابتدایی عمر شکل می گیرد. » و کودک مانند زمین خالی و حاصل خیزی که هر آنچه را که بخواهیم می توانیم در آن بکاریم. آن زمین خالی و حاصلخیز اگر مورد توجه و رسیدگی قرار گیرد و دست های پاک و زحمتکش عهده دار آن باشد مانند درخت نیکو ثمر، پربار، مفید واقع خواهد شد و اگر از خدمات و رسیدگی مطلوب و مناسب محروم ماند و دست های پلید و آلوده به شر متولی آن گردد ، همچون درخت خبیث بد ثمر و بی حاصل خواهد شد .
1-1-2 . دیدگاه اسلام به کودک
اسلام به مرحله کودکی توجه خاصی نموده است ، و این توجه از ابتدای کودکی شروع می شود و تا پایان عمر انسان امتداد می یابد. پیامبر اکرم (ص) نسبت به انتخاب آغوش مناسب جهت تربیت کودک و محیطی که کودک در آن پرورش می یابد ، بسیار توصیه می- نمود . و می فرماید: « زنانی را برای نطفه های خویش انتخاب کنید که مناسب باشند ؛ زیرا زنان، فرزندانی مانند برادران و خواهرانشان به دنیا می آورند.»
همچنین اسلام به مرحله شیردهی کودک و مواظبت از او قوانین خاصی طراحی نموده و حقوقی را بر عهده والدین و برادران و نزدیکان کودک نهاده است . و از آنان خواهد تا فرزندان خویش را به بهترین شکل تربیت نماید. مثلا خداوند در قرآن کریم شیوه صحیح تربیت کودک را به شکل بسیار دقیق بیان می نماید. در این آیه ، خداوند شیردهی و تربیت کودک را با مسأله تقوی و ترس از خدا می داند . پیامبر اکرم(ص) نیز در باب تربیت فرزند و احترام به او می فرماید: « من لم یرحم صغیرنا و یعرف حق کبیرنا فلیس منا » کسی که به کودکان رحم نکند و حقوق بزرگترها را رعایت نکند ، از ما نیست .
در آیات فراوانی از قرآن کریم نیز شیوه رعایت و پاسداشت کودکان آمده است ؛ مثلاً در سوره اسراء آیه 3 می فرماید: « وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ » و کودکان خود را بخاطر فقر تنگدستی نکشید. در هیچ فرهنگ جهانی به اندازه دین مبین اسلام به تربیت و پرورش کودکان اهمّیّت داده نشده است. زیرا اسلام بر دوران جنینی و شیردهی بسیار تأکید کرده است. « و این مرحله را حساس ترین مرحله دوران زندگی می داند. سازمان ملل بعنوان نماینده جامعه جهانی تنها در تاریخ 20/11/1959 حقوق کودک را بعنوان یک قانون جهانی ارائه نمود.» دین اسلام صدها سال قبل از آن ریزترین حقوق کودکان را ملاحظه نموده بود و دراین زمینه از تمام مکاتب تربیتی و فلسفی که در بخش تربیت کودکان فعالیت می کنند پیشی گرفته است . در مکتب اسلام کتاب های زیادی به منظور تأکید و سفارش پیامبر(ص) اسلام در بحث تربیت کودکان به رشته تحریر درآمده است .
در اینجا هم لازم است به تعدادی از کتاب‌هایی که توسط اندیشمندان اسلامی در زمینه تربیت کودکان به رشته تحریر در آمده است اشاره کنیم. از آن جمله:
«احیاء علوم الدین و أیّها الطفل (ای کودک) از امام محمد غزالی ، جامع بیان العلم و فضله از ابن عبد البر، تحفه المورود بأحکام المولود از ابن قیم جوزیه ، جامع احکام الصغار از محمد بن محمد الأسروشی(4 جلد) ، تدبیر الحبالی و الأطفال و الصبیان از بلدی احمد ، انباء نجبا و الأبناء از ابن ظفر مغربی مکی ، العقد لفرید از ابن عبد ربه ، آداب المعلمین از ابن سحنون ، تذکره السامع و المتعلم فی آداب العالم و المتعلم از ابن جماعه الکنانی ، مقدمه ابن خلدون ، اللؤلؤ والتنظیم فی روم التعلم و التعلیم از زکریای انصاری ، بیان مساله وقف الاولاد از شمس الدین احمد بن سلیمان ، رساله فی احکام اطفال المسلمین از جلال الدین سیوطی ، سیاسة الصبیان و تدبیرهم از ابن جزار، کتاب العیال از حافظ ابن ابی الدنیا ، تحریر المقال فی آداب واحکام و فوائد یحتاج الیها مؤدبو الاطفال از احمد ابن محمد هیثمی ، تذکره الآباء از ابن عدیم حلبی ، تأدیب الناشئین بأدب الدنیا والدین از ابن عبد ربه . »
« ادبیات کودک نزد تمامی ملتها ارتباط تنگاتنگی با تربیت کودکان دارد ؛ زیرا هدف اصلی تربیت از هدایت و رشد جسمی ، عاطفی ، عقلی و اجتماعی افراد است. در دین مبین اسلام ، اساس تربیت بر محور اعتقاد به خداوند و عبودیت او می چرخد. بر خلاف فلسفه های تربیتی جدید که هیچگونه سنخیتی با عقیده و مذهب نداشته و تنها بر اساس اکتشافات علمی متبنی است. این تربیت جدید بخصوص در جهان غرب جز حیرت و گمراهی چیزی بهمراه نداشته است . به همین خاطر دین اسلام عقیده الهی و بنای شخصیت اسلامی را سرلوحه تربیت قرار می دهد.»
1-2 . تعریف ادبیات کودک
پیدایش ادبیات کودک پیشینه ای طولانی دارد و به پیدایش انسان بر زمین باز می گردد ، آن هنگام که مادران قبل از خواب کودکان ، حکایتی را تعریف می نمودند و گهواره ی آن ها را با خواندن ترانه ها و کلمات زیبا تکان می دادند ، و این در واقع ادبیاتی جالب اما به شکلی غیر مدوّن بود. این حالت ادبیات کودک ادامه پیدا کرد تا اینکه در اواخر قرن گذشته و قرن معاصر شناخته شد. و همان ادبیات آینده پسند زندگی و سرشار از آرزوهای درخشان است که بیانگر همه انسانیت خواهد بود. . »
در حال حاضر ادبیات کودک نقطه آغاز جهش تمدنی بزرگ است . جوامع دنیای معاصر سعی می کنند با همه‌ی ابزارها و روش هایی که در اختیار دارند از این ادبیاتِ نوظهور و ریشه دار بهره مند گردند.
1-3 . اصطلاح ادبیات کودک
« ادبیات کودک از اصطلاحاتی است که در آن اختلاف قابل ملاحظه ای وجود ندارد . و معمولا به ادبیاتی گفته می شود که مخصوص کودکان بوده و احساسات و شعور متناسب آنها و کارهای هنری که از طریق وسایل ارتباطی مختلف به آنان آموخته می شود را بیان می کند. همچنین کارهایی که افکار و تخیلات کودک را شامل می شود، نیز در بر می گیرد. »
«عده ای حجم ادبیات کودکان را وسیع تر می بینند و معنای عمومی آن را شامل هر محصول عقلی مدون در کتاب های مخصوص کودکان در همه فروع و شناخت می دانند ، و معنای خاص آن هر کلام خوبی مانند شعر یا نثر، شفاهی یا کتبی که حتی در کتاب های درسی باشد ، در وجود کودکان لذّت هنری ایجاد می کند ، اطلاق می شود .»
«ادبیات کودک از نظر اسلامی ، گرایشی جدید در ادبیات عرب است. و به دنبال تأسیس جمعیت ادبیات جهانی اسلام در اوایل سده اخیر آوازه اش بر سر زبان ها افتاد. و در اواخر دهه ی گذشته گسترش یافت. پایگاه آن پاکستان ، و دارای رشته های اصلی در مصر و ریاض می باشد.»
نتیجه می گیریم در حوزه داستانی لازم و ضروری نیست که قصه از تاریخ اسلام یا فرهنگ آن غنی باشد تا اسلامی به حساب آید ؛ مهم آن است که حامل ارزش ها و تلقین ها و نمادهای اسلامی باشد تا از خلال آن به رویدادها ، محاوره ها و قواعد قصه دعوت کند. بنابراین در بعضی از کتاب های کودکان و ادبیات آنها معانی انسانی شریف و اصول متعالی وجود دارد و به آن جهت ، قصه های اسلامی نام گذاری شده اند .
« اما ادبیات اسلامی کودک همان ادبیات کودک است که با قصد و هدف اسلامی برای کودکان جهان نوشته می شود. و کودکان را از آنچه با اصول اسلام و تعالیم و اهداف آن ناسازگار است ، پاک می گرداند ؛ مثلاً خرافه ها و اسطوره هایی را که مبنی بر قدرت خرق عادت باشند و وجود خارجی ندارند از میان این ادبیات پاک می گرداند و به توضیح آنچه خداوند حلال گردانیده می پردازد. این ادبیات به منظور آگاهی کودکان و تأکید بر آنچه خداوند عزوجل حرام کرده ، سعی می کند تا کودکان جوانب و زیان های محرمات را بدانند و از آنها خودداری نمایند . همانگونه که این ادبیات تصویری کلی از زندگی مسلمانان حقیقی ارائه می دهد. و بخش اعظم اخلاق ، ویژگی ها ، عادت ها آداب و رسوم اسلامی ناب را بیان می کند.»
« یکی از وظایف ادبیات ابداع و نوآوری است . نوشته های موجود در کتاب ها که حاصل فعالیت عقل آدمی است یکی از نمادهای رایج و از تعاریف عام ادبیات در دوران قدیم ( قرن اول تا سوم هجری) است. اما ادبیات به معنای خاص عبارت از سخنی نیکو که به هنگام خطابه ایراد می گردد و علاوه برمعنای اخلاقی، لذتی هنری به وجود می آورد. در مورد ادبیات دست نوشته ها و کتاب هایی نگارش و تدوین شده است. و اشعاری سروده شده که به اصطلاحات و تعاریف ادبیات پرداخته است ؛ مثلاً شاعر معروف «سهم بن حنظله» در این باره می گوید :
لا یمنع الناس منی ما اردت و لا اعطیهموا ما ارادوا حسن ذا ادبا»
« مردم مانع دستیابی من به خواسته هایم نمی شوند و آنچه را آنان می خواهند ، من به آنها نمی دهم.»
یعنی ادبیات نفس آدمی را تهذیب می کند و به زیبایی ، وجدان آدمی را مورد خطاب قرار می دهد. ادبیات و درکنار آن علوم و معارف انسانی دیگر که با احساس و وجدان آدمی سروکار دارند فراتر ازآنند که در محدوده ماده و جسم بگنجند و هیچ گاه نمی توان برای آنها تعریف جامع و مانعی یافت و تنها راه شناخت آنها احساس و ادراک آدمی است نه عقل و منطق و قاعده و قانون.
از مطالب فوق برداشت می شود که آنچه در مورد ادبیات می توان گفت این است که ادبیات علاوه بر آنکه یکی از مهمترین هنرهای بیانی زیبا در علوم زبانی است خود دانشی با اصول و قواعد و مکاتب و اهداف خاص می باشد. البته ادبیات بدون بکارگیری زبان ، وجود خاصی ندارد. زیرا زبان وسیله‌ای ضروری جهت بیان افکار و احساسات آدمی می باشد.
« ادبیات کودک زیر شاخه ی جدیدی از شاخه های ادبیات رفیع و متعالی و دارای ویژگی هایی خاص است که آن را از ادبیات بزرگسالان متمایز می سازد. ضمن اینکه هر کدام ازآنها، مشتمل بر یکسری آثار هنری هستند که در ساختار و محتوا مشترک می باشند. و در نهایت ادبیات به عنوان هنر ابداعی و نوگرا از طریق بیانی ادبی نقش موثری در بروز ارزش هایی همچون حقیقت ، خوبی و زیبایی دارد. »
اکنون ناقدین در تلاشند تا ادبیات کودک که نوع جدیدی از ادبیات است را از لحاظ ویژگی های ذاتی، منابع ، مقاصد ، خواسته ها و اهداف آن مورد بررسی دقیق قرار دهند تا برای این ادبیات نوپا حد و مرزهایی تعیین کنند و اختلاف نظری که در میان موسسات و ارگان ها و اشخاص وجود دارد را بپذیرند و البته بار این مسولئیت بر دوش ادبا ، مربیان و اصحاب رسانه است.
ادبیات کودک ، جزئی از ادبیات عام وگسترده است و همه تعاریفی که بر ادبیات وارد می شود نیز بر آن منطبق می‌گردد. جز اینکه ادبیات کودک با ویژگی خاص خود ، گروهی مشخص از جامعه که همان کودکان و خردسالان هستند را مخاطب قرار می دهد. و با این خصوصیت از فروع و شاخه های ادبیات متمایز می گردد. و به تبع اختلاف سطح فکر و اندیشه، درک و فهم ، تجربه ، سن و سال از نظر کمی و کیفی با ادبیات بزرگسالان تفاوت پیدا می کند.
در این است که جنس ادبیات در داستان های بومی ، محلی و همچنین سنتی ، کودکانه است اختلاف نظری وجود ندارد که طی هزاران سال برای کودکان یک قوم (ملت) بازگو می- شود و بر عاطفه و تخیل آنها احاطه می یابد. از جریان عمومی تخیل و تفکر (خیال و فکر) و ادراک آن قوم جدا نبوده است و داستان های کودکانه ، انعکاسی ادبی از خصائص روحی آن قوم است که بزرگسالان آنها را بوجود آورده اند.
مسأله مایه امیدواری این است که ادبیات کودک در کشورهای عربی رو به رشد و توسعه است و تلاش و تاکید ادبا در برخورداری متون ادبی از ارزش های متعالی اخلاق ، مسأله ‌ی دیگریست که امیدواری را به حداکثر می رساند.
ادبیات کودک در آموزش و فراگیری کودک بسیار مهم است. زیرا بطور مستقیم و غیرمستقیم در رشد عقلانی و عاطفی کودک مؤثر است. و از آنجا که کودک در این مرحله به آسانی تحت تاثیر هنر و ادبیات قرار می گیرد و روح او همچون صفحه‌ای سفید ، که می توان هر نقشی را در آن ایجاد نمود ، لذا می توان خواسته های متعالی و اهداف خود را به کودک القا کنیم و البته عقل کودک در این مرحله خام بوده و می توانیم آن را به هر شکلی که بخواهیم در بیاوریم .
« از مهم ترین مواردی که ادبیات کودک را از دیگر انواع ادبیات مشخص و متمایز می- سازد این است که علوم و معارف را به شکلی ادبی عرضه می کند. و در معرفی راه ها و روش های آموزش و شناخت نمایان می گردد. و ضمن اینکه بر نحوه و کیفیت عرضه آموزش به فراگیر بسیار دقت می کند ، چگونگی پذیرش و الهام بخشی به آن را از طریق متن منظوم یا منثور با روشی آسان مورد توجه مخاطب قرار می دهد.»
همچنین احساس علاقه را در روحیه‌ی کودک بکارد . و به پیوند مبتنی بر محبت با افراد پیرامون خود در کودک استحکام بخشد. و مهمتر از آن حس استقلال فکر و اندیشه را در کودک بنیان نهد. بطوری که این احساس استقلال کودک را در عین نگرش هدفدار ، به غلبه بر مشکلات فرا خواند. نگرشی که کودک دریابد ، که باید با دیگران همکاری و ارتباط داشته باشد. و اگر از ضرورت حس استقلال شخصیتی بگذریم به اهمیت این نکته پی می بریم که کودک باید به فعالیت هایی بپردازد. شخصیت او را که در کارهایش به او کمک کند و او را به موفقیت برساند. و آرام آرام بسازد.
هیچ کس مدعی این نیست که همه این اهداف و انتظارات در یک متن یا یک شعر و سرود برآورده شوند ، اما همین کفایت می‌کند که نویسنده ادبیات کودک ، موضوع و هدف خود را پیش روی خود قرار دهد و برمبنای آن اقدام به نگرش متن نماید. تا متن را به عالم و ادبیات کودک نزدیک و نزدیک تر کند. و با متن ادبی با کیفیت و زبان نوشتاری زیبا ، کودک را به احساسی قشنگ نایل گرداند. و در آن احساس زیبایی به وجود آورد. و او را سرشار از تجربه های مفید گرداند.
هیچ متنی خالی از مضمون و محتوا (پیام ) نیست. و چه بسا محتوای متن آنگونه که خوشایند برخی طرفداران نوگرایی در ادبیات کودک هست ، نباشد اما گاه ممکن است که در یک متن ادبی کودکانه ، یک یا چند شخصیت وجود داشته باشند که کودک مجذوب آنها شود و یا ممکن است یک پیام اخلاقی معینی باشد که کودک شیفته‌ی آن گردد و یا اینکه متن وسیله ای برای دانش افزایی کودک یا افزودن گنجینه لغوی و علمی وی باشد.»
در واقع می توان گفت که ادبیات کودک همچون انواع ادبی و هنرهای دیگر از دیر باز شکل مشخصی داشته که با ویژگی ها و فرهنگ ‌زمانه و نیز با خصوصیات هرجامعه و آداب و رسوم و طرز فکر آن جوامع مطابقت داشته است.
1-4. دیدگاه های متفاوت درباره ادبیات کودک
واژه ادبیات هنوز نتوانسته است تعریفی را بیابد که مورد اتفاق همه صاحب نظران باشد چرا که هر یک از پژوهشگران از زاویه دید خود بدان نگریسته اند . « عده ای آن را پدیده اجتماعی برشمرده و معتقدند که از پدیده های اجتماعی نمی شود تعریف درستی به دست داد شاید یکی از جامع ترین تعاریف از ادبیات این باشد که بگوییم مجموعه نمادهای هنری هر قوم که در قالب کلام درآمده است ، ادبیات آن قوم یا ملت به شمار می رود و به همین سبب تا حد زیادی به فرهنگ سازنده آن تعلق دارد ، یعنی منعکس کننده افکار و عقاید ومسائل قومی است که پدید آورنده ی آن باشد .
« یا به تعریف دیگر ادبیات مجموعه ی عکس العمل های آدمیان در برابر عوامل درونی و بیرونی که به صورت کلام همراه با تخیل و عاطفه درآمده و هدفش سعادت آدمی است .»
« در فرهنگ بزرگ سخن درباره تعریف ادبیات می خوانیم : 1- مجموعه آثار مکتوب که نمایانگر بازتاب های عاطفی همچون غم وشادی و مانند آنها بوده و به شیوه هنری در قالب شعر ، داستان ، نمایشنامه ، شرح حال ، مقاله و . . . درآمده باشد . 2- بخشی از علوم انسانی شامل دانش هایی چون لغت ، صرف و نحو ، معانی و بیان ، عروض و قافیه ، شعر شناسی و مانند آنها . 3- مجموعه نوشته هایی درباره موضوعی مشخص مانند ادبیات جنگ .»
« علی اکبر شعاری نژاد » مؤلف کتاب « ادبیات کودک و نوجوانان » ادبیات را چنین تعریف می کند : « ادبیات یا ادب به طور کلی عبارت از چگونگی تعبیر و بیان احساسات و عواطف و افکار به وسیله کلمات در اشکال و صورت های مختلف از قبیل انشاء و خطابه . گاهی نیز ادبیات را وسیله جلوگیری از خطا در خواندن و نوشتن تعریف می کنند . هدف از ادبیات این است که شخص را در اندیشیدن ، درست گفتن ، درست خواندن و درست نوشتن یاری کند و به وی مهارت بخشد ؛ به عبارت دیگر به انسان این توانایی را ببخشد که بتواند به سهولت و سرعت با دیگران روابط کلامی برقرار کند و از تفاهم مطلوبی برخوردار شود همچنین بتواند با بیان آسان احساسات خویش و برقراری تعامل عاطفی سالم با مردم ، از سلامت روانی بهره مند شود .»
با توجه به تعاریف گوناگونی که درباره مفهوم ادبیات ارائه می شود ، قطعا در مورد ادبیات کودک نیز در ارائه تعاریف توسط صاحب نظران و پژوهشگران تفاوت هایی به چشم می خورد .
« در تعریفی دیگر از ادبیات کودک آمده است . « آثار فکری که مخاطب آن ها کودکان هستند در همه حوزه های دانش مانند تاریخ ، جغرافی ، علوم و تربیت و دانستنی های عمومی. همه ی این آثار به دنبال پرورش عقل کودک و برطرف کردن نیاز مبرم وی به شناخت و دانش می باشند و دائره المعارف ها و کتاب هایی با موضوعات سرگرمی و تفریح و فعالیت های علمی و تربیتی و ادبی که شامل قصه ها و نمایش نامه ها و ترانه ها و سرود ها و اشعار می باشند ، و پرورش ذهن کودک را مطمح نظر خود قرار داده اند ، نیز در حوزه ادبیات کودک قرار می گیرند . »
« بنفشه حجازی » از محققان حوزه ادبیات کودک در کتابی به عنوان « ادبیات کودک و نوجوانان » معتقد است که « تعریف ادبیات کودک با تعریف ادبیات به مفهوم اعم تفات ندارد ؛ اما تفاوت بین نیازها و امکانات کودکان با بزرگسالان موجب می شود که از ادبیات کودک انتظار بیشتری وجود باشد ، چرا که برای انسانی کم تجربه بوجود می آید لذا باید عالی تر و سازنده تر باشد . وی این تفاوت ها و محدودیت را عبارت دانسته از :
– محدود بودن تجربه کودکان از لحاظ نوع و وسعت و میزان تجربه
– محدودیت زبان ( محدود بودن گنجینه لغات و محدود بودن زمان دقت )
– ناتوان بودن در دریافت رویدادهای مختلف در یک زمان
با توجه به این محدودیت ها و نیازهایی که کودکان در سنین مختلف دارند ، شاید بتوان این تعریف را پذیرفت که هرآنچه از قبیل افسانه ، شرح حال ، مطالب علمی و … خارج از برنامه ی درسی و آموزش مستقیم ، هنرمندانه نوشته و تنظیم شود ادبیات کودک خوانده می- شود.» بنابر این تعریف ، قطعا کتاب های آموزشی و مطالبی که جنبه ی آموزش مستقیم دارند در این گروه به شمار نخواهند آمد .
«صدیقه هاشمی نسب » مؤلف کتاب « کودکان و ادبیات رسمی ایران » نیز تعریفی مشابه تعریف مذکور از ادبیات کودک ارائه کرده است . وی نیز معتقد است ادبیات کودک از لحاظ موضوع با ادبیات بزرگسالان تفاوتی ندارد و تنها وجه تمایز آن با ادبیات بزرگسالان را در تفاوت بین نیازها و امکانات کودکان با بزرگسالان برشمرده است . وی ادبیات کودک را چنین تعریف کرده است : « ادبیات کودک مجموعه نوشته ها و سرودها و گفتارهایی است که از طرف بزرگسالان جامعه برای استفاده خردسالان فراهم آمده است . از لحاظ موضوع فرقی بین ادبیات کودک و ادبیات بزرگسالان نیست و هر چه خارج از برنامه درسی و آموزشی مستقیم ، هنرمندانه نوشته و تنظیم شود ، ادبیات کودک خوانده می شود . تفاوت ادبیات کودک و بزرگسالان در تفاوت نیازها و امکانات کودکان و بزرگسالان است . تمامی آثاری که در حوزه های دانش بشری برای کودکان نوشته می شود و در آن خلّاقیّت هست ادبیات کودک می باشد . وی در این تعریف بر خلاقیت ادبیات کودک تاکید کرده است . »
« علی حدیدی » از نخستین پژوهشگران حوزه ادبیات کودک در جهان عرب تنها وجه اختلاف ادبیات کودک با بزرگسالان را در گروهی برشمرده است که ادیب آنها را مخاطب قرار می دهد . « وی در تعریفی که از ادبیات کودک ارائه داده است مواد و خواستگاه آن را درست مشابه ادبیات بزرگسالان برشمرده و معتقد است که ادبیات کودک به دور از جریان کلی ادبیات به مفهوم عام شکل نگرفته ، ا و تفکیک آن از ادبیات بزرگسالان در خواستگاه و مواد و ابزار از ادبیات بزرگسالان امری نادرست می باشد .»
« عبدالفتاح ابو معال » از پژوهشگران ادبیات کودک عرب نیز ادبیات کودک را بخشی از ادبیات به مفهوم اعم برشمرده است . وی نیز همانند علی حدیدی معتقد است که « ادبیات کودک و نوجوان با ادبیات بزرگسال در مواد ، ابزار و خواستگاه اشتراک دارد . وی علی رغم اذعان به این وجه تشابه معتقد است که ادبیات کودک به قشر معینی از افراد جامعه یعنی خردسالان تعلق دارد . به نظر وی آنچه در آن اختلاف نظری وجود ندارد آن است که ماده ادبی داستان های عامیانه و « فولکوریک» ادبی کودکان ، که علی رغم گذشت هزاران سال برخی از ملت ها هنوز آن را برای کودکانشان بازگو می کند ، نه تنها از علاقه به تخیل و تصویر سازی و عاطفه و اندیشه آنها جدا نبوده ، بلکه قصه های کودکان محصول تعابیر ادبی خالصی است که بزرگسالان با تکیه بر ذوق و قریحه ، آنها را ابداع کرده اند .»
« هیفاء شرایحه » در کتاب « ادب الأطفال و مکاتبهم » تعریفی از ادبیات کودک ارائه داده است که مبتنی بر فرهنگ کودک می باشد و در آن رنگ و بوی کلی گرایی و شمول به چشم می خورد وی در این تعریف اذعان نموده است « ادبیات کودک شکل های متعددی به خود می گیرد و در حوزه های وسیع و گوناگونی نوشته می شود و اگر فرهنگ کودک به معنای کتاب ها و مجله هایی باشد که کودکان آنها را می خوانند و یا فیلم هایی که به تماشای آن می نشینند و یا سرودها و ترانه های تصنیف شده برای آنها باشد ، در این صورت ادبیات کودک نیز به همین مفهوم دلالت می کند . »
« عبدالله ابوهیف » تعریفی متفاوت تر از سایرین از ادبیات کودک ارائه داده و در آن « بین دو مقوله بسیار مهم تمییز قائل شده است که عبارتند از : سیاق ( اسلوب) متن و سیاق تربیتی . وی مجموعه کلمات را از طبیعت ادبیات و مجموعه ارزش ها را از طبیعت تربیت و اهداف آن برشمرده است و برای بیان ویژگی های ادبیات کودک این دو مجموعه را درون زبانی درهم آمیخته تا بین ادبیات از لحاظ ادب بودن و اهداف تربیتی آن پیوند برقرار کند و بدین ترتیب بین عناصر نظری ادبیات که در موسیقی ، خیال و زبان تجلی می یابد و بین جامعه ، واقعیت و تعلیم و تربیت ارتباط برقرار کرده باشد ؛ زیرا بین این عناصر رابطه ای از نوع انسان با شرایط تاریخی حاکم بر عصرش وجود دارد و بدین صورت این فرصت را برای کودک فراهم می کند تا با آداب و رسوم و سنت های جامعه اش درآمیزد و آداب و رسوم مخصوص خود را خلق کند . »
با توجه به تعاریف ارائه شده از ادبیات کودک می توان گفت محققان و دانش پژوهان هنوز به دیدگاه مشترکی درباره ماهیت ادبیات کودک دست نیافته و تعریفی مانع و جامع از آن ارائه نکرده اند و هریک از روزنه دید خود به طبیعت ادبیات به تعریف آن پرداخته اند .
1-5 . اهمیت و اهداف ادبیات کودک
« ادبیات کودک در خلال بسیاری از تأثیرات مختلف که در شخصیت کودک ایجاد می- کند و یا در محیطی که کودک در آن زندگی می کند ، در رشد شخصیت کودکان تأثیر می- گذارد. پس ادبیات کودک ، ازعناصر اساسی است که علت‌های سازگاری انسانی را در فهم گروهی که مورد خطاب این نوع ادبیات (کودک) هستند، افزایش می دهد. و کودک را با علت هایی که ورای انواع سازگاری می باشند و نیز آنچه محرک انگیزه ها است ، آشنا می گرداند. پس کودکان همواره ادبیات خاص خویش را دارند، ادبیاتی که خیالِ آنها را حرکت و رشد می دهد. کودکان کتاب‌هایی را که باعث شادمانی و بهره مندی و نشاط آنها می گردد، و نیز کتاب هایی که آنها را به دنیای کودکی‌شان می برد دوست دارند. و باعث می شوند تجربه های انسانی مختلف را که نیاز مبرم به یادگیری آنها دارند در وجودشان افزایش یابد. ادبیات کودک قصه های پهلوانی و شجاعت و بی باکی، قصه های انسانی که ارزش های اصیل را رشد می- دهد و به خوبی تشویق می نماید و شر(بدی) را دور می سازد. را شامل می شود.»
1-5-1 . اهداف ادبیات کودک
اهمیت ادبیات کودک در تلاش این نوع ادبی برای تحقق بخشیدن به اهدافی متعالی روشن ترمی شود که پرورش شخصیت کودک را مطمح نظر قرار می دهد تا در آینده بتواند مسولیت پذیر باشد این اهداف را می توان در موارد زیر دسته بندی کرد :
1-5-1-1 . اهداف تربیتی
« تربیتی که کودک از طریق ادبیات دریافت می کند کم اهمیت تر از تربیت او در مدارس به وسیله مربیان و معلمان یا یا تربیت پذیری از طریقه جامعه نیست ؛ زیرا معلومات و اطلاعاتی که در بستر ادبیات ارائه می شود در ذهن کودک نفوذ می کند و از سوی دیگر کودکان به طور طبیعی به تقلید از دیگران تمایل دارند و به هنگام مشاهده فیلم یا شنیدن یا خواندن قصه ای از شخصیت های آنها یا قهرمانانی که جذب آنها شده است ، تقلید می کند و در امر تربیت می بایست به این جنبه توجه داشته باشند . لازم است ادبیات کودک اخلاق نیکو را به کودکان بیاموزد . و اهداف تربیتی در این نوع ادب اهدافی متعالی است که عبارتند از ارزش ها و فضایل و اخلاق پسندیده می باشند.»
1-5-1-2. اهداف زبانی
« ادبیات کودک اهداف پرورشی مهمی را دنبال می کند که در یاری کردن کودک در رشد زبانی به ویژه غنی سازی گنجینه ی زبانی و بالا بردن سطح برداشت وی از مفاهیم نمایان می گردد . این امر کودک را در فهم سبک های زبانی متنوع توانمند می سازد ، و توانایی او را در درک و فهم اسلوب های مجازی گوناگون و جنبه های زیبای زبانی پرورش می دهد. کودکان به ادبیاتی نیاز دارد که مختص آن ها باشد ؛ زیرا این قشر به تثبیت سنت های صحیح زبان و کاربرد آنها نیازمند تر می باشند . کودک از طریق روی آوردن به تصاویر ادبی و نمونه هایی از شاهکارهای ادبی و نیز انواع قالب های شعری ( قصیده و ترانه و قطعه هایی غنایی ) ، قصه ، رمان ، نمایش نامه و خواندن یا شنیدن حکایت های عامیانه دارای اسلوب الهام بخش و سمبلیک و حفظ آنها و یا مشارکت در اجرای نمایش زمینه بیان و بازگویی خود را تقویت نموده و گنجینه ی زبانی اش را توسعه می دهد و زبان را در اسلوب های گوناگون به کاربرده و توانایی فهم دیدگاه ها و حل مشکلات و مسائل اجتماعی که با آنها روبرو می شود ، را به دست می آورد . بدین طریق کودک اصالت زبانی و سبک ویژه خود را در کلام به دست می- آورد . سبکی که در آینده به او کمک می کند ادیبی نثر نویس یا شاعری با ذوق و هنرمندی مبدع و خلاق شود . از این رو بر ما واجب است ، آثار ادبی را به کودک ارائه دهیم که با الفاظی دارای معنای واضح و قالبی صحیح و سبکی زیبا متمایز شده باشد . »
اکثر قریب به اتفاق ادباء و پژوهشگرانی که به قضیه زبان و اسلوب در ادبیات کودک پرداخته اند بر ضرورت توجه به زبان کودک و گنجینه زبانی او بر حسب مراحل مختلف رشد و تلاش برای ارتقای تدریجی این زبان اتفاق نظر دارند .
بسیاری از پژوهشگران در زمینه الفاظ و ساختارهای زبانی به استفاده از الفاظ و ترکیب ها و عبارت های ساده و آسان و تکرار آنها و نیز پرهیز از به کار بردن واژگان و ترکیب های متروک و نامتداول و کاستن از واژه ها و عبارت های مجازی دعوت نموده اند .
در زمینه جمله و ترکیب های آن و نیز دستور زبان مرتبط بدان نیز ضروری است جمله ها کوتاه و دالّ بر مفاهیم حسی باشند و می بایست از به کار بردن جمله های پیچیده و جمله هایی که بر مفاهیم انتزاعی و معنوی دلالت می کنند ، پرهیز کرد .
لازم است اسلوب زبان آثار ادبی ویژه کودک آراسته به وضوح و دقت و زیبایی باشد ، و از به کار بردن اسلوب زبانی متکلف و متصنع و مالامال از آرایه ادبی مانند تلویح و مجازهای مبهم و پیچیده و دشوار ، اجتناب گردد.
1-5-1-3 . اهداف تعلیمی ، آموزشی و شناختی

Related posts: