مروري بر تحقيقات گذشته
در شهریورماه سال 1385، آقای پدرام رضانیا-دانشجوی کارشناسیارشد فرهنگ و زبانهای باستانی از پایاننامهی خود با عنوان همانندیهای دین اسلام و دین زرتشتی دفاع کرده است. این پژوهش، باعث علاقهمندی نگارندهی پژوهش حاضر برای مقایسهی تطبیقی در زمینهی ادیان بوده است.
روش تحقيقروش تحقیق در این پژوهش کتابخانهای میباشد. با مطالعه کتابهای گوناگون بررسی و گردآوری مطالب مناسب مطالب بر اساس موضوع تحت عناوین جداگانه نوشته خواهند شد. در پایان با کنار هم قرار دادن مطالب، مقایسه و بررسی آنها به مبانی مشترک دینهای گفته شده پرداخته خواهد شد.
فصل دوم
نگاهی به اعمال آیینی
2-نگاهی به اعمال آیینی
اعمال آیینی
برای اعمال آیینی تعاریف زیادی ارائه شده است که اغلب آنها بر رسمیت و سنتگرایی آن تکیه دارند. امروزه سمت و سوی مطالعات مربوط به آداب دینی به سوی چگونگی انجام فعالیتهای دینی است. اینکه افراد چگونه برخی کارها را از دیگر کارها جدا میکنند و آنها را به خاطر آنچه انجام میشود، زمان، مکان و چگونگی انجام و نیز فرد انجام دهنده از بقیه متمایز میکنند (بل،2006 :398).
تعریف اعمال آیینی در دایرةالمعارف بریتانیکا به این صورت است:«انجام دادن اعمال تشریفاتی تجویز شده توسط سنت یا فتوای دینی. اعمال آیینی نوع خاص و قابل مشاهدهی رفتار است که همهی جوامع شناخته شده از خود نشان میدهند. بنابراین میتوان اعمال آیینی را به عنوان راهی برای تعریف بشر تلقی کرد )دایرةالمعارف بریتانیکا، دی وی دی 2008).
در تعریف بشر از جنبههای مختلف زندگی وی استفاده میشود. از دیدگاه اعمال آیینی بشر را میتوان موجودی آیینی به حساب آورد که شباهت زیادی بین رفتار آیینی و فعلی او وجود دارد. همانگونه که زبان را دربردارندهی نظامی از نمادها میدانند که برمجموعهای از قوانین قراردادی بنا شدهاند، اعمال آیینی را نیز میتوان نظامی در بردارندهی اعمال نمادین به حساب آورد که بر مبنای قوانینی قراردادی استوار است (دورکیم، 1965 :3-52).
رابطهی ظریف و در عین حال پیچیدهای بین زبان و آداب دینی وجود دارد. در بسیاری نظریههای مرتبط با اعمال آیینی که با ماهیت اعمال آیینی سر و کار دارند، زبان عاملی الزامی تصور میشود و زبان مورد استفاده برای توصیف اعمال آیینی، زبان اسطوره است (بل،2006: 399).
ماهیت و خاستگاه اعمال آیینی:
سه رویکرد کلی به نظریهی ماهیت و خاستگاه اعمال آیینی وجود دارد.
رویکرد خاستگاه:در این دیدگاه نظریهپردازان بر این باور بودند که با شناسایی کهنترین فرهنگها و فرقهها قادر خواهند بود دامنهی حضور فراگیر اعمال آیینی را تشریح کنند؛ یعنی اگر بتوانند خاستگاه اولیه را پیدا کنند، قادر خواهند بود اعمال آیینی بشر معاصر را توصیف کنند. برای این کار ابتدا فرهنگهای شناختهشده و با سواد و سپس فرهنگهای به ظاهر سادهتر و پیش از دورهی سواد مورد بررسی قرار گرفتند. واژههایی مثل مذهب ابتدایی و فرهنگهای ابتدایی در این رویکرد بررسی اعمال آیینی مورد استفاده قرار گرفتهاند. فرهنگها و اعمال آیینی متفاوتی انتخاب شدند و قربانی کردن انسان یا حیوانات به یکی از مهم ترین موضوعات بحث تبدیل شد. البته دربارهی سبب یا انگیزه دقیق این کار بین مؤلفان برجستهی این رویکرد اختلاف وجود داشت. ویلیام رابرتسون اسمیت(94:1846) انگیزهی قربانی را خواست افراد برای ایجاد همسویی بین اعضای گروه و خدایشان میدانست.
وی بر این عقیده بود که تمرکز قربانی بر هدایا نیست، بلکه قربانیهای آیینی وسیلهای برای بیان عشق بین انسانها و خدایانشان است. در این رویکرد خاستگاه اعمال آیینی را فرقههای توتمی میدانستند و توتمیسم به باور بسیاری از مؤلفان و دنبالهروان این رویکرد، ابتداییترین مرحلهی مذهب و اعمال آیینی به شمار میآمد. اعمال آیینی مربوط به تذهیب، هدیه دادن، مراسم کفارهای و ستایش به عنوان مراحل ثانویه قربانی معرفی شدند.
تأثیر آثار و نظریات اسمیت را میتوان درآثار جیمز فریزر مشاهده کرد. وی بهدنبال اسمیت قربانی را کلیدیترین اعمال آیینی مذهبی میدانست. وی میگفت بنیادیترین اعمال آیینی، آیین قربانی است که در آن خدای حاصلخیزی که به صورتی کشته شده بود، دوباره زنده میشد و با تولد دوبارهی وی، تولد دوبارهی محصولات گیاهی صورت میگرفت. این نظریه به سرعت فراگیر شد و از آن برای تجزیه و تحلیل ادبیات استفاده شد. جستجوی فریزر برای یافتن خاستگاه اعمال آیینی به جادو منتهی شد، مرحلهای که به باور وی قبل از مذهب قرار دارد.
از دیگر نظریهپردازان تأثیرگذار در این مکتب امیل دورکیم، جامعهشناس فرانسوی را میتوان نام برد. وی بر این باور بود که با مطالعهی توتمیسم، پژوهشگران خواهند توانست شکل اصلی اعمال آیینی و اشتقاق این تجربهی مقدس و غیرمقدس را پیدا کنند. رفتار آیینی نشاندهندهی دیدگاه فرد دربارهی چیزهای قدسی و اعمال قدسی هستند و بنابراین تعریف، چیزهایی فراتر از بروز نمادین جامعه نیستند.
از دیدگاه دورکیم اعمال آیینی اعمالی فقط مذهبی نبودند، بلکه اعمال اجتماعی نیز بودند. وی و همفکرانش توجه خود را از خاستگاه اجتماعی اعمال آیینی به عملکردهای اجتماعی اعمال آیینی معطوف کردند. آنها اعمال آیینی را قوانین رفتاری میدانستند که به دلیل فعالیتهای انسانها در برابر امر قدسی است که جامعه تبدیل به گروهی اخلاقی میشود. در واقع اعمال آیینی را با عملکرد آنها برای حفظ جامعه توصیف میکردند (دورکیم 1965 :3-52).
رویکرد کارکرد اعمال آیینیرویکرد دوم، رویکرد کارکرد اعمال آیینی است. این رویکرد وامدار رویکرد نخست و بخصوص آثار اسمیت، فریزر و دورکیم است. تمرکز اصلی این رویکرد بر کارکرد اعمال آیینی قرار دارد و ماهیت آن را با کارکردهای آن در جامعه تعریف میکنند. هدف این رویکرد به طور کلی، تعریف رفتار آیینی بر مبنای نیازهای فردی و توازن اجتماعی است. اعمال آیینی واکنش در برابر محیط اجتماعی و فیزیکی است.
رویکرد سومرویکرد سوم، رویکرد متمرکز بر پژوهشهای انجام شده در حوزهی تاریخ ادیان است. بیشتر تاریخنگاران ادیان از جمله الیاده بر این باورند که اعمال آیینی برجسته کننده و بیانکنندهی امر قدسی هستند. البته این رویکرد در صورتی قابل استناد است که پژوهشگران بر وجود امر قدسی اتفاق نظر داشته باشند.
دو دیدگاه متفاوت در تفسیر معنای اعمال آیینی وجود دارند:
1-دیدگاه اول بر کارکردهای اجتماعی-روانی اعمال آیینی تکیه میکند.
2-دیدگاه دوم دیدگاه اول را نفی نمیکند. برارزش مذهبی اعمال آیینی به عنوان بیان واقعیت تکیه میکند.
اعمال آیینی نوع غیر گفتاری ارتباط و معناست.
اغلب اعمال آیینی وقت خاصی از روز، ماه، سال، مرحله زندگی یا شروع یک رویداد یا حرفهی جدید را مشخص میکنند. این ویژگی زمانی اعمال آیینی”زمان مقدس” نامیده میشود. البته نباید”فضای مقدس”را از نظر دور داشت. زمان و مکان ویژگیهای حیاتی و الزامی اعمال آیینی هستند و نشان دهندهی خاستگاه و جایگاه خاص اعمال آیینیاند.
امروزه تأکید بر چگونگی انجام اعمال آیینی است، براینکه چگونه برخی فعالیتها را به صورتی خاص کنار میگذارند. اعمال آیینی توضیح این است که ترتیب امور چگونه باید باشند نه اینکه چگونه هستند. برای جلوگیری از غلبه بینظمی بر آفرینش، اعمال آیینی به شکلی منظم، ترتیب درست امور را تعیین و تأیید میکنند. اسمیت(65:1982) میگوید که اعمال آیینی به عنوان فرصت و نوعی”لنز تمرکزکننده” برای دیدن چیزهای ارزشمند است. به عقیدهی وی اعمال آیینی مکانیسمی است برای تعمیر و جزءجزء شدن تجربهی آدمی و مناسب سازی انسجام جهانی است.
اعمال آیینی اینگونه توصیف شدهاند: برخورد بین تصویرسازی ذهنی و حافظه که به صورت فعالیت فیزیکی نمود پیدا میکند.
عملکرد اعمال آیینی:عملکرد اصلی اعمال آیینی ایجاد قوانین مناسب برای عمل در حوزهی قدسی و همچنین ایجاد پلی برای گذر به حوزهی غیر قدسی است.
1- اولین خصیصه احساس احترام، ترس، شیدایی، و بیم در ارتباط با امر قدسی
2- وابستگی آن به یک نظام باور که معمولاً به زبان اسطوره بیان میشود.
3- نمادین بودن اعمال آیینی در ارتباط با مرجع آن
عملکرد اعمال آیینی به مرجع آن بستگی دارد. اعمال آیینی اغلب به صورت بیان نمادین روابط و جایگاه اجتماعی واقعی و نقش فرد در جامعه توصیف میشوند (بل،2006 :408).
انواع اعمال آیینی:تقلیدی:بسیاری اعمال آیینی برگرفته از اسطوره هستند. از آنجا که این اعمال آیینی، اسطوره یا جنبهای از آن را تکرار میکنند تقلیدی نامیده میشوند. از این دست اعمال آیینی، میتوان آیین سال نو را نام برد که بیشتر اوقات داستان آفرینش را تکرار میکند. بیشتر اینگونه اعمال آیینی بدین دلیل انجام میشوند که خدایان”در زمان ازلی”اینگونه انجام دادند. اینگونه اعمال تقلیدی را میتوان تکرار کار آفرینش خدایان یا بازگشتی به ابتدا نامید (الیاده،1956: 36-32).
با وجود اینکه بعضی اعمال آیینی تکرار یا تقلید واضح اسطوره هستند (مثل اسطوره آفرینش)، نمیتوان گفت که همهی اعمال آیینی اینگونهاند.
مثبت و منفی:بیشتراعمال آیینی مثبت آنهایی هستند که با ویژه کردن یا تجدید یک شی یا فرد سروکار دارند، اعمال آیینی منفی هم همیشه با رفتار آیینی مثبت در ارتباطاند. در واقع پرهیز کلمهای است که اعمال آیینی منفی را بهتر توصیف میکند. اعمال آیینی منفی بر قواعد ممنوعیت متمرکزند که بسیاری اعمال ر ا شامل میشوند. ویژگی مشترک اعمال آیینی منفی این است که تخلف از قواعد آیینی باعث ایجاد تغییری اساسی در فرد میشود که معمولاً رخ دادن نوعی رویداد ناگوار است.
اعمال آیینی منفی همچنین بر نظام باور یک اجتماع و جایگاه افراد در ارتباط با یکدیگر بستگی دارند. تماس با چیزهای ممنوعه یا تخلف از قوانین آیینی، آیینهای تطهیر را به دنبال دارد.
قربانی:خصیصهی ممیز آیینهای قربانی در نابودی کل یا بخشی از قربانی است. قربانی لزوماً انسان یا حیوان نیست. سبزیجات، کیک، شیر و چیزهایی از این قبیل نیز میتوانند قربانی باشند. نابودی قربانی ازطریق سوزاندن، تجزیه یا مثله کردن، خوردن یا دفنکردن انجام میشود.
آیینهای قربانی به دو صورتاند: نوع اول آنهایی هستند که شرکتکنندگان از قربانی سود میبرند و نوع دوم که یک چیز دریافت کنندهی مستقیم قربانی است. این بدین معناست که فقط افراد نیستند که از آیین قربانی تأثیر میپذیرند. بلکه در بسیاری موارد، اشیایی مثل خانه، یک عمل، یک خانواده یا اجتماع یا ارواح و خدایان دریافتکنندگان قربانی میشوند و نقطهی مشترک همهی انواع قربانی، وجود«قربانی»است (درکسلر،2006 :1733).
بحران زندگی:
یکی از کلیدیترین خصوصیات این آیین، گذار از یک جنبهی زندگی به جنبهای دیگر است. از مراسم گذار اغلب در آیینهایی یاد میشود که مشخصکنندهی بحرانی در زندگی فردی یا اجتماعی است. اینها معرف زندگی فردند، آیینهای تولد، بلوغ، ازدواج، بارداری و مرگ. بسیاری دارای سه مرحله”جدایی”از یک وضعیت پیشین زندگی، یک مراسم گذار که با جشن گرفتن وضعیت جدید همراه است و مراسم ورود. البته باید به خاطر داشت که همهی اعمال آیینی دارای این سه مرحله نیستند و برخی فقط یکی و یا دو مورد ازاین خصوصیات سهگانه را دارند (بل،1997 :95-94)و (کلوسینسکی،2006: 7-464).
عبادت:عبادت عملی است که در همهی مذاهب و در همهی اعصار وجود داشته است و در آن انسانها با خدایان خود ارتباط برقرار می کنند. عبادت ممکن است فردی یا جمعی باشد؛ و شکلها و روشهای گوناگون به خود بگیرد.
عبادت جنبهی بسیار مهم و فراگیر دین است و در ادیان ابتدایی یا عرفانی معاصر، بیان کنندهی عواطف و رویکردهایی است که رابطهی فرد با خدای خود را رهبری میکند. بسیاری صاحبنظران از عبادت به عنوان نخستین و اصلیترین نمود مذهب یاد میکنند و رابطهی آن با مذهب را به مانند رابطهی تفکر با فلسفه میدانند. در حقیقت، عبادت بیان مذهب است و آن را از پدیدههای مشابهی چون عواطف مذهبی یا زیباییشناسانه متمایز میکند. نقش عبادت در دین حیاتی است و در حقیقت دین بدون عبادت بیمعنا خواهد بود. در دین اسلام نیز عبادت کردن و مسلمان بودن با هم برابر دانسته میشوند. فردریش هیلر در کتاب خود عبادت را اینگونه تعریف می کند: «عبادت پدیده مرکزی دین است، سنگ بنای تقوا» (هیلر،2006 :2).
عبادت مناسبترین شکل بیان عناصر بنیادین دین است. در تمام مذاهب، متون عبادی مهمترین و غنیترین بخش پیکرهی ادبیات دینی را تشکیل میدهند و در صورتی که متون عبادی را از ادبیات دینی یک دین جدا کنیم، یکی از غنیترین بخشها را از آن گرفتهایم.
عبادت نشاندهنده و بیانکنندهی خواست بشر برای برقراری ارتباط با خداست، فرد عبادت کننده خود را در حضور خدا میبیند و کارش گامی آگاهانه برای نزدیک شدن به اوست. عبادت نه تنها تفکر دربارهی خداوند بلکه از خود فراتر رفتن و اشتیاق به حضور در محضر خدا بودن است. عبادت کردن با قربانی کردن در ارتباطی نزدیک است و به نوعی قربانی مکمل تلاش فرد برای ارتباط با خدا محسوب میشود. معمولاً قربانی قبل از عبادت انجام می شود. ارائه قربانی عبادت را طولانیتر میکند و به عنوان کاری برای نشان دادن درک خدا دانسته میشود و البته خود کلام فرد در عبادت در بر دارندهی کاری مقدس و نیروی روحی است )توماس ،434:2006).
وقتی هدف عبادت چیرگی باشد عبادت به جادو بدل میشود. بشر از دیرباز بر این باور بوده است که با کلام و آواز میتواند نیروهای قدسی و فراطبیعی را به خدمت خود درآورد. کارآمد بودن چنین عبادتی وابسته به بازگویی فرمولی دقیق، آهنگی خاص یا به زبان آوردن و تکرار نام مقدس خداوند تلقی میشود. در حقیقت جادو را میتوان انحراف مسیر عبادت یا سوء استفاده از آن دانست. انحراف از معنای بنیادین عبادت که همانا بیان اشتیاق انسان برای ارتباط با خداوند است.
در بیشتر ادیان عبادت آزمونی است که به وسیلهی آن دینداری یا عدم دینداری فرد پیرو آن دین مورد سنجش قرار میگیرد. معیاری است که چگونگی و اندازهی وجود مذهب در فرد با آن قابل اندازهگیری است. عبادت معیاری برای اندازهگیری زندگی دینی و حد غنای آن در روح فرد است. با آگاهی یافتن از چگونگی عبادت و اینکه فردی چه چیزی را عبادت میکند، میتوان دریافت، فرد تا چه اندازه دینمدار است. در عبادت وقتی فرد با خدای خویش صحبت میکند روحش بدون پوشش و نقاب در مقابل خالق ظاهر میشود. آنچه فرد در این حضور به زبان میآورد یا در دلش میگذرد، نشاندهندهی فقر و غنای اوست.
برای عبادت تعاریف گوناگونی ارائه شده است. در فرهنگ لغت بریل عبادت اینگونه تعریف شده است: «عبادت یکی از اشکال مذهبی ارتباط است. با عبادت، فرد به سوی خدا(یان) میرود، با صدای بلند یا با نجوا، بدون کلام، یا درفکر، به عنوان فرد یا عضوی از یک گروه ، برای خود یا دیگران»(اوبرلیس،2006 :1486). هدف آن ظهور و دیدن خدایان نیست. بلکه منطبق با رابطهی بیقرینهی بین خدایان و انسانها، عبادت معمولاً شکل یک درخواست را به خود میگیرد، به طوری که اغلب دربردارندهی یک قول به شکل سوگند است. عبادت میتواند به خاطر یا به عنوان شکرگزاری از خدای مورد خطاب باشد، که در این صورت هدیه شامل خود عبادت میشود و میتواند به عنوان طلب درخواست بخشش یا پشیمانی باشد. دیگر انگیزهی مشترک برای عبادت، شکایت در هنگام تجربهی سختیهاست. اغلب، برای عبادت مقدمات خاصی اجرا میشود. اولین و مهمترین آن پاکیزهسازی است یعنی اینکه فرد خود را میشوید و پاکیزه میسازد، پوشاک ویژهای به تن میکند، برخی فعالیتها را درجه اهمیت کمتری میدهد، از خوردن پرهیز میکند، اعتراف میکند و ….
شکل بنیادین عبادت از عملکرد آن ناشی میشود و اغلب به سه صورت دیده میشود: 1) صدازدن یا درخواست، تقاضای شنیده شدن و به شمار آمدن، برشمردن کارهای خدای مورد خطاب. این قسمت عبادت معمولاً شامل اشکالی از افعال«شنیدن» و «گوش دادن» و به زبان آوردن نامهای خداوند مورد خطاب است. به علاوه یادآوری کمکهای قبلی اعطا شده به فرد که معمولاً مبنای درخواست جدید قرار میگیرند. 2)درخواست آرزو و خواهش و در مواردی بیان هویت فرد درخواست کننده. 3) اغلب عبادات با به زبان آوردن سوگند به پایان میرسند. در موارد منفرد این ساختار متغیر است و کلمات خودجوش اصولاً اشکال ساختاری متفاوت به خود میگیرند. کلمهبندی هم میتواند دقیقاً تعیین شده باشد و از آن جا که بر اساس عقاید مردمان، کارآمدی عبادت هنگامی که متقاضی(یا عابد)کلمات خود را به صورت نوشتاری به زبان آورد، افزایش مییابد؛ سنت عبادت از همان ابتدا به سوی ثابت بودن نوشتاری تمایل داشته است. همانند شکل و محتوا، نقطه زمانی و مکانی که عبادت در آن انجام میشود نیز میتواند از قبل تعیین شده باشد (اوبرلیس،2006 :1486).
قاعدتاً، عبادات اجزای تشکیل دهندهی اعمال آیینی هستند و به همین خاطر تقریباً همیشه با اعمال آیینی همراهاند. عبادات از لحاظ زمانی و مکانی موقعیت یافتهاند، از یکسو توسط تقویم اعمال آیینی و از طرف دیگر توسط ساختار خاص آن عمل دینی. به علاوه هویت خدایی که عبادت خطاب به او انجام میشود. همچنین درخواست انجام شده نیز میتوانند مشخص کنندهی زمان و مکان عبادت باشند. خدایانی که توصیف آنها در ساعات اولیهی صبح باشد، در آن ساعات عبادت میشوند، نیروهای تاریکی در شب احضار میشوند، درخواست برداشت محصول خوب در زمان کشت صورت میگیرد. اگر خدای به صورت یک نمایهی مقدس مورد خطاب قرار گرفته باشد معمولاً این نمایه تعیین کنندهی مکان عبادت است ( اوبرلیس، همان :1487).
جهت قرار گرفتن فرد عبادت کننده در هنگام عبادت نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. به عنوان مثال محل زندگی یا اسکان الههای که عبادت خطاب به انجام میشود. معمولاً عبادت همراه با بعضی ژستهای خاص است. این ژستها تکرار میشوند و همراه با استاندارد اجتماعی و سیاسی شکل نهایی عبادت و بیان سرسپردگی را کامل میکند. حالت بدن در مذاهب هند و اروپایی معمولاً به صورت دستهای کشیده، کف دستها رو به بالا، به سمت آسمان، یا به سوی نمایه مقدس است. حالت ایستاده فرد در حال عبادت نیز به همین صورت است. سجده در بعضی فرهنگهای خاص پدیدهای جداگانه است. در زمانهای قدیم اغلب، عبادت با صدای بلند انجام میشد. فقط با گوش دادن، یک الهه میتوانست عبادتی را بشنود. در مسیحیت اینگونه عبادت به جز در مواردی خاص مثل لوستراتیو، عمل تطهیر دستها قبل و نشستن بعد از عبادت را کنار گذاشته شدهاند.
از آنجا که عبادت در نهایت ارتباط بین بشر با وجودهای غیربشری است، به ندرت مذهبی یافت میشود که در آن عبادت وجود نداشته باشد؛ فقط درجهی اهمیت آن ممکن است متفاوت باشد. در اسلام عبادت یکی از ستونهای دین است. عامل پیوند مسلمانان است. عبادت در اسلام توحیدگراترین و قانونمندترین اعمال دینی است. البته توصیههای انجام شده در قرآن برای نماز در نهایت نیازمند بعضی احکام فقهی شده است. اینکه در قرآن به 5 بار نماز خواندن در شبانه روز توصیه شده و چگونگی ایستادن، رکوع و سجده به سوی مکه مشخص شده است، اما چگونگی تطهیر(وضو)، وضعیت دستها و انگشتان، در شاخههای مختلف اسلام با هم متفاوتاند (اوبرلیس، همان :1488).
عبادت یک عنصر بنیادین رفتار مذهبی است. مؤمنان هر روز را با عبادت آغاز میکنند، با عبادتی دیگر آن را به پایان میبرند. در هر وعدهی غذایی، عبادت میکنند و در ابتدای هر کاری نوعی عبادت انجام میدهند که تضمینکنندهی موفقیت آن کار باشد. هر گاه خود را در وضعیتی دشوار و ناامیدکننده ببینند به عبادت متوسل میشوند و به عبادت پناه میبرند. حتی اگر خدای مورد خطاب به هر دلیلی درخواست آنها را اجابت نکند، عبادت باعث تسکین آنها میشود. صرف به زبان آوردن آن باعث رفع ترس و نیاز میشود.
عبادت افسونی یا نفرین، همتای منفی به دست آوردن چیزی، التماس و زاری هنگام عبادت است. در حالی که عبادت عملی به نفع خود یا فردی دیگر است، نفرین وضعیتی ناگوار را به عنوان تهدیدی در آینده و در حقیقت فاجعهای در زمان حاضر بر دیگری میفرستد. اغلب افراد بر این باورند که وقتی نفرین جاری شد، نتیجه مورد نظر فرد به صورت خودکار به دست میآید، به صورتی که نفرین قابل پس گرفتن نیست. نازایی انسان، حیوانات، زمین، بدبختی، بیماری و یا مرگ پیامدهای نفرین هستند. در حقیقت، هنگام روی دادن این حوادث، مردم بر این باورند که وضعیت ناگوار بر مبنای نفرین است. به زبان آوردن و جاری کردن نفرین اغلب با حرکات بدنی مثل کوبیدن دو دست به زمین همراه است؛ البته برخی بر این باورند که نفرین حتماً نباید بر زبان جاری شود، در بعضی رفتارهای خاص مثل شکستن حرمت خدایان، فرد توسط خدایان مورد عذاب قرار نمی گیرد، بلکه این اعمال باعث برانگیخته شدن خشم خدایان میشوند. وقتی فردی به این صورت مورد نفرین قرار میگیرد خطری برای اجتماعی که عضوی از آن است به شمار میآید و باید از آن طرد شود (اوبرلیس،2006 :1488)(اوفارث،2006: 187).
نوع خاصی از نفرین که به صورت خود نفرینی شرطی است، سوگند است، که تضمین کنندهی اجرای عمل مورد اشاره است در جوامع پیش-مدرن، این قویترین و مناسبترین راه برای ملزم کردن فرد بود. این ویژگی حتی به روزگار معاصر نیز رسیده است که مراسم تحلیف و سوگند رؤسای جمهور کشورها از آن جملهاند. معمولاً سوگند خوردن در بردارنده «فرمول سوگند» یا «مراسم سوگند» است. فرمول سوگند قسمتی است که تأکیدکنندهی حقیقت یک گفته است. سوگند معمولاً بدین صورت است که فرد قسم میخورد که چیزی که میگوید حقیقت محض است و رویدادی ناگوار را ذکر میکند که در صورت نقض پیمان بر او نازل شود (اوبرلیس، همان:1489).
روزه:روزه از اعمال دینی است که در بیشتر ادیان جهان به برگزاری و انجام آن سفارش شده است. هنگام روزه، فرد با وجود داشتن خوراکی برای خوردن، ازخوردن پرهیز میکنند. به بیان ساده تر، روزه عبارت است از پرهیز از چیزی، معمولاً خوراکی، برای مدت زمان معین. روزه روح انسان را در برابر خداوند متواضع میکند و به آن جلا میبخشد. با روزه فرد اشتیاق خود برای رسیدن به خدا را نشان میدهد و توانا خواهد بود با دیو درون خود مبارزه کند. روزه همچنین به عبادت بهتر و خالصانهتر شدن آن کمک میکند (ویلیامز،2004 :8).
روزه گرفتن علاوه بر تکلیف بودن در بعضی ادیان، در میان افراد دلایل متفاوتی دارد. برخی افراد برای وزن کمکردن، بعضی برای خوش اندام به نظر رسیدن و… این کار را انجام میدهند. بعضی افراد هم هنگامی که به مشکلی بزرگ برخوردهاند یا کاری بزرگ پیش رو دارند برای بهتر فکر کردن و جلب حمایت خداوند روزه میگیرند.
روزه به سلامت جسمی کمک زیادی میکند. روزه، توان بدن را که به خاطر غذاهای گوناگون و داروهایی که به هر دلیلی مصرف میکنیم، از دست رفته؛ بازیابی میکند. بدن انسان طوری طراحی شده تا خود را درمان کند و این خوددرمانی به کمک روزه قابل انجام است. روزه اثر سم زدایی بالایی دارد. با روزه گرفتن، بدن مواد سمی که از طریق غذاهای امروزی به آن وارد شدهاند را دفع میکند. سمها از راههای متفاوتی وارد بدن میشوند، از مواد افزودنی به غذاها، از رنگ افزودنی به خوراکیها و… . میوه و سبزیجات پر از حشرهکش، قارچکش و غیره هستند که وارد بدن میشوند و با گذر زمان تبدیل به بیماری میشوند. امروزه مردم عمر طولانیتری دارند، اما به نظر میرسد نسبت به زمانهای گذشته بسیار بیمارترند. پزشکان بر این باورند که کمتر از 24 ساعت بعد از شروع روزه، سمها آغاز به بیرون رفتن از بدن میکنند. آنها بارزترین نشانه این سم زدایی را پوششی که هنگام روزه بر زبان مشاهده میشود و مزهی تلخی که در دهان قابل درک است، میدانند. روزه گرفتن به بدن این فرصت را میدهد که از پرداختن به مواد جدید ورودی فارغ شود و به مبارزه با سموم و بیماریها بپردازد. بسیاری پزشکان روزه را عمل بدون جراحی میدانند (ویلیامز،همان :15).
اغلب افراد برای درمان بیماریهای خود به خوردن داروهای گوناگون روی میآورند. زیادهروی در خوردن هر نوع دارویی، اغلب اثر وارونهای دارد و منجر به تشکیل سموم در بدن و بالطبع بیماریهای دیگر میشود. برخی افراد هنگامی که دچار مشکلی در زندگی خود میشوند و به دنبال راه حلی سریع و قاطع هستند، یکی از بهترین راهها برای به دست آوردن راه حل مشکل خود را روزه گرفتن میدانند. آنها میگویند با روزه گرفتن، روح، ذهن و بدن در شرایط خاصی قرار میگیرد و حضور خداوند را پررنگتر احساس میکنند ( ویلیامز، همان : 23).
فواید روزه گرفتن فقط به بهبود وضعیت جسمانی محدود نمیشوند. از نظر ذهنی و روحی نیز روزه گرفتن فواید بیشماری دارد. روزه گرفتن افکار نادرست را از اذهان پاک میکند و باعث جلا و خشوع روح میشود. با روزه گرفتن فرد اذعان میدارد که خدا از غذا یا هر چیز دیگری مهمتر و حیاتیتراست. اینگونه، فرد دست رد به سینهی نیازهای خود میزند و خواسته خداوند را بر خواسته خود مقدم میدارد. در روزه، به جای اینکه مثل همیشه به دنبال تحت تأثیر قرار دادن دیگران باشیم، به تلاش برای نزدیک شدن به خداوند و تأثیر گرفتن از او میپردازیم. (گریم،2006 :181).
زیارت:زیارت پدیدهای است که در تمام ادیان و مذاهب بزرگ جهان دیده میشود. جهان هر روز به سمت مدرنیزه شدن و سکولار شدن بیش از پیش در حرکت است، اما پدیدهی زیارت با تغییر شکلی که به منظور در خود جای دادن پیشرفتهای اقتصادی، اجتماعی و فنآوری است؛ روز به روز در حال افزایش است. بیشتر بزرگترین گردهماییهای جهان مربوط به زیارت در ادیان مختلف هستند که از آن نمونه میتوان حج اسلامی را نام برد. در این زیارت نزدیک به 2 میلیون نفر از مسلمانان جهان از فرقههای مختلف دینی به زیارت خانهی خدا در مکه میروند.
برای زیارت تعاریف گوناگونی ارائه شده است که هر یک به گونهای جنبهای از زیارت را مورد تأکید قرار دادهاند. کولمن می نویسد: «فرد میتواند بگوید که زیارت در بردارندهی ترک محل زندگی خود برای رفتن به مکانی دور و مقدس، انجام بعضی اعمال دینی و برگشتن است، که اغلب با تجربه روحانی تأثیرگذاری همراه است» (کولمن،2006 :386). تعریف کاملی از زیارت وجود ندارد. مثلاً تعریف فوق در دو قسمت قابل ایراد است. آیا لزومی دارد که زیارت به مکانی دور دست باشد، چند روزه باشد، تقدس مکان را بر چه مبنایی تعریف میکنند؟
جیل دوبیش، انسانشناس، بر این باور است که زیارت به عوامل زیر بستگی دارد: 1-ارتباط ایجاد شده بین یک سنت مذهبی خاص مربوط به حوادثی خاص و یا شخصیتهای مقدس با حوزهی فضایی خاص. 2-این مفهوم که دنیای مادی میتواند دنیای روحانی نامرئی را در چنین مکانهایی ظاهر سازد (دوبیش ،1995،ص 38).
عناصر تشکیل دهندهی زیارت:کولمن سه عنصر را تشکیل دهندهی زیارت میداند که عبارتاند از: «مکان، حرکت (جابهجایی) و انگیزه» (کولمن، 2006 :387).
مکان:«در بطن هر زیارتی مکانی مقدس، مثل یک مقبره، قسمتی از طبیعت مثل رودخانه و حتی گاهی شهری بزرگ قرار دارد که نه تنها زائران بلکه افراد علاقمند به موضوعات تاریخی، خداشناسی، اسطوره شناسی و غیره را به آنجا میکشاند. مشخص شدن مکانی به عنوان زیارتگاه نزد پیروان یک عقیده، از ارتباط آن مکان با خاستگاه و بنیانگذاران آن عقیده ناشی میشود» (کولمن،2006 :387). نزد یهودیان و مسیحیان سرزمین مقدس، سرزمینهای مورد اشاره در کتب مقدس عهد قدیم و جدید است، سرزمینی که موسی و عیسای پیامبر بر آن قدم نهاده، در آن زندگی کرده و به سوی دیار باقی شتافتهاند. در نظر مسلمانان مکه نه تنها مبدأ جهان، بلکه محل تولد، زندگی و بسیاری از فعالیتهای دیگر حضرت محمد(ص) بوده است. سرزمینهای مقدس در نزد بودائیان سرزمینهایی هستند که به نوعی با حوادث کلیدی زندگی بودا در ارتباط بودهاند.
اغلب افرادی که دنبالهرو عقیدهای هستند، بر این باورند که شخصیت های مقدس، پلی رابط بین مردم و خدایان و بین این جهان و جهان دیگراند. بر مبنای همین عقیده، بیشتر آنها بر این باورند «که آنها نیز میتوانند با اسکان و ماندن در مکانهای مرتبط با این شخصیتها به وجود قدسی نزدیکتر شوند» (کولمن،همان :387).
مکانهای مقدس معمولاً موضوع رقابتهای فیزیکی و ایدئولوژیکی بین پیروان مذاهب مختلف و حتی یک مذهباند. نمونه این مکانها شهر آیودادر هندوستان است که به باور هندوان محل تولد راما خدای هندویی دانسته میشود. این شهر از نظر مسلمانان نیز مقدس است. مسجدی که در این شهر ساخته شده، تا به حال صحنهی چندین درگیری بین مسلمانان و هندوها بوده است. نمونه دیگر شهر اورشلیم، بیت المقدس، است که نزد یهودیان، مسیحیان و مسلمانان مقدس و موضوع رقابت است. حتی کلیسای موجود در این شهر، جایگاه گروههای رقیب مسیحی است که هر کدام بعضی بخشهای کلیسا را کنترل و از آنها نگهداری میکنند.
البته زیارت تنها زمان سپری شده در مکان مقدس نیست. یعنی اینکه زائران مدت زیادی را صرف سفر به سوی و برگشت از مکان مقدس میکنند و شاید نسبت به زمان رفتوبرگشت، زمان کوتاهتری را در مکان مقدس سپری کنند. در این صورت خود مسیر رفتوبرگشت نیز قسمتی از تجربهی زیارتی به حساب میآید. گاهی، زیارت مستلزم گذر از مرزهای فیزیکی، فرهنگی و حتی دینی است. درآفریقا مواردی از سفر مقدس یافت شده است که در آنها زائران نقطهی پایانی سفری ندارند و شاید چندین نسل است که اینگونه است، با این وجود خود را زائر خانهی خدا میدانند. نمونه دیگر بعضی راهبان سلتی هستند که تقریباً تمام زندگی خود را بدون مقصد نهایی در حرکت و جابهجایی هستند (کولمن،همان :387).
جابه جایی و حرکت:در زمانهای گذشته جابهجایی به سمت مکانهای مقدس و برگشتن از آنها پیاده انجام میشد. امروزه اما، با پیشرفت فنآوریهای حمل و نقل، جابهجایی و رفتن به مکانهای مقدس نیز تحت تأثیر قرار گرفته و دگرگون شده است. برای زیارت از انواع وسایل حمل و نقل استفاده میشود. جابهجایی هنگام زیارت نه تنها به زمان مرتبط است، بلکه چگونگی تجربه زمان، هنگام زیارت نیز از اهمیت برخوردار است.
جابهجایی به سمت و از سوی یک مکان مقدس به محل زندگی، یکی از جنبههای جابهجایی در زیارت است. مورد دیگری که از اهمیت بالایی برخوردار است، جابهجایی در خود مکان مقدس است. یکی از خصوصیات مشترک زیارت در همه ادیان طواف است. با رسیدن به مقصد، نحوه جابهجایی عوض میشود و جابهجایی خطی به سوی یک مکان، جای خود را به چرخیدن دور یک شئ یا یک مکان میدهد. این چرخیدن شکلی ثابت و قراردادی دارد و حتی شمار عددی چرخش نیز قراردادی است و در متون مذهبی مربوط به هر باوری از قبل تعیین شده است. البته نباید فراموش کرد که این چرخشها و حرکات در مذاهب مختلف و حتی گاهی در یک مذهب، دارای تفاسیر و معانی متفاوتی است (کولمن، همان :387).
انگیزه:انگیزههای متفاوتی برای زیارت وجود دارند: زیارت میتواند به خاطر مسائل عقیدتی و روحانی باشد؛ یا به خاطر چیزهایی کاملاً اینجهانی مثل به دست آوردن موقعیتی شغلی یا حتی به دست آوردن فردی برای ازدواج باشد. اغلب مردم در زیارتهای خود به دنبال شفاهای جسمانی هستند، که در ادبیات اکثر مذاهب داستانهایی از شفا یافتن افراد بیمار، معلول و… در مکانهای زیارتی به وفور یافت میشوند.
انگیزهی دیگر زائران میتواند جدا شدن از روزمرگیهای زندگی هر روزه و از سر گذراندن تجربهها و حالتهای روحانی است. زائر به دنبال برگشتن از محل زیارت و برگشتن به زندگی عادی خود، صورتی از تغییر را تجربه میکند. دیدگاه اعضای جامعه در مورد افراد زائر میتواند تغییر کند و اغلب آنها را با عناوین خاص خطاب میکنند. دیدگاه این افراد مورد خودشان نیز پس ازتجربهی زیارت، ممکن است دستخوش تغییر شود.
گاهی انگیزهی افراد برای زیارت میتواند مربوط به تقوای مذهبی باشد. گاهی افراد برای بالا بردن جایگاه اجتماعی، سطح تقوا و خلوص ایمان خود به زیارت میروند: برای بعضی دیگر هم زیارت راهی برای توبه و برگشتن به مسیر زندگی مذهبی است، شاید هم زیارت راهی برای تجربه دشواریهای مربوط به رفتن، ماندن در و برگشتن از محل زیارت به خاطر مرتکب شدن گناهان و در واقع تزکیهی نفس باشد (هاسور، 2006 : 1456-1452).
پوشش
پوشش زائران معمولاً سه نیاز آنها را برآورده میکند. «آنها را ازسختیهای جاده محافظت میکند، آنها را به عنوان زائر باز میشناساند و اغلب به عنوان زائر مکانی خاص؛ فرد زائر را به جامعه زوار متصل میکند و او را، در تطابق یا در تقابل با هنجارهای اجتماعی رایج قرار میدهد».
رنگ پوشش هنگام زیارت نیز از اهمیت خاصی برخوردار است و معمولاً معنای نمادین دارد. در اغلب مذاهب پوشش زائران به رنگ سفید است که نشاندهندهی خلوص یا ناب بودن تجربهی زیارت است. پوشش زائران بعد از زیارت و برگشتن به محل زندگی خود متفاوت میشود. بعضی لباس زیارت خود را بر اساس و یا انجام اعمال آیینی میدانند. بعضی به والدین هدیه میدهند، بعضی دیگر مثل مسلمانان از آن به عنوان پوشش بعد از مرگ استفاده میکنند. بعضی دیگر آن را به عنوان یادگار لحظات روحانی تجربه شده در هنگام زیارت نگهداری و معمولاً مثل گنجینهای گرانبها با آن رفتار میکنند (دیویدسون وگیتلیز، همان :114 ).
فعالیت های زیارت:فعالیتهای مربوط به زیارت به دو دسته تقسیم میشوند: دستهی اول فعالیتهایی هستند که در ارتباط با سفر به و برگشتن از مقصد زیارتی هستند، دستهی دوم فعالیتهایی هستند که فرد در محل زیارت انجام میدهد.
در بعضی مذاهب فرد با قصد زیارت، زائر محسوب میشود و هر عملی که به منظور آماده شدن برای زیارت انجام میدهد مثل پوشیدن لباس و غیره بخشی از زیارت بهشمار میآید. یکی از کارهایی که زائر هنگام ورود به محل زیارت در بیشتر مذاهب انجام میدهد، پاکیزه سازی است. این کار معمولاً به صورت استحمام یا شستن بخش یا بخشهایی از بدن است. در محل زیارت، زائران یا سکوت اختیار میکنند یا به خواندن متون مذهبی لازم میپردازند.
فعالیتها درمحل زیارت بدین صورت توصیف شدهاند:
اعلام حضور، نیایش، اهدای هدایا، درخواست یا اجازه خروج خواستن. در اغلب مذاهب مهمترین قسمت زیارت، نیایش در مقدسترین جایگاه محل زیارت است. یکی دیگر از فعالیتهای مهم هنگام زیارت، تقاضای درخواست خود به صورت درخواست عاجزانه است که در هر یک از مذاهب به صورتی متفاوت است. یهودیان درخواست خود را بر کاغذی نوشته و در درزهای بین سنگهای دیوارهای مکانهای مقدس میکنند. بعد از اتمام مراحل مختلف زیارت، اغلب زائران سعی میکنند چیزهای مرتبط با مکان مقدس را با خود ببرند که این میتواند ظرف آبی، ازچشمهها و رودخانههای مقدس، یا تکهای از دیوار یا سنگ باشد. حتی در بعضی موارد خاک یا گرد و غبار خود زیارتگاه یا اطراف آن را برمیدارند. بعضی چیزهای برداشته شده را با خود به خانه میبرند، بعضی خاک و گرد و غبار را آب مخلوط میکنند؛ به بدن خود میمالند و یا میخوردند (دیویدسن و گیتلیتز،2002 : 7-5).
تعریف طواف در دایرةالمعارف زیارت بدین صورت آمده است: «راه رفتن دور یک جسم یا مکان مقدس» (دیویدسن و گیتلیتز، همان :113). طواف معمولاً کلیدیترین و اصلیترین بخش هر زیارتی را تشکیل میدهد. چیز یا محلی که زائران دور آن طواف میکنند میتواند چیزی مثل مجسمه، ظرف حاوی خاکستر مردهی قدیسان، یک ساختمان یا قبر باشد. بعضی زیارتها میتوانند طولانیتر باشند و چندین مکان مقدس را دربرگیرند. گاهی حتی کوه یا جزیره نیز میتوانند مورد طواف قرار گیرند مثل بعضی زیارتگاهها در ژاپن و هند.
آماده شدن:فعالیتهای آماده شدن برای زیارت بسیار متفاوتاند و به دستههایی چون فعالیتهای فردی، خانوادگی، اجتماعی و روحانی تقسیم میشوند.
فعالیتهای فردی اغلب مربوط به جنبههای جسمانی زیارت میشوند. آنهایی که قرار است زیارت را به صورت پیاده انجام دهند و یا زیارتشان مستلزم کوهنوردی و تپهنوردی است مدتی را صرف فراگیری اصول مربوط به این فعالیتها میکنند.
بعضی از افراد شاغلاند و باید با اجازه کارفرمای خود به زیارت بروند. امروزه ورود به کشورهای دیگر محل زیارت نیازمند دریافت روادید است. یافتن اطلاعات مربوط به سفر، محل زیارت و اعمال دینی که باید در محل زیارت انجام دهند، از دیگر فعالیتهایی هستند که قبل از شروع زیارت بایستی انجام شوند.
پرداختن به امور خانوادگی و فراهم آوردن مایحتاج خانواده در زمان غیبت، پرداخت بدهیهای مذهبی، طلب بخشش از دوستان، آشنایان و خانواده و وصیت کردن نیز از کارهایی است که زائران قبل از شروع سفر زیارتی خود انجام میدهند. زائران از لحاظ شکل ظاهری نیز باید آماده شوند و تغییراتی در خود ایجاد کنند تا آنها را از دیگران متمایز کند. اصلاح سر و صورت از کارهایی است که در اکثر مذاهب از گذشته های بسیار دور انجام شده و میشوند.