Please enter banners and links.

2-7 واكنشهاي اجتماعي در برابر اعتياد …………………………………………………………………………………… 26
2-8 نظريه‌هاي مورد استفاده در امر پيشگيري …………………………………………………………………………… 29
2-8-1 نظريه بي‌هنجاري ……………………………………………………………………………………………………….. 29
2-8-2 نظريه انزواطلبي مرتون ……………………………………………………………………………………………….. 29
2-8-3 نظريه برچسب زني ……………………………………………………………………………………………………. 30
2-8-4 نظريه انتقال فرهنگي ………………………………………………………………………………………………….. 30
2-8-5 نظريه تعهد به رسوم، قواعد و تعلق اجتماعي ………………………………………………………………… 31
2-8-6 نظريه كنترل اجتماعي …………………………………………………………………………………………………. 31
2-8-7 نظريه الگوي رشد اجتماعي ………………………………………………………………………………………… 32
2-9 آسیب های سوء مصرف مواد مخدر …………………………………………………………………………………. 32
2-10 عوامل تأثيرگزار در پيشگيري از مواد مخدر …………………………………………………………………….. 33
2-11 تاريخچه شیوه‌های فرزند پروری …………………………………………………………………………………… 34
2-11-1 اهمیت شیوه‌های فرزند پروری ………………………………………………………………………………… 36
2-11-2 تعامل والدین- فرزند ……………………………………………………………………………………………… 37
2-12 شخصیت و روابط والدین با فرزندان ……………………………………………………………………………… 40
2-13 انواع شیوه های فرزندپروری ………………………………………………………………………………………… 41
2-13-1. شیوه فرزند پروری مقتدرانه …………………………………………………………………………………….. 42
2-13-2. شیوه فرزند پروری مستبدانه ……………………………………………………………………………………. 43
2-13-3. شیوه فرزند پروری سهل گیرانه ………………………………………………………………………………… 44
2-14 نگرش هاي فرزندپروري …………………………………………………………………………………….. 44
2-14-1  اقتدار و نفوذ والدين در خانواده و فوايد آن ……………………………………………………………….. 45
2-14-2  طبقه اجتماعي و سبک فرزندپروري ……………………………………………………………………….. 49
2-15 فرهنگ و فرزندپروري ………………………………………………………………………………………………. 50
2-16 نظریه های فرزندپروري ……………………………………………………………………………………… 51
2-16-1  نظريه بامريند………………………………………………………………………………………………………… 52
2-16-2 نظريه» اريکسون …………………………………………………………………………………………………….. 59
2-16-3 الگوي زيگلمن ………………………………………………………………………………………………………. 59
2-17 مروری بر مطالعات انجام شده …………………………………………………………………………………….. 62
2-17-1 مطالعات انجام شده در داخل کشور ……………………………………………………………………….. 62
2-17-2 مطالعات انجام شده در خارج از کشور ………………………………………………………………………. 63
فصل سوم : روش تحقیق 3-1 روش و نوع پژوهش ……………………………………………………………………………………………………… 66
3-2 روش انجام تحقیق ……………………………………………………………………………………………………….. 66
3-2-1 جامعه آماری …………………………………………………………………………………………………. 66
3-2-2 روش و طرح نمونه گیری و نمونه پژوهش ……………………………………………………………. 66
3-3- ابزارهای پژوهش ………………………………………………………………………………………………. 67
3-3-1 پرسشنامه شیوه های فرزند پروری بامیرند ……………………………………………………………… 67
3-3-2 پرسشنامه گرایش به مواد مخدر ………………………………………………………………………….. 67
3-4 متغیرها ……………………………………………………………………………………………………………… 68
3-5 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات ……………………………………………………………………………….. 68
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل داده ها 4-1 مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………………….. 70
4-2 مشخصات جمعیتی ……………………………………………………………………………………………………….. 70
4-3 اطلاعات توصیفی متغیرهای تحقیق …………………………………………………………………………………. 72
4-4- یافته های استنباطی ……………………………………………………………………………………………………… 73
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری 5-1 مقدمه ………………………………………………………………………………………………………………………….. 78
5-2- یافته های تحقیق ………………………………………………………………………………………………………. 78
5-3- بحث و نتیجه گیری …………………………………………………………………………………………………… 85
5-4- محدودیت های تحقیق …………………………………………………………………………………………………. 86
5-5- پیشنهادات تحقیق ……………………………………………………………………………………………………….. 87
منابع …………………………………………………………………………………………………………………………………… 88
پیوست ……………………………………………………………………………………………………………………………….. 93
چکیده انگلیسی ………………………………………………………………………………………………………………….. 96

چکیده:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین شیوههای فرزند پروری با گرایش به مواد مخدر دانشجویان دانشگاه آزاد شهر بندرعباس انجام گردید. روش تحقیق توصیفی (همبستگی) طراحی و اجرا شد. نمونه شامل 350 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس به صورت در دسترس انتخاب گردید. پرسشنامه های شيوه‌هاي فرزندپروري بامریند و گرایش به مصرف مواد مخدر توسط دانشجویان اعضای نمونه تکمیل شد. داده‌هاي پژوهش حاضر با استفاده از نرم‌افزار آماری Spss در دو سطح توصيفي (ميانگين و انحراف استاندارد) و برای آزمودن فرضیه‌های تحقیق از آمار استنباطی (آزمون تحلیل رگرسیون)،استفاده شد که نتایج آن به شرح ذیل می باشند:
نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد بین سبک فرزندپروری آزاد گذاری و گرایش به مواد مخدر دانشجویان رابطه مثبت معناداری به لحاظ آماری وجود دارد (01/0>P ، 350n= ، 702/0r=)، همچنین نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک فرزندپروری استبدادی و گرایش به مواد مخدر دانشجویان رابطه مثبت معناداری به لحاظ آماری وجود دارد(01/0>P ، 350n= ، 674/0r=). همچنین نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک فرزندپروری اقتدارمنطقی و گرایش به مواد مخدر دانشجویان رابطه منفی معناداری به لحاظ آماری وجود دارد(01/0>P ، 350n= ، 76/0-r= ). نتایج رگرسیون نشان داد که شیوههای فرزندپروری اقتدار منطقی خانوادهها با گرایش به اعتیاد دانشجویان رابطهی منفی برابر با 769/0- وجود دارد. نتایج مدل رگرسیونی نیز نشان داد که شیوه های فرزندپروری خانواده ها توانسته 4% از واریانس گرایش به مواد مخدر را پیشبینی نماید(001>P، 04/0=Adjusted R، 225/0=R).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که شیوههای فرزندپروری والدین، به طور معناداری گرایش به مواد مخدر دانشجویان را تبیین مینمایند و شیوههای فرزندپروری استبدادی و آزاد گذاری رابطهی منفی و معناداری با گرایش به مواد مخدر دانشجویان دارند، در حالی که شیوه فرزندپروری اقتدارمنطقی رابطهی منفی و معناداری با گرایش دانشجویان به مواد مخدر دارد.
واژه هاي كليدي: گرایش به مواد مخدر ، شیوه های فرزندپروری .
فصل اوّل:
کلّیات پژوهش
280479565214500028047953032125002804795413829500
1-1 مقدمه
تاثیر خانواده آنچنان بر رشد بارز است که پژوهشگران با وجود اختلاف نظر در زمینههای مختلف ، در زمینه اهمیت سبکهای فرزند پروری و تاثیر آن بر رشد نظر مشترک دارند. هسته مهمی از فرایندها و تعاملات ناشی از محیط خانواده، به باورها و ادراکات کودک از باورها و رفتارهای والدین با آنهاست، برمیگردد . با بررسی نحوه ادراک فرزندان از سبکهای فرزند پروری میتوان به شیوههای موثر در بروز رفتارهای اعتیادگونه پی برد.
والدینی که در محبت به فرزندان خود افراط می کنند، تلاش میکنند تا همه نیازهای نوجوانانشان را بدون توجه به سن و انتظاراتشان پاسخ دهند وبرای آنها محدودیتی قایل نمیشوند و هیچ تلاشی برای شکل دهی اعمال و رفتار آنها انجام نمیدهند. برخی از آنها نرم خو و برخی بی تفاوتاند . و روش آنها پرهیز از مسئولیت با صدور اجازه برای انجام هر کاری به کودک و نوجوان میباشد . این کودکان در آیندهای نزدیک به نوجوانانی بی بندوبار ، لا ابالی، سهل انگار، خودخواه و بی هدف تبدیل میشوند که احساس مسئولیت نمیکنند و قادر به زندگی اجتماعی نیستند و اغلب در زندگی با شکست مواجه می شوند و در صورت مواجهه با سختیهای بهنجار دوره نوجوانی به صورت فردی ضعیف که فاقد مهارتهای لازم برای مقابله با مسائل خود میباشد، عمل میکنند .
یکی از این دغدغهها این پژوهش نیز بدنبال رابطه فرزند پروری با گرایش به مواد مخدر میباشد که با توجه به اهمیت دوران نوجوانی و همچنین تاثیرات نحوه تربیت والدین و چگونگی گرایش نوجوانان به مواد مخدر ، تحقیق حاضر به بررسی رابطه فرزندپروری با گرایش به مصرف مواد مخدر در بین داشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس پرداخته است.
1-2 بیان مساله
از جمله خطرات و تهدیدهای سلامت اجتماعی و روانی بشر امروز مسئله اعتیاد به موادمخدر در بین جوانان و نوجوانان است؛ مسئلهای که پیامدهای منفی بسیاری دارد. با نیم نگاهی به پیامدها و عوارض اعتیاد به مواد مخدر نشان داده میشود كه پیامدهای اعتیاد جامعه، فرد و خانواده را از نظر اقتصادی، اجتماعی، روانی و جسمی در برمیگیرد. از مهمترین عوارض جسمی اعتیاد به مواد مخدر میتوان به ناراحتیهای عصبی، بیاشتهایی، اضطراب، ریزش مكرّر آب از بینی و چشم، ناراحتی عضلانی و فشار شدید در ستون فقرات، لاغر شدن و مانند آن اشاره كرد. عوارض روانی و شخصیتی ناشی از اعتیاد به مواد مخدر میتوان به این موارد اشاره کرد: ضعف اراده، بی توجهی به مسئولیتهای فردی، ضعف شخصیت، ضعف عاطفه، عصبی بودن، به هم خوردن تعادل روانی، شخصیت نامتعادل و متزلزل، و ضعف اعتماد به نفس است(ستوده، 1380).
اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر به مثابه یک مساله اجتماعی پدیدهای است که همراه با آن توانایی جامعه در سازمانیابی و حفظ نظم موجود از بین میرود، عملکرد بهنجار حیات اجتماعی مختل میگردد و باعث دگرگونیهای ساختار نظام اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی یک اجتماع میشود. استفاده از مواد مخدر توسط زنان و بخصوص دختران آنها را با داغ اجتماعی مواجه می سازد که خود زمینه را در جهت کج روی های بعدی فراهم می کند. زنان بعلت داشتن وظایف مادری و گاها سرپرستی خانوار اگر به اعتیاد نیز مبتلا شوند موجب بروز درگیری های خانوادگی و اجتماعی برای خودشان می شود اعتماد خانواده نسبت به آنها از بین برود و این زمینه فرار آنها را از خانواده را فراهم می آورد در نتیجه زمانی که زنان حمایت مالی و عاطفی خانواده خود را از دست بدهند به ناچار برای تامین مخارج زندگی و اعتیادشان به روسپی گری و یا دزدی روی خواهند اورد(آشتیانی، 1385).
مطابق با نظریههای مختلف روانشناسی گرایشها و تمایلات افراد، ممکن است از ناحیههای مختلف ارتباطات او ناشی شود؛ به طوری که خود نقشی اساسی در شکل گیری و بازسازی ارتباطات دارد و ارتباطات نیز نقش محوری در شکل گیری و حتی بازسازی خود دارند. بسیاری از روانشناسان علل رفتارهای انحرافی را بر حسب سبکهای تربیتی خانواده توجیه میكنند و بر این باورند كه برخی از سبکهای تربیتی، بیشتر از گونههای دیگر، بر گرایش به رفتارهای انحرافی تأثیر دارند. با دانستن عواملی كه فرد را در معرض خطر اعتیاد قرار می دهند، می توان افراد در معرض خطر را شناسایی كرد و برای پیشگیری از ابتلای آنان به اعتیاد، برنامه ریزی های دقیق و مؤثر انجام داد.(زنجانی،1386).
با وجود اینکه خانواده مامن و ماوای هر کودک و نوجوان است اما خود در بروز بسیاری از مشکلات رفتاری منجمله اعتیاد نقش بسزایی بازی می کند، اعتیاد، خود نتیجه تداخل پیچیده ای از عوامل روان شناختی، اجتماعی، فرهنگی، زیست شناختی و احتمالا تکوینی است، که خانواده تمامی آثار فوق را در یک جا اعمال می نماید و بنابراین از اهمیت ویژه ای برخوردار است. الگوهای نامتعادل خانوادگیف تاثیر زیادی بر رشد جرایم و انحرافات نوجوانان و جوانان که بخش عمده ای از آن را اعتیاد و خرید و فروش مواد مخدر تشکیل می دهد، دارد(همان منبع).
شکی نیست که سلامت خانواده و به کار گیری روش ها و مهارتهای موثر فرزندپروری در بزرگ کردن سالم فرزندان نقشی اساسی دارد. درست است که عوامل ژنتیک، ذاتی و محیطی در شکل گیری ویژگیها و تکامل کودک نقش دارند اما فرایند های خانوادگی نیز حائز اهمیتی کلیدی در این راستا هستند. پژوهش ها نشان داده است که فرزند پروری موثر یک عامل محافظ قدرتمند است . خانواده ها می توانند با تامین نیازهای اساسی ، ایجاد فضای امن خانوادگی، راهنمایی، قانون گزاری مناسب ونظارت بر زندگی فرزندانشان آنان را از بسیاری رفتارهای مشکل ساز و پر خطر از جمله مصرف مواد و بزهکاری دور نگه دارند. خانواده به چند دليل مهمترين محيط براي پيشگيري از سوءمصرف مواد است. نخست آنكه والدين موثرترين افراد زندگي بچه ها هستند و از ابتداي زندگي او به فرد دسترسي دارند. دوم اينكه والدين مهمترين الگوي رفتاري فرزندان هستند و سوم اينكه بهترين زمان براي پيشگيري اوليه از مصرف مواد سالهاي زندگي فرد در خانواده يعني كودكي و نوجواني است(ممتازي، 1384).
تحقيقات نشان داده است كه اگر پيشگيري از طريق خانواده باعث به تعويق افتادن اولین مصرف سیگار یا هر ماده ديگري باشد يا به عبارت ديگر خانواده ها فرزندانشان را بدون تجربه مواد به 18 سالگي برسانند، شانس ايجاد مشكلات جدي سوء مصرف مواد و اعتياد در سالهاي بعدي زندگي كاهش مي يابد(همان منبع)
بر این اساس این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش اساسی است که آیا بین سبک فرزند پروری خانواده ها وگرایش به مواد مخدر رابطه وجود دارد؟
3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق
پیامدهای اعتیاد جامعه، فرد و خانواده را از نظر اقتصادی، اجتماعی، روانی و جسمی مورد تهدید قرار می دهد، به طوری که عوارض روانی و شخصیتی ناشی از اعتیاد به مواد مخدر، از جمله ضعف اراده، بی توجهی به مسئولیت های فردی، ضعف شخصیت، ضعف عاطفه، عصبی بودن، به هم خوردن تعادل روانی، شخصیت نامتعادل و متزلزل، و ضعف اعتماد به نفس و… را به دنبال خواهد داشت. همچنین در زمینه اجتماعی می توان به عوارضی مانند بی توجهی به مقرّرات جامعه، ضعف نیروی كار جامعه، بی نظمی و بی اعتمادی در جامعه، ضعف بنیاد خانواده، افزایش انحرافاتی مانند دزدی، فحشا و تكدی گری اشاره كرد (ستوده،1380).
مصرف مواد مخدر و دیگر مواد رونگردان در قرن حاضر از مهم ترین و دردناک ترین معضلات جامعه بشری محسوب می شود به طوریکه امروزه و در آغاز هزاره سوم در کنار بحران های چون تخریب محیط زیست ، رشد بی رویه جمعیت ، فروش انسان و مشروبات الکلی ، چهارمین بحران مواد مخدر و H.I.V ایدز است مواد مخدر به آن دسته از موادی گفته می شود که از طریق کشیدن و بلعیدن ، تنفس ، تزریق ، بالا کشیدن از راه بینی و جذب کردن وارد بدن می گردد ، با سرعت های گوناگون وارد گردش خون شده و در نهایت با ورود به مغز فرد در نحوه احساس ، تفکر ، دریافت و رفتار او تحت تاثیر قار می دهد . براساس آمار منتشر شده 185 میلیون نفر در جهان مصرف کننده مواد مخدر و در کنار آن 10 میلیون قاچاقچی مواد مخدر به کالا تولید ، توزیع و تبدیل آن مشغولند . این فرآیند موجب چرخش اقتصادی بیش از 1500 میلیارد دلار در سال شده است از سوی دیگر عوامل این پدیده شوم سیستمی و گسترده عمل می کند یعنی هم تولید کننده و هم توزیع کننده و تبدیل کننده این مواد است و به خاطر تداوم سیستم اصلی ترین مخاطبان مواد مخدر جوانان است.
از سوی دیگر استفاده از مواد مخدر در میان دانشجویان پیامدهای و عواقب جدی در بر دارد که برخی از این پیامدها عبارتند از: مطرود گردیدن، ایجاد نسل معتاد، کاهش ارتباط با افراد عادی و افزایش ارتباط با موادی ها.گستره پیامدهای منفی اعتیاد به موادمخدر در جامعه باعث می شود که پرداختن به این موضوع و شناسایی عوامل مرتبط با آن از اهیمت ویژه ای برخوردار باشد.
1-4 اهداف تحقیق
1-4-1 هدف کلی
بررسی رابطه بین شیوههای فرزند پروری با گرایش به مواد مخدر دانشجویان دانشگاه آزاد شهر بندرعباس میباشد.
1-4-2 اهداف اختصاصی
– بررسی رابطه بین شیوه فرزندپروری آزادگذاری والدین با گرایش به مواد مخدر دانشجویان شهر بندرعباس.
– بررسی رابطه بین شیوه فرزندپروری استبدادی والدین با گرایش به مواد مخدر دانشجویان شهر بندرعباس.
– بررسی رابطه بین شیوه فرزندپروری اقتدار منطقی والدین با گرایش به مواد مخدر دانشجویان شهر بندرعباس.
– بررسی پیشبینی کنندگی گرایش به موادمخدر در بین دانشجویان از طریق شیوههای فرزندپروری خانواده.
1-5 فرضيه‏هاي تحقیق:
بین شیوه فرزندپروری آزادگذاری والدین با گرایش به مواد مخدر دانشجویان شهر بندرعباس، رابطه معناداری وجود دارد.
بین شیوه فرزندپروری استبدادی والدین با گرایش به مواد مخدر دانشجویان شهر بندرعباس، رابطه معناداری وجود دارد.
بین شیوه فرزندپروری اقتدار منطقی با گرایش به مواد مخدر دانشجویان شهر بندرعباس رابطه معناداری وجود دارد.
شیوههای فرزندپروری والدین، گرایش به مواد مخدر دانشجویان را بصورت معناداری پیش بینی میکند.
1-6 تعريف مفهومی وعملیاتی متغيرها
1-6-1 شیوه فرزند پروری
الف) تعریف نظری: شیوه های فرزند پروري به عنوان مجموعه اي از نگرشها نسبت به کودک در نظر گرفته مي‌شود که منجر به ايجاد جو هيجاني مي‌شود که رفتار هاي والدين در آن جو بروز مي نمايد. اين رفتارها در‌‌بر‌گيرنده هم رفتارهاي مشخص که از طريق آن رفتارها، والدين به وظايف والديني شان عمل ميکنند و هم رفتارهاي غير مرتبط با هدف والديني مانند ژستها، تغيير در تن صدا يا بيان هيجان‌هاي غير ارادي مي‌باشد (مزیدی و البرزی،1388). فرزندپروري فعاليتي پيچيده و در برگيرنده رفتارهاي خاصي است که يا به طور مجزا يا با هم رفتارهاي کودک را تحت تاثير قرار مي‌دهد (حیدری، دهقانی و خداپناهی،1388).
ب) تعریف عملیاتی: در این پژوهش، منظور از شیوه فرزند پروری نمرهایست که آزمودنیها در پرسشنامه سبک های فرزندپروری بامریند بدست میآورند.
1-6-2 گرایش به مصرف مواد مخدر
الف) تعریف نظری: وابستگی به مواد عبارت است از نشانگانی که با الگوی رفتاری استفاده از یک ماده یا مجموعه ای از مواد روان گردان ظاهر می شود به بیان دیگر تابلوی ضروری وابستگی به مواد شامل مجموعه ای از علایم شناختی، رفتاری و روان شناختی است که فرد علیرغم بروز مشکلات عدیده مربوط به مواد، مصرف مواد را ادامه می دهد. به عبارت دیگر، وابستگی به مواد مجموعه ای از پدیده های رفتاری، شناختی و روان شناختی را شامل می شود که در پی مصرف مکرر مواد روان گردان بوجود می آید. مشخصه های اساسی آن میل شدید به مصرف ماده، مشکلاتی در زمینه کنترل مصرف، یا فشاری در ادامه مصرف ماده علیرغم پیامد های مضر آن، بیش بهادادن به مصرف مواد در مقایسه با فعالیت های و مسئولیت های فردی،افزایش تحمل و بروز حالات محرومیت جسمی، است(کاپلان و سادوک، 2000).
ب)تعریف عملیاتی: در این پژوهش منطور از گرایش به مواد نمره ایست که آزمودنی ها در پرسشنامه گرایش به مواد مخدر بدست میآورند(قربانی، 1380).
فصل دوم:
موضعگیری نظری و مواضع پژوهشی
2778125358076500
2-1 مقدمه
سوء مصرف مواد مخدر یکی از معضلات بهداشتی، درمانی و اجتماعی جهان امروز بوده و به جرات می توان ادعا کرد که تمامی جوامع کم و بیش با آن درگیری دارند. ایران نیز به دلیل همسایگی با افغانستان که بزرگترین تولید کننده تریاک جهان است و به دیگر دلایل تاریخی و اجتماعی، یکی از قربانیان سوء مصرف مواد مخدر جهان به شمار می رود.حال آنکه طی بیست سال گذشته قربانیان زیادی برای مبارزه با این مشکل بزرگ داده و بخش عظیمی از سرمایه های ملی را صرف پیشگیری و غلبه بر این معضل نموده است.در حال حاضر اطلاعاتی در دست است که نشان می دهد مصرف مواد در میان نوجوانان و جوانان افزایش چمشگیری یافته است. سوء مصرف مواد مخدر در بسیاری از افراد از سنین دبیرستان آغاز می شود، بنابراین یکی از مهم ترین راههای کاهش مصرف مواد مخدر در بزرگسالی کنترل در نوجوانی و جوانی است(احمدی، 1389).
2-2 تاریخچه مصرف مواد مخدر
2-2-1 نگاهی گذار به تاریخچه اعتیاد در جهان
استعمال مواد مخدر بسته به نوع فرهنگ در هر جامعه متفاوت است. نقش گیاه خشخاش بر روی لوحه های گلی و کتیبه های سنگی بیانگر آگاهی اقوام گذشته از این گیاه و خواص آن می باشد. حداقل حدود هفت هزار سال پیش انسان شیره تریاک، تریاک و دانه های خشخاش به انحناء مختلف به عنوان داروهای ضد درد و شفابخش امراض استفاده می کرده اند(میرعلی، 1384). سومریان کهن ترین اقوامی هستند که از تریاک استفاده می کردند و از آن بنام گیاه شادی بخش نام می بردند. مجارستان اولین کشور اروپایی است که گیاه خشخاش را هزار و دویست سال پیش از میلاد مسیح می شناختند و از شیره آن استفاده می کردند(برفی،1384). انگلیس اولین کشور استعمارگر بود که با استفاده از مواد مخدر بر کشورهای جهان سوم تسلط پیدا کرد و بوسیله کمپانی هند شرقی باعث رواج این ماده افیونی در کشورهای چین و هندوستان شد بطوری که جنگ تریاک در چین به وقوع پیوست و باعث اعتیاد 40 میلیون چینی شد. در سال 1860 مافیا که پشتیبان توده ها بود منحرف می شود و به تشکیلات ضد بشری تبدیل می گردد. موسولینی این سازمان را در ایتالیا از بین برد اما مافیا وارد آمریکا شد. جامعه ملل در برابر این هجوم مافیایی مواد مخدر عکس العمل نشان داد و طی قرارداد 23 ژانویه 1912 در لاهه به امضای جمعی از کشورها رسید اقدام به محدود کردن کشت و تجارت تریاک نمود و جمع زیادی از کشورها به جمع مبارزه کنندگان مواد مخدر پیوستند(همان منبع).
پس از جنگ جهانی دوم، تایلند، لائوس و برمه مرکز فعالیت مافیا گردید و مناطق مذکور را “مثلث طلایی ” نامیدند. در سال 1949 که اتقلاب سوسیالیستی چین به پیروزی رسید در حدود 50 میلیون نفر در چین معتاد به مواد مخدر بودند، مائو رهبر انقلاب چین، مبارزه سخت و جدی علیه گروه های سازمان یافته قاچاق چیان مواد مخدر را آغاز و ضربه های هولناک بر معتادین و قاچاق چیان و سودگران وارد آورد(دانش، 1379، ص47). در خاور میانه نیز به علت جنگ داخلی در افغانستان در حدود دو میلیون نفر مهاجر افغانی در پاکستان بسر می برند که بین افغانستان و پاکستان در رفت و آمد می باشند مواد مخدر را از افغانستان به پاکستان حمل می کنند و این دو کشور ” هلال طلائی” نامیده می شود. پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1991 سازمان مافیا و سایر قاچاق چیان با استفاده از بی نظمی، اختلافات قومی و مذهبی در بعضی از کشورهای مستقل مشترک المنافع، مسیر جدیدی را از شمال افغانستان برای عبور از کشورهای مذکور برای حمل مواد مخدر به اروپا گشودند بطوری که تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان، ارمنستان، اوکراین و آذربایجان مشیر ترانزیت مواد مخدر به اروپا شده است(همان منبع، ص50).
در دوران تشنجات جهانی ایتالیا، انگلیس، فرانسه و آلمان مرکز فعالیت مافیا شد. اسپانیا به دلیل داشتن سواحل طولانی در مدیترانه و اقیانوس اطلس یکی از پایگاه های قاچاق چیان مواد مخدر در اروپا به شمار می رود. در قاره آفریقا نیز سازمان مافیا با استفاده از جنگ های داخلی، فقر، هرج و مرج در کشورهای آفریقایی، سعی در گسترش کشت خشخاش در قاره مذکور از جمله اوگاندا، زامبیا، نیجریه، کنگو و آفریقای جنوبی را دارد. در قاره آمریکا مصرف آمفتامین در بین معتادان رو به ازدیاد است. در ایالات متحده آمریکا که سازمان مافیا فعالیت گسترده دارد مصرف انواع مواد مخدر حتی در بین دانش آموزان متداول است. کوکائین از کلمبیا و ونزئلا، هروئین از شرق آسیا و مکزیک وارد آمریکا می شود. کوکائین بیشترین نوع مواد مخدر مصرفی در آمریکا می باشد(همان منبع،ص70).
2-2-2 تاریخچه مواد مخدر در ایران
در ایران باستان در کتاب اوستا از گیاه کانالیز(شاهدانه) که بعنوان یک ماده بی حس کننده مرسوم بوده نام برده شده است. در قرن های 5 و 6 نیز بنا به اظهارنظر برخی از مورخین، فرقه اسماعیلیه از این ماده مخدر به منظور تخدیر پیروان خود استفاده می کردند. در ایران گیاه کوکنار و شیره آن یعنی تریاک در ابتدای دوران اسلامی شناخته شده بود و بر اساس منظر علی اکبر دهخدا، ابوعلی سینا و رازی اولین کسانی بودند که خواص تریاق یا تریاک را ذکر کردند. در دوران باستان از بنگ نیز نام برده شده است(میرعلی،1384،ص24). در عصر صفوی مواد مخدر به صورت گسترده ای در ایران رواج داشت بطوری که در شهر، محل هایی به نام کوکنارخانه ایجاد شد و اکثر مقامات و شاهزادگان دربار از مواد مخدر استعمال می کردند حکومت نیز بدون در نظر گرفتن مضرات تریاک به خاطر درآمدزایی بیشتر مردم را وادار به مصرف مواد مخدر می کردند(شاکرمی،1386،ص49).
در دوران قاجاریه مصرف مواد مخدر به صورت امروزی در دوره ناصرالدین شاه با فعالیت استعمارگران انگلیس شکل گرفت و در واقع مواد مخدر شکل سیاسی به خود گرفت. کشت خشخاش توسط امیرکبیر در این دوره انجام و صادرات این محصول به خارج از کشور از جمله هند شروع شد با وجود ممانعت دولت با ورود تریاک، امیرکبیر توسط شیل وزیر مختار انگلیس در ایران توانست نظر دولت هند را نسبت به این موضوع تغییر دهد و وی وادار به وارد کردن تریاک از ایران کند. ورود کارگران هندی به ایران نیز به علت کشیده شدن خطوط ارتباطی بین هند و انگلیس که از ایران می گذشت باعث گسترش مصرف تریاک در ایران شد.(میرعلی ، 1384،ص47).
در دوره پهلوی در سال 1350 هروهین به ایران وارد شد و گسترش یاقت در این زمان به علت جنگ جهانی دوم و ورود سربازان انگلیسی به ایران انواع مواد مخدر به ایران وارد شد. وقوع جنگ و فشارهای اقتصادی بر حکومت باعث شد دسترسی به تریاک برای معتادین آزاد شود اما در سال 1334 مجددا قانون منع کشت خشخاش به تصویب رسید و تریاک که از انحصارات وزارت دارایی بود، زیر نظر وزارت بهداری قرار گرفت(دانش،1379،ص20).
مبارزه با مواد مخدر در بعد از انقلاب اسلامی با تشکیل ستاد هماهنگی مبارزه با مواد مخدر شروع و در تاریخ 19/3/1359 لایحه قانونی تشدید مجازات مرتکبین جرائم مواد مخدر و اقدامات تامینی و درمانی به منظور مداوا و اشتغال بکار معتادین به تصویب رسید و کلیه قوانین قبلی ملغی الاثر شد(شاکرمی،1386،ص60).
2-3 تعریف مواد مخدرو تقسیم آن
مواد مخدر، موادی هستند که مصرف آنها در انسان در حالت لذت و خوش کاذبی به وجود می آورد و وابستگی جسمی روانی ایجاد می کند وبروز همین حالات وکیف ولذت پس از اولین مصرف که در بعضی مواد فقط به علت کنجکاوی مبادرت به آن می گردد باعث تداوم مصرف واعتیاد می شود.مواد مخدر درحال حاضر از تنوع زیادی برخوردار است به همین دلیل تقسیمات متعددی در مورد انواع آن از نظر منشا شیمیایی یا طبیعت و آثار مصرف و… وجود دارد(مدنی، 1381)
2-3-1 تقسیمات مواد مخدر
مواد مخدر دارای انواع و مشتقات متعددی است که تعداد شناخته شده آن حدود 105 نوع است. مواد مخدر را بطرق گوناگون تقسیم بندی کرده اند. برخی از مواد فقط وابستگی روانی ایجاد می کنند مثل حشیش، ولی تعدادی از آنها هم وابستگی جسمی ایجاد می کند، هم وابستگی روانی، مثل تریاک و هروهین(آشتیانی،1385).
2-3-1-1 طبقه بندی مواد مخدر
1. ترياک : ترياک که در فارسي به صورت ترياق آمده است ماده اي است به رنگ قهوه اي شيره ، که از شيره گياهي به نام کوکنار که در عربي به آن خشخاش مي گويند به دست مي آيد. ترياک از قديمي ترين داروهايي است که بشر شناخته است و داراي اثر تخديري است يعني يک حالت آرامبخش توام با سستي و رخوت و بالاخره خواب ايجاد مي نمايد(قنبری،11379)
 
2. هروئين : هروئين با عمل تقطير از مرفين استخراج مي شود و پودر سفيد رنگي است که در سال 1874 توسط يک دانشمند انگليسي بنام رایت در بيمارستان سنت مري کشف شد . دانشمندان فوق اين ماده را تترا استيل مرفين خواند و کارخانه باير آلمان دست به تهيه تجارتي که زد و به آن نام هروئين گذاشت . اين مواد ( هروئين ) نيز تخدير کننده است و اعتياد آور ترين ماده مخدر است و ايجاد خواب آلودگي ، کاهش بازتاب هاي بدن ، پايين آمدن ضربان قلب ، کاهش ميزان تنفس ، تقليل اشتها مي گردد(همان منبع).
 
3. مرفين : مرفين پودري است کريستالي به رنگ قهوه اي روشن . از ترياک استخراج مي شود و يا مستقيما از ساقه خشخاش به دست مي آيد . اگر مرفين به طريق مستقيم از ساقه خشخاش به دست آيد باعث مي شود که ترياک توليد نشود . درگذشته مرفين براي تسکين دردهاي حاد و موقت ناشي از عمل جراحي ، شکسته بندي ، سوختگي ، به کار مي رفت . خواص مسموم کنندگي مرفين بسيار قوي است به قدري که مصرف 200 ميلي گرم آن معادل مصرف 2 تا 3 گرم ترياک است و گاهي نيز منجر به مرگ مي شود (همان منبع).
2-4 اعتیاد
اعتياد يكي از معضلات اساسي جامعة ماست و مهار و تهديد آن نيازمند توجه به وجوه گوناگون آن است. غير از اينكه در سطح كلان از اين معضل، جامعه زيان‌هاي انساني و مادي بسيار مي بيند، به طوري كه بخشي از نيروي فعال و يا در معرض خطر فعاليت با مصرف مواد مخدر، اسير آن مي‌شوند و برخي براي مقابله با آن (جلوگيري از توزيع و شيوع مواد و مبارزه با قاچاقچيان و بازپروري معتادان) زمان و هزينه بسياري صرف مي‌كنند و در نتيجه بخشي از سرماية ملي اين گونه هدر مي‌رود، در سطح خرد نيز، هم فرد معتاد و هم اعضاي خانوادة وي با مشكلات بسياري مواجه مي‌شوند، علاوه بر اين كه اعتياد، معتادان را به انحراف و ناهنجاري‌هاي ديگر نيز سوق مي‌دهد. اعتیاد یک بیماری روانی، اجتماعی و اقتصادی است که از مصرف غیرطبیعی و غیرمجاز برخی مواد مانند الکل، تریاک، حشیش و… ناشی می‌شود و باعث وابستگی روانی یا فیزیولوژیک فرد مبتلا (معتاد) به این مواد می‌شود و در عملکرد جسمی، روانی و اجتماعی وی تأثیرات نامطلوب بر جای می‌گذارد. بررسی پدیده اعتیاد در قالب علوم پزشکی، روان‌شناسی و جامعه‌شناسی صورت می‌گیرد. از سال ۱۹۶۴ میلادی، سازمان بهداشت جهانی استفاده از عبارت وابستگی دارویی یا وابستگی به دارو را به جای اصطلاح اعتیاد توصیه نموده‌است، اما استفاده از اصطلاح اعتیاد هنوز رایج است(زنجانی،1386).
طبق تعریف اعتیاد پاسخ فیزیولوژیک بدن است به مصرف مکرر مواد اعتیادآور. این وابستگی از طرفی باعث تسکین و آرامش موقت و گاهی تحریک و نشاط گذرا برای فرد می‌گردد و از طرف دیگر بعد از اتمام این اثرات سبب جستجوی فرد برای یافتن مجدد ماده و وابستگی مداوم به آن می‌شود. در این حالت فرد هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روانی به ماده مخدر وابستگی پیدا می‌کند و مجبور است به تدریج مقدار ماده مصرفی را افزایش دهد(همان منبع).
جامعه شناسان معتقدند : « نیاز هرجامعه به مواد مخدر نشانه انحطاط و سقوط آن جامعه است و به عقیده سیاستمداران جهان ، برای تسخیر مملکتی و تضعیف و تصاحب ملتی ، هیچ عاملی بهتر از تریاک نیست . آنها معتقدندبرای مقلوب ساختن ملتها یک کیلو تریاک و یک حلقه وافور از چندین تانک و هزاران توپ مؤثرتر است(شاکرمی،1386).
2-4-1 علل گرایش به اعتیاد
علل گرایش به اعتیاد را می توان در سه قلمرو فردی، خانوادگی و اجتماعی مطرح كرد:
۱) علل فردی
بسیاری از روان شناسان علل رفتارهای انحرافی را بر حسب نقص شخصیت و هویت فرد كجرو توجیه می كنند و بر این باورند كه برخی از گونههای شخصیت و هویت، بیشتر از گونه های دیگر، گرایش به تبهكاری و ارتكاب جرم دارند. علل فردی گرایش به اعتیاد بیشتر بر مبنای نظری دیدگاه های روان شناختی متكی می باشند.
با دانستن عواملی كه فرد را در معرض خطر اعتیاد قرار می دهند، می توان افراد در معرض خطر را شناسایی كرد و برای پیشگیری از ابتلای آنان به اعتیاد، برنامه ریزی های دقیق و مؤثر انجام داد.
الف): مشكلات روانی:
گروهی از افراد كه بعضاً مشکلات هویتی هستند، قدرت مقابله با مشكلات و ناكامی ها را ندارند و اعتیاد را راه نجات خود تلقّی می كنند; برای رهایی از ناراحتی ها، فشارهای روانی، بی اعتمادی به خویشتن و رفع هیجانات درونی در جستوجوی پناهگاهی امن، به مواد مخدّر و یا مصرف داروهای روان گردان پناه می برند. این افراد فكر می كنند كه با مصرف مواد از گرفتاریهای زندگی رهایی مییابند و دنیا را به نحو دیگری مشاهده می كنند; زیرا حالت تخدیری دارو و مواد مخدّر سبب می شود كه تا مدتی فرد معتاد نسبت به مسائل، مشكلات و واقعیت های زندگی بی تفاوت باشد. همین فرار از زیر بار مشكلات فردی، عامل عمده برای كشش افراد به طرف مواد مخدّر است(فرجاد، 1375).
یك دسته از افرادی كه بیشتر در معرض اعتیاد به مواد مخدّر قرار می گیرند افراد افسرده هستند. به عقیده برژه افسردگان بیشترین و مهم ترین بخش معتادان را تشكیل می دهند. افراد افسرده ضعف روانی دارند و به نوعی احساس خلأ شخصیتی و پراکندگی هویت می كنند. آن ها به تصور خودشان، توان لذت بردن از دنیا را ندارند، همواره احساس ناتوانی و خستگی می كنند و خود را تهی از هرگونه توان و احساس مطلوب می دانند. به عقیده سیدنی كوهن، چنین افرادی ممكن است با مصرف مواد در جستوجوی جادویی برآیند كه به دردهایشان پایان بخشد و خلأهایی را كه در خودشان احساس می كنند رفع و نقص شخصیتشان را برطرف كنند(موسوی نژاد،1381).
ب): مشکلات هویتی
عده ای با شركت در مجالس دوستانه زمانی كه می بینند دیگران از مواد مخدّر استفاده می كنند حس كنجكاوی در آن ها تحریك شده، به مصرف مواد گرایش پیدا می كنند. این امر منجر به مهیا شدن زمینه اعتیاد در فرد می شود; زیرا ممكن است با اولین مرتبه استفاده در فرد احساس مثبتی ایجاد گردد و باعث تكرار این عمل شود. البته آن ها غافل از این هستند كه این نوع لذت ها زودگذر و خانمانسوز می باشند.دسته ای از افراد نیز برای كنجكاوی و ارزیابی خودشان با تصور اینكه با یكبار مصرف معتاد نمی شوند، و گاهی حتی برای اینكه قدرت خودشان را به دیگران ابراز دارند به مصرف مواد مخدّر تن می دهند. احتمال معتاد شدن این افراد نیز بسیار است.اراده عامل حركت فرد می باشد. پس باید با منطق و شرع همسان باشد و با استفاده از تربیت و آموزش صحیح تقویت شود. فردی كه با مشاهده یك عمل خلاف شرع و موازین اجتماعی با قاطعیت تمام در مقابل آن ایستادگی می نماید، از خود تزلزلی نشان نمی دهد و هدف خود را در زندگی به طور قطعی انتخاب می كند دارای اراده ای قوی می باشد. اما اگر فرد دچار اراده ضعیف بوده و برنامه خاصی برای زندگی خود نداشته باشد، اولا، دچار نوعی سردرگمی و خستگی روحی می شود و ثانیاً، ممكن است در مقابل هر انحرافی پاسخ مثبت دهد. در این صورت، نه تنها شخص نمی تواند مانع انحراف دیگران شود، بلكه خود نیز دچار انحراف می گردد. این مسئله دراعتیاد فرد اهمیت بسزایی دارد. دسته ای افراد که دچار ظبط هویت هستند به احتمال بیشتری اینگونه به اعتیاد گرایش پیدا می کنند(برک، ترجمه سید محمدی،1391).
ج ): رهایی از زندگی عادی:
تقریباً انجام هر كاری بدون توجه به باورهای ذهنی و نیروهای درونی شخص انجام دهنده غیرممكن است. زمانی كه یك تبدّل به مفهوم دقیق كلمه در خاستگاه فلسفی ذهنی صورت می گیرد، باور روانی و انگیزه ای، كه از آن گرایش به مواد مخدّر تعبیر می كنیم، ایجاد می شود. فرد دایم مشكلات و موقعیت خود را ارزیابی و داوری می كند. این داوری نوعاً شخصی بوده و بر اساس دانش و فرهنگ تربیتی و فكری شخص داوری كننده صورت می پذیرد. حقیقت آن است كه اعتیاد، همچنان كه از نامش پیداست، اگرچه خود، صورت عادت دارد، اما برای شكستن یك عادت دیگر انجام می گیرد.یكی از بارزترین علل گرایش به مصرف مواد مخدّر در جوامع صنعتی پیشرفته شكستن عادت ناشی از حیات عادی فردی است كه در بستر زمان، صورت تكرار ملال آور به خود می گیرد.بر اساس آماری كه به دست آمده، قریب هشتصد هزار نفر از معتادان (از جمع دو میلیون نفر)، معتادان تفنّنی هستند كه متأسفانه آمار سرآمدان علم و دانش در این طبقه زیاد می باشد(قنبری،1379).
 د): شخصیت متزلزل:
آلپورت در تعریف خود از شخصیت می گوید: «شخصیت سازمانی است پویا از نظام های روانی ـ جسمانی در درون فرد كه سبب سازگاری های بی همتا و بی نظیر او با محیط می شود »(کلب و گولد، 1998).بین شخصیت و اعتیاد رابطه ای متقابل وجود دارد، به نحوی كه فرد به علت وضع خاص شخصیتی و نیازها، شكست ها، ناتوانی در برخورد با مسائل و ناكامی در زندگی، عدم ثبات عاطفی و ملایمات دیگر، به اعتیاد روی می آورد. از سوی دیگر، اعتیاد به نوبه خود منجر به از بین رفتن تعادل روانی و هیجانی شخص می شود. بدین سان، بین اعتیاد و شخصیت فرد دور باطلی ایجاد می شود كه مبارزه با آن مستلزم تغییر شرایط بیرونی و درونی، یعنی ایجاد اراده و روحیه ای قوی و آسیب ناپذیر است. شناخت شخصیت و ویژگی های رفتاری معتادان به منظور مبارزه با اعتیاد و نیز پیشگیری و درمان آن، از اهمیت ویژه ای برخوردار است.برخی از اختلالات مربوط به شخصیت كه منجر به شكل گیری و ایجاد زمینه انحرافات اجتماعی و گرایش فرد به اعتیاد می شود عبارتند از: شخصیت «پارانویایی» و «شخصیت ضد اجتماعی».ویژگی های خاص شخصیت «پارانویایی» این است كه این افراد اعمال دیگران را تحقیرآمیز یا تهدیدآمیز تفسیر می كنند; به دیگران اعتماد ندارند و روابط اجتماعی آن ها در اثر همین بی اعتمادی مختل شده است. این افراد خود بزرگ بین هستند و به دیگران ظلم و ستم می كنند.ضعف «شخصیت ضداجتماعی» نوعی به هم ریختگی ارتباط میان انسان و جامعه است. این افراد نسبت به هنجارها و مقرّرات اجتماعی بی اعتنا و بی تفاوت هستند و سعی می كنند به هر نحو كه شده به هوا و هوس خود پاسخ دهند. این افراد ارزش های اخلاقی را پایمال می كنند و به علت جستوجوی لذت و نیز ضعف اراده به آسانی گرفتار مواد مخدّر و الكل می شوند. از نشانه ها و ویژگی های شخصیت ضد اجتماعی می توان به خودمحوری، فقدان احساس گناه و فریبندگی سطحی و ظاهری اشاره كرد(ستوده،1380).
2-علل اجتماعی
از آن رو كه انسان طبعاً موجودی اجتماعی می باشد و برای زندگی كردن نیاز به حضور در اجتماع دارد، با یكسری علل اجتماعی روبه رو می گردد كه برخی از آن ها در گرایش فرد به اعتیاد مؤثرند.برخی از علل اجتماعی كه در گرایش به سوی اعتیاد زمینه ساز و مؤثر می باشند عبارتند از:
▪ دسترسی آسان به مواد مخدر
در دسترس بودن مواد مخدر علتی می باشد كه به همراه علل دیگر زمینه گرایش فرد را به اعتیاد ایجاد می نماید، به گونه ای كه اگر در فرد زمینه كجروی وجود داشته باشد و مواد مخدّر به آسانی در دسترس او قرار گیرد، از مصرف و توزیع آن دریغ نمی نماید.دسترسی به مواد مخدر به عوامل گوناگونی بستگی دارد; از جمله: وضعیت جغرافیایی كشور، استان و محله جغرافیایی، نقش قوانین، نحوه اجرا و قاطعیت قوانین، و برنامه ریزی های مسئولان برای مهار مواد مخدّر(همان منبع).
▪ بیكاری و اعتیاد
عامل بیكاری به طور غیرمستقیم به گرایش فرد به سوی اعتیاد می انجامد. بیكاری از سویی، به فقر شخص و از سوی دیگر، سبب ایجاد بیماری های روانی، افسردگی، ضعف اعتماد بنفس، و از بین رفتن امیدواری می شود كه در نهایت، به اعتیاد شخص منجر می گردد. فرد به دلیل بیكاری و نداشتن درآمد آبرومند به خرید و فروش مواد مخدر روی می آورد و برای خود شغلی كاذب ایجاد می نماید. یكی از نتایج اشتغال، فقدان فرصت برای ارتكاب جرم است. بیكاری منجر به افزایش اوقات فراغت فرد می شود و چنانچه برای اوقات فراغت افراد برنامه ریزی های منطقی و مناسبی اتخاذ نشده باشد زمینه گرایش به اعتیاد برای آنان مهیا می شود، چرا كه در این فرصت فرد با منحرفان و معتادان آشنا می گردد و به آن ها می پیوندد.پس می توان نتیجه گرفت كه بیكاری یك عامل زمینه ای می باشد كه می تواند در كنار عوامل دیگر، مانند فقر، موجب روی آوری فرد به سوی اعتیاد گردد(فرجاد،1375).
▪ نابرابری های اقتصادی و اجتماعی
نابرابری های اقتصادی، اجتماعی جنبه های وسیعی دارد، كه نابرابری ها در توزیع منابع مادی، نابرابری در قدرت، نابرابری در حیثیت، نابرابری های جنسی و نژادی را شامل می شود.عامل نابرابری به طور مستقیم منجر به اعتیاد فرد نمی گردد، اما می تواند زمینه ساز فقر و مشكلات عاطفی گردد. از این رو، به طور غیرمستقیم عاملی در گرایش افراد به اعتیاد مواد مخدر محسوب می شود.اختلاف طبقاتی در هر جامعه، به بی ایمانی بیشترین افراد آن جامعه نسبت به شرایط اقتصادی موجود منتهی می شود. همین بی ایمانی نسبت به شناخت اجتماعی در گرایش به اعتیاد تأثیر بسزایی دارد.مطالعات اجتماعی نشان می دهند در كشورهایی كه توزیع ثروت به صورت عادلانه صورت نمی گیرد، هر روز فقرا فقیرتر و اغنیا ثروتمندتر می شوند، فاصله طبقاتی فزونی می یابد و به علت عدم آموزش های اجتماعی و ضعف فرهنگی و فقدان احساس همبستگی ناشی از مادی گرایی و فردگرایی ـ كه از ویژگی های جوامع در حال توسعه است ـ افراد قادر به هدایت درست ستیز علیه این بی عدالتی اجتماعی نیستند. در نتیجه، ارزش های اجتماعی فاقد اعتماد می شوند، نظارت اجتماعی سست می گردد و بزهكاری و تبهكاری عمومیت پیدا می كنند(ستوده،1380).
▪ نقش محیط جغرافیایی و محل سكونت
نقش محیط جغرافیایی شهر، از جمله شهرهای مرزی كه امكان انتقال مواد مخدر به راحتی صورت می گیرد، و نیز محل سكونت در گرایش افراد به اعتیاد نقش بسزایی دارد.در مورد محل سكونت، این مسئله اهمیت دارد كه غالب افراد معتاد در مناطق حاشیه ای و مناطق قدیمی كه دارای كوچه های پر پیچ و خم و خانه های مخروبه می باشد، زندگی می كنند. واقعیت این است كه محیط های آلوده می توانند زمینه مساعد شكوفایی استعدادهای موجود در افراد برای ارتكاب به جرم و اعتیاد را ایجاد نمایند. در این گونه مناطق كه اغلب مناطق فقیرنشین می باشند، امكانات رفاهی و مراكزی مانند سینما، پارك و امكانات رفاهی كمتر وجود دارند و جوانان برای گذران اوقات فراغت خود به اجبار به طرف اعتیاد كشانده می شوند. از سوی دیگر، غالباً این گونه مكان ها از طرف نیروی انتظامی كمتر نظارت می شوند. همچنین اغلب روستاییان و مهاجران خارجی در محله های قدیمی، شلوغ و مخروبه ها كه از مراكز شهرها به دور هستند اسكان می یابند و به دلیل آنكه این افراد، اغلب شغلی ندارند و در بین مردم شناخته شده نیستند، خیلی راحت و بهتر می توانند به توزیع مواد مخدّر و در نهایت، مصرف آن روی آورند(ستوده،1380).
▪ نقش دوستان ناباب
عضویت در گروه همسالان برای نخستین بار كودكان را در فرایندی قرار می دهد كه بیشترین میزان جامعه پذیری به صورتی ناخودآگاه و بدون هرگونه طرح سنجیده ای در آن انجام می پذیرد. گروه همسالان برخلاف خانواده و مدرسه، كاملا حول محور منافع و علایق اعضا قرار دارد. اعضای این گروه می توانند به جستوجوی روابط و موضوع هایی بپردازند كه در خانواده و مدرسه با تحریم مواجه است.تقریباً در ۶۰ درصد موارد، اولین مصرف مواد به دنبال تعارف دوستان رخ می دهد.ارتباط و دوستی با همسالان مبتلابه سوء مصرف مواد، عامل مستعدكننده قوی برای ابتلای نوجوانان و جوانان به اعتیاد است. مصرف كنندگان مواد برای گرفتن تأیید رفتار خود از دوستان سعی می كنند آنان را وادار به همراهی با خود نمایند. نظریه همنشینی افتراقی مؤید این دلیل می باشد. در این نظریه، كجروی و انحراف اجتماعی ناشی از آن است كه فرد رفتار نابهنجاری را در خلال فرایند جامعه پذیری و یادگیری فراگرفته و آن را از طریق همانندسازی یا درونی كردن ارزش ها، در درون خود جایگزین كرده است و به صورت رفتار بروز می دهد. در این تحلیل، خانواده، دوستان و گروه همسالان بیشترین نقش را برعهده دارند.گروه همسالان، بخصوص در شروع مصرف سیگار، بسیار مؤثرتر است. بعضی از دوستی ها صرفاً حول محور مصرف مواد شكل می گیرد(باوی،1388).
2-4-2 عواملی چند در گرایش به اعتیاد
ـ نقش توسعه صنعتی و مهاجرت و حاشیه نشینی;
ـ نقش ضعف اجرای قوانین و مقررات;
ـ نقش بی سوادی و عدم آگاهی فرد;
ـ نقش زندان و عدم تأثیر آن;
ـ نقش وسایل ارتباط جمعی(همان منبع).
2-5 ویژگی های اعتیاد
اعتیاد داراي چهار ويژگي عمده مي باشد که عبارتند از :
1. تمايل و احتياج شديد به صورتيکه به هر وسيله اي آن ماده اعتياد آور را به دست مي آورد .
2. وابستگي بدني و رواني به اثرات ماده اعتياد آور ، وابستگي جسمي يک حالت فيزيولوژيک است که با استعمال مکرر ماده اعتياد آور به وجود مي آيد و باعث ادامه استعمال آن مواد مي شود و قطع آن باعث سندرم و نشانه هاي محروميت مي گردد که آن نشانه ها عبارتند از آب ريزش از چشم و بيني و خميازه و عرق کردن ، بي خوابي يا پرخوابي ، اضطراب ، تهوع ، اسهال ، دل درد … .
 3. گرايش به ازدياد مصرف ماده اعتياد آور که به اين پديده تحمل گفته مي شود يعني تحمل دارويي را از دو طريق مي توان تشخيص داد :
 
الف‌- نياز به افزايش مقدار ماده براي رسيدن به مسمويت يا تاثير دلخواه
ب‌- کاهش قابل ملاحظه اثرات ماده با مصرف مداوم مقادير يکساني از آن دارو .
4. اثرات منفي و ضرر و زيان نسبت به مصرف کننده و جامعه . مواد مخدر هم ضرر مادي و عوارض رواني براي شخص و هم آسيب اقتصادي و اجتماعي براي جامعه دارد(گلپرور و همکاران،1382).
2-6 سبب شناسي اعتياد
الف: عوامل فردي در گرايش به اعتياد
1- مشخصات دموگرافيك معتادان: علل گرايش به اعتياد عوامل متفاوتي از جمله فردي ، خانوادگي و اجتماعي را شامل مي‌شود.
2- صفات شخصيتي مستعد كننده اعتياد
3- استرسي‌هاي فردي و اعتياد
4- تاثير بيماريهاي جسمي و رواني بر اعتياد من جمله افسردگي، اضطراب
ب: عوامل خانوادگي مستعد كننده اعتياد
1- ارتباط نوع تربيت فرزندان با شروع اعتياد
2- بي‌توجهي به نيازهاي اعضاء خانواده
3- اختلافات خانوادگي
4- فقدان والدين و آسيب‌هاي اجتماعي
5- الگوهاي خانوادگي و اعتياد
ج: برخي عوامل اجتماعي زمينه‌ساز اعتياد.
1- تأثير روابط دوستان و همسالان
2- عوامل تحصيلي موثر در اعتياد دانش‌آموزان
3- نقش محل سكونت در شيوع اعتياد
4- تاثير عوامل فرهنگي در گرايش به اعتياد
د: برخي صفات شخصيتي مستعد كننده اعتياد:
– افرادي كه رفتارهاي آنها غيرقابل پيش‌بيني است و به عواقب رفتار خود نمي‌انديشند اگر مواد در اختيار آنها قرار بگيرد بدون توجه به پيامد آن مصرف مي‌كنند .
– افرادي كه خلق ناپايدار دارند يعني بدون علت خوشحال و يا ناراحت مي شوند.
– كساني كه رفتارهاي خود آزارانه داشته
– افرادي كه وقتي احساس ناكامي و شكست مي كنند
– افرادي كه در پي جلب توجه ديگران هستند و به آساني تحت تأثيرديگران قرار مي‌گيرند(باوی،1388).
2-6-1 عوامل اجتماعي و فرهنگي
1- خانواده:
خانواده يكي از مهمترين عوامل محيطي اجتماعي و فرهنگي است كه در سوء مصرف مواد سهيم مي‌باشد به ترتيبي كه اكنون دلايل مؤكدي مبني بر نقش ساختاري خانواده درمصرف، سوء مصرف و وابستگي به مواد وجود دارد مشاهدات تجربي براساس نظرگاههاي مختلف نسبت به رابطه ميان خانواده و وقوع وابستگي در اعضاء از يكديگر متفاوت و قابل تمايز مي‌باشند به تاكيد چيريلو و همكاران وسيع‌ترين بررسيها درباره خانوادههايي با يك عضو معتاد به مواد كه در ايالات متحده آمريكا انجام شده است.( باوی، 1388)
2- رابطه زناشويي والدين
اغلب مواقع خانواده و به ويژه روابط زناشويي والدين عامل واسطه‌اي براي مسائل و مشكلات است كه براي فرزندان پيش مي‌ايد چنين ارتباطي از بسياري جهات فهم تحول و رشد كودكان و فرزندان در خانواده‌ها را پيچيده مي‌نمايد متغيرهاي مربوط به روابط زناشويي والدين نسبت به روابط والدين كودك داراي تأثيرات مستقيم كمتري برآغاز سوء مصرف در فرزندان است اما با عوامل خطر ديگر كه بر مصرف مواد در فرزندان تاثير دارد تعاملي تنگاتنگ دارد بعضي محققان من جمله را بينز بر پايه پژوهشهاي خود پي برده‌اند كه تعارضهاي زناشويي و خانوادگي با بزهكاري و مصرف مواد توسط فرزندان و كودكان خانواده‌ها مرتبط هستند (باوی، 1388).
3- مصرف مواد توسط والدين و حيطه شخصيتي والدين
مصرف مواد توسط والدين با مصرف مواد توسط فرزندان ارتباط دارد چنين ارتباط و انتقالي از جانب والدين به فرزندان شايد ژنتيكي و شايد هم بازتابي از فرآيند الگوبرداري از والدين باشد در حقيقت نه تنها مصرف مواد توسط والدين داراي اهميت است بلكه نگرشهاي والدين نسبت به مواد نيز در اين بين نقش بازي مي‌كنند والديني كه نسبت به مصرف مواد شكيبايي و تحمل نشان مي‌دهند احتمال بيشتري دارد فرزنداني داشته باشند كه مصرف كننده مواد باشند ويژگيهاي شخصيتي والدين در مصرف مواد توسط فرزندان نيز اهميت دارد اما تاثير اين عوامل تحت تاثير ارتباط با ديگر عوامل مي‌باشد عامل مهم براي والدين اين است كه جهت همانند سازي فرزندان با خود رفتارها و ارزشهاي رسمي و مطلوبي به آنها ارائه دهند به ويژه درمورد مادران، فقدان سازگاري روانشناختي يكي از عوامل تعيين كننده در مصرف مواد توسط فرزندان است. (همان‌منبع ص:114)
4- خواهران و برادران
نوجواناني كه خواهر يا برادر مصرف كننده مواد دارند گرايش آنها به مصرف مواد احتمالاً افزايش مي‌‌يابد در حقيقت تأثير شخصيت يك برادر بزرگتر بر شخصيت برادر كوچكتر به فرآيند همانند سازي و الگوبرداري قابل انتساب است اين همانند سازي احتمال داردكه به ارزشها نگرشها و جهت‌گيريهاي رفتاري مشترك منجر شود. روابط خواهر و برادران كه با ويژگي كشمكش بيشتر ميان خواهران و برادران مشخص مي‌شود به صورت زير با يكديگر ارتباط مي‌يابند. روابط نابسامان خواهران و برادران منجر به تنش و فشار دروني بيشتر مي‌شود پس اين تنش، رفتار و نگرشهاي رسمي كمتري را در ارتباط ميان خواهران و برادران بوجود مي‌آورد و در پايان احتمال مصرف مواد را چنين روابطي افزايش مي‌دهد. روابط خواهران و برادران همچنين با عوامل مربوط به والدين، تعامل دوسويه دارد (همان منبع ص:117 و 118).
5- همسالان
گرايش به مصرف مواد در نوجوانان و جوانان بيش از والدين تحت تأثير همسالان قراردارد عليرغم اينكه تمركز اصلي در بحث مربوط به رابطة همسالان در گرايش به مصرف مواد بر روي اثرات مستقيم اين رابطه است ولي بايد توجه داشت كه عوامل ديگري چون صميمت دوستان، پايبندي به ارزشهاي اجتماعي وپيشرفت تحصيلي نيز مي‌تواند در حفاظت از گرايش به مصرف مواد اهميت داشته باشد در واقع بايد احتمال عليت متقابل و احتمال وجود حلقه‌هاي بازخوردي ميان مصرف مواد توسط دوستان و مصرف مواد توسط فرد را همواره در نظر گرفت نوجواناني كه مصرف كنند. مواد هستند احتمالاً بيشتر با دوستاني كه سوء مصرف كننده مواد هستند ارتباط دارند و اين ارتباط خود شانس درگيري بيشتر با مواد و ماندن در وضعيت يك مصرف كننده را افزايش مي‌دهد (همان منبع ص:133)
6- انتظارات و نگرشهاي فرهنگي و اجتماعي
بيلز طي مطالعات خود برروي جوامع مختلف اظهار مي‌دارد كه بروز شيوع اعتياد در يك جامعه به سه عامل فرهنگي بسيار مهم وابسته است:
1- ميزان تنش و فشار دروني كه در اثر فرهنگ بوجود مي‌آيد
2- تشويق مصرف مواد از طريق فرهنگ
3- ميزان آمادگي و شرايطي كه هر فرهنگ براي جانشين ساختن احتياجات ارضاء نشده و سازگاري با تنش و اضطراب آماده مي‌سازد.
برداشت و نگرش هرجامعه نسبت به مواد و افراد معتاد از عوامل مهمي به شمار مي‌رود كه در گسترش اعتياد نقش بازي مي‌كند نگرشها و برخورد جوامع و فرهنگهاي گوناگون در مراحل اوليه شيوع مواد به دليل اثرات مثبت درماني آن به نوعي مثبت بوده ولي به مرور با فراگير شدن مصرف مواد و گسترش اعتياد و پيوند يافتن آن با بسياري از مشكلات اجتماعي از جمله جرم و جنايت و مشكلات خانوادگي تبديل به طرد و جهت‌گيري مقابله‌اي شده است. (همان منبع ص:134).
2-7 واكنشهاي اجتماعي در برابر اعتياد
معمولاً واكنش اجتماعي مردم در مورد مصرف مواد مخدر در طول قرون متفاوت بوده است. بايد به اين حقيقت تلخ اعتراف كرد كه اعتياد را بيشتر يك مسئله شخص و فردي مي‌دانند نه اجتماعي، در حاليكه برعكس است وبيشتر مسئله و مشكل اجتماعي است نه شخصي در هند مصرف ماري‌جوانا و  به حدي مصرف داردكه كاملاً عادي تلقي مي‌شود و حتي در برخي مجالس عروسي نوعي نوشيدني به ميهمان مي‌دهند كه تركيبي است از ماريجوانا و شيره آب ميوه ودر اين جشنها حتي افراد مذهبي هم ذائقه خود را با اين نوشيدني شيرين مي‌كنند و اگر آنها به مصرف اين مواد عادت كنند جاه و جلال خود را در جامعه از دست نخواهند دارد چون اين كار از نظر مردم غيرعادي نيست و اعتياد افراد مذهبي تنفر مردم عادي را بر نمي‌انگيزد.مصرف دارويي و مجلسي ترياك و مرفين به خصوص درمورد تخفيف و رهايي از دردهاي جسمي به داروسازان كمك كرده تا از ترياك و مشتقات آن داروهاي آرام بخش تهيه كنند و اغلب توسط پزشكان قديمي تجويز مي‌شده و به حدي مصرف زياد پيدا كرده كه حتي به صورت پاره فرهنگ جامعه درآمده است و در ايران درگوشه و كنار هركسي دردي داشته باشد بوسيله مردم پزشك‌نما فوراً برايش ترياك تجويز مي‌شود بدون اينكه بفهمند چه تأثير نامطلوبي دارد. در قرن 19 در آمريكا استفاده از مواد امري عادي بود ولي مردم به فرد معتاد با حالتي ترحم‌آميز نگاه مي‌كردند ولي آنها را بيمار اجتماعي نمي‌دانستند ولي مردم بر اثر مبارزه دولت و منع فروش بدون تجويز طبيب كم‌كم اين عقيده مردم تغيير كرد و افراد معتاد را جزء جنايتكاران به حساب آوردند. درايران مصرف ترياك مدتها عادي و رايج بود و اغلب خانواده‌ها مقداري ترياك را در آب حل مي‌كردند و به كودكان خود مي‌داند تاشب راحت بخوابد به حدي كه كودكام به آن معتاد مي‌شدند و حتي مدتي هم خريد و فروش آزاد بود و اين باعث رواج مواد مي‌شد تا اينكه در ايران قوانيني وضع شد تا جلوي مصرف مواد را بگيرند (فرجاد،1377 ص:95). نقش خانواده و اجتماعي كه در آن زندگي مي‌كنند:
نكات و موضوعاتي كه درخانواده مي تواند باعث سقوط و تباهي فرزندان شود:
1-   كجروي
كجروي دامنه بسيار گسترده و انواع و اقسام دارد مي‌تواند جزئي باشد مانند رعايت نكردن محدوديت سرعت دررانندگي و تا مسائل بسيار بزرگتر و يكي از كجرويهاي خطرناك و ويرانگر قرن حاضر اعتياد است كه قسمت اعظم علت آن به خانواده بر مي‌گردد خانواده اولين اجتماعي است كه انسان با آن روبرو مي‌شود و مي‌تواند نقش اساسي درشكل گرفتن شخصيت و رفتار انسان داشته باشد به همين دليل محبت والدين به همان اندازه تغذيه سالم و واكسيناسيون و بهداشت براي سلامتي ضرورت دارد.
2-   طلاق: بايد مواظب رفتار و صحبت خود در حضور كودكان باشند چرا كه هر رفتاري از  قبيل بدگويي پشت سريكديگر- خط و نشان كشيدن و… مي‌تواند عواقب سوئي براي فرزندان داشته باشد و اين بي محبتي و طرد شدن از طرف والدين مي‌تواند باعث ايجاد انحراف در فرزندان شود.
3-   ازدواج مجدد: مي‌تواند شرايط مختلفي را در برداشته باشد ممكن است كودك جديد از اين ازدواج حاصل شود يا نشود، والدناتني ممكن است فرزندي از قبل داشته باشد و با خود به اين خانواده بياورد. ملاقات با والدي كه جدا از فرزند زندگي مي‌كند. همه اينها مي‌تواند تأثيرات مختلف روي روحيه فرزندان بگذارد و ممكن است خطرناك باشد.

Related posts: