پایان نامه های ارشد- user74- دانلود مقاله فارسی

آموزش کارآفرینی در کشورهای در حال توسعه
آموزش کارآفرینی در آمریکای شمالی
آموزش کارآفرینی در اروپا
تاریخچه و تحقیقات آموزش کارآفرینی در ایران
اهمیت آموزش کارآفرینی
اهداف برنامه های آموزش کارآفرینی در جهان
اهداف برنامه های آموزش کارآفرینی در ایران
اثر بخشی آموزش کارآفرینی
مزایای آموزش کارآفرینی
انواع روش ها و برنامه های آموزش کارآفرینی در جهان
انواع روش ها و برنامه های آموزش کارآفرینی در ایران
اشتغال در بخش کشاورزی در جهان
اشتغال در بخش کشاورزی ایران
کارآفرینی، اشتغال و بخش کشاورزی
نتایج
بخش دوم: ادبیات تجربی
تحقیقات خارجی
تحقیقات داخلی
چارچوب نظری 23
24
26
27
27
31
31
32
34
35
36
41
48
49
51
53
56
58
67
فصل سوم : روش تحقیق 3-1- مقدمه
3-2- روش تحقیق 68
68
عنوان صفحه
3-3- جامعۀ آماری
3-4- روش نمونه گیری و حجم نمونه
3-5- ابزار تحقیق
3-5-1- روایی
3-5-2- پایایی
3-6- متغیرهای تحقیق
3-6-1- متغیرهای مستقل
3-6-2- متغیر وابسته
3-6- فرضیه های پژوهش
3-7- روشهای جمع آوری اطلاعات
3-8- روش های آماری 68
69
70
70
71
71
71
72
73
73
74
فصل چهارم : یافته های تحقیق 4ـ1ـ مقدمه
بخش اول: آمار توصیفی
4-2- ویژگیهای شخصی پاسخگویان
4-3- نقش آموزش های کوتاه مدت کارآفرینی در اشتغالزایی بخش کشاورزی استان اصفهان
4-4- نقش آموزش تکنیک های خلاقیت و شناخت و ارزیابی فرصت ها در اشتغالزایی بخش کشاورزی
4-5- نقش آموزش مراحل تاسیس و راهاندازی کسب وکارها دراشتغالزایی بخش کشاورزی
4-6-نقش آموزش چگونگی تدوین طرح کسب و کار و روشهای تامین منابع سرمایه
4-7- نقش آموزش تثبیت و اداره کسب و کار در اشتغالزایی بخش کشاورزی 75
75
75
78
79
80
82
84
عنوان صفحه
4-8- موانع و محدودیت های موجود در اشتغالزایی بخش کشاورزی
بخش دوم: آمار استنباطی
4-9- نتایج حاصل از آزمون همبستگی اسپیرمن بین متغیرهای تحقیق و اشتغالزایی بخش کشاورزی استان اصفهان
4-10- تحلیل رگرسیون 87
89
89
90
فصل پنجم : خلاصه، نتیجه گیری و پیشنهاد ها 5-1- خلاصه
5- 2 -نتیجه گیری
5- 3- پیشنهادها
5-4- پیشنهاد برای تحقیقات آتی 92
94
98
101
فهرست منابع و ماخذ
ضمایم 102
فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول 2-1 مقایسه سرفصل‌ها و ریز محتوای الگوها و مدلهای تدریس کارآفرینی در ایران 45
جدول 2- 2 خلاصه مبانی نظری موضوع 63
جدول 3-1- تعیین حجم نمونه در داخل طبقات 69
جدول 3-2- ضریب آلفا کرونباخ پرسشنامه 71
جدول 4-1- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سن 75
جدول 4-2- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب سطح تحصیلات 76
جدول 4-3- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب شغل اصلی 77
جدول 4-4- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب تجربه کاری 77
جدول 4-5- نقش آموزشهای کوتاه مدت کارآفرینی در اشتغالزایی بخش کشاورزی 78
جدول 4-6- اولویتبندی نقش آموزشهای کوتاه مدت کارآفرینی در اشتغالزایی بخش کشاورزی استان اصفهان 78
جدول 4-7- نقش آموزش تکنیکهای خلاقیت و شناخت و ارزیابی فرصتها در اشتغالزایی بخش کشاورزی 79
جدول 4-8- اولویتبندی نقش آموزش تکنیکهای خلاقیت و شناخت و ارزیابی فرصتها در اشتغالزایی بخش کشاورزی 80
جدول4-9-نقش آموزش مراحل تاسیس و راهاندازی کسب و کار در اشتغالزایی بخش کشاورزی 81
جدول 4-10- اولویت بندی نقش آموزش مراحل تاسیس و راه اندازی کسب و کارها در اشتغالزایی بخش کشاورزی 82
جدول 4-11- دیدگاه آموزش چگونگی تدوین طرح کسب و کار و روشهای تامین منابع سرمایه در اشتغالزایی بخش کشاورزی 82
جدول 4-12- اولویت بندی نقش آموزش چگونگی تدوین طرح کسب و کار و روشهای تامین منابع سرمایه در اشتغالزایی بخش کشاورزی 84
جدول 4-13- آموزش تثبیت و اداره کسب و کار در اشتغالزایی بخش کشاورزی 85
جدول 4-14- رتبه بندی آموزش تثبیت و اداره کسب و کار در اشتغالزایی بخش کشاورزی 86
جدول 4-15- موانع و محدودیت های موجود بر سر راه رسیدن به هدف اشتغالزایی بخش کشاورزی 87
عنوان صفحه
جدول 4-16- موانع و محدودیت های موجود بر سر راه رسیدن به هدف اشتغالزایی بخش کشاورزی 88
جدول 4-17- نتایج آزمون همبستگی پیرسون بین متغیر های تحقیق 89
جدول 4-18- مراحل مختلف ورود متغیرهای مستقل در تحلیل رگرسیونی 90
جدول 4-19- ضرایب متغیرهای وارد شده در معادله رگرسیون 90

چکیده
آموزش و ترویج صحیح کارآفرینی یکی از ضرورتهای شکوفایی اقتصادی شناخته شده است و آموزش کارآفرینی می تواند یکی از موثرترین شیوهها برای تسهیل انتقال جمعیت آماده به کار، به بازار کار باشد. مطالعات نشان داده است که یکی از مهمترین راهکارهای توسعه اقتصادی بخش کشاورزی ایجاد اشتغال و مهمترین سازوکار و ابزار آن، کارآفرینی است. در این میان آنچه کارآفرینی را تحرک میبخشد، آموزش کارآفرینی می باشد. هدف اصلی از این تحقیق بررسی نقش آموزشهای کوتاه مدت کارآفرینی در اشتغالزایی بخش کشاورزی می باشد. تحقیق از نوع کاربردی بوده و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. جامعه آماری ،400 نفر از شرکت کنندگان در دوره آموزش کارآفرینی بودند که با استفاده از فرمول کوکران، 147 نفر بعنوان نمونه با روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب انتخاب شدند. متغیر وابسته، اشتغالزایی در بخش کشاورزی بوده است و متغیرهایی نظیر آموزش مراحل تاسیس و راه اندازی کسب و کارها در بخش کشاورزی، چگونگی تدوین طرح کسب و کار و روشهای تامین منابع سرمایه، متغیرهای مستقل را شامل شدند. اطلاعات حاصل از پرسشنامه از طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتایج حاصل از تحلیل همبستگی نشان داده است که بین آموزش تکنیکهای خلاقیت و شناخت و ارزیابی فرصتها، مراحل تأسیس و راه اندازی کسب و کار، چگونگی تدوین طرح کسب و کار، روشهای تامین منابع و تثبیت و اداره کسب و کار با اشتغالزایی بخش کشاورزی رابطه مثبت و معنی داری در سطح 99/0 وجود دارد، همچنین نتایج حاصل از رگرسیون گام به گام نشان داد که در تبیین متغیر وابسته به اشتغالزایی در بخش کشاورزی آموزش سرفصل تکنیک های خلاقیت و شناخت و ارزیابی فرصت ها بیشترین تاثیر را داشته است، به طوریکه این سرفصل به تنهایی 30% از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کند. در پایان با توجه به نتایج بدست آمده پیشنهاداتی ارائه شده است.
واژگان کلیدی: آموزش کارآفرینی، اشتغال، بخش کشاورزی
فصل اول
بیان مسأله
مقدمه
در اقتصاد رقابتی جهان امروز که با تغییر و تحولات پرشتاب محیط بین‌المللی، گذر از جامعه صنعتی به جامعه اطّلاعاتی و دگرگونی اقتصاد ملی به اقتصاد جهانی همراه است، کارآفرینی را به مثابه «موتور توسعه اقتصادی» به کار گرفته‌اند، زیرا می‌تواند در رشد و توسعه اقتصادی کشورها که سبب افزایش بهره‌وری، ایجاد اشتغال و رفاه اجتماعی خواهد شد، نقش مهمی داشته باشد.
در گذشته کارآفرینی مبتنی بر منابع مادی و تجربه بود. اما از اوایل دهه 1990 پدیده های نوآوری مبتنی بر دانش، کارآفرینی مبتنی بر دانش و اقتصاد مبتنی بر دانش در تعامل با یکدیگر رشد و توسعه پیدا کردهاند. در واقع علت اصلی ظهور اقتصاد مبتنی بر دانش، پیدایش نوآوری و کارآفرینی مبتنی بر دانش بوده است. تجربههای آموزش کارآفرینی در برخی کشورها بدون در نظر گرفتن فرهنگ و مذهب خاص، نشان میدهد با آموزش کارآفرینی می توان کارآفرین تربیت کرد و با پژوهش می توان کارآفرینی کرد(طالبی و زارع یکتا، 1387).
لذا آموزش و ترویج صحیح کارآفرینی در حال حاضر یکی از ضرورتهای شکوفایی اقتصادی کشورها شناخته شده است. بررسی تجربیات و روندهای طی شده توسط سایر کشورها نشان می‌دهد همزمان با افزایش آموزش کارآفرینی، تعداد شرکتهای کوچک و متوسط در آنها افزایش یافته و رشد و شکوفایی اقتصادی و مهمتر از آن نیروی انسانی آن کشور را موجب شده است.
از طرفی کشاورزی کلیدی ترین بخش در هر اقتصادی به شمار میآید. در حقیقت، سایر بخشهای اقتصادی به تدریج و با توجه به نیازهای بخش کشاورزی به وجود آمده اند. با اینکه پس از انقلاب صنعتی، بخش صنعت از اهمیت نسبی بیشتری در تولید برخوردار گردید، اما امروزه همچنان از بخش کشاورزی به عنوان محور رشد و توسعه اقتصادی نام می برند. درجه کاربردی بالای بخش کشاورزی در مقایسه با دیگر بخشها و امکان کسب درآمد ارزی از طریق صادرات و همچنین صرفه جویی در مصارف ارزی در خصوص کاهش واردات محصولات کشاورزی از طریق افزایش تولیدات داخلی، راهبردی بودن برخی از محصولات این بخش و فراهم آوری برخی داده های مورد نیاز برای بخش های صنعت و خدمات از جمله دلایل اهمیت بخش کشاورزی در اقتصاد ملی است (اسفندیاری و ترحمی، 1388).
بخش کشاورزی یکی از بخشهای اصلی فعالیتهای اقتصادی در کشور است که به رغم مزیتهای نسبی اقتصادی چشمگیر آن، از حیث توسعه اشتغال معمولا بخشی فروکاهنده و دارای محدودیتهای جدی ارزیابی می شود. در بخش صنعت به دلیل ویژگیهای خاص آن و فراهم بودن زیرساختهای مناسبتر، ایفای نقش کارآفرینی با سهولت بیشتری صورت می گیرد. مواردی همچون سازمان یافتگی فعالیتها در قالب کارگاهها و کارخانهها و شرکتها، مخاطره پذیری به نسبت کمتر تولیدات صنعتی، پیش بینی پذیرتر بودن رفتار مصرفکنندگان کالاهای صنعتی، وجود تعریفهای مشخص از روابط کار، استفاده از فناوریهای پیشرفته، تمرکز فعالیتها در مناطق خاص و بسیاری از عوامل دیگر از جمله ی مواردی است که به جذب آسانتر و سریعتر سرمایه های داخلی و خارجی در بخش صنعت منجر می شود و امکان شکل گیری و رشد فرصتهای نوین اشتغال را بیشتر فراهم می کند. ولی در بخش کشاورزی به دلیل برخورداری آن از ویژگیهای عکس صنعت، روند کارآفرینی با دشواری و کندی بیشتری پیش می رود. بویژه آنکه در برخی مناطق کشور، که به دلیل شرایط طبیعی و اقلیمی و کیفیت نامطلوب منابع، محدودیتهای بیشتری بر فرآیند تولید کشاورزی تحمیل میشود، در وضعیت طبیعی، سطح بالقوه مساعد برای توسعه کارآفرینی از متوسط عمومی کشور نیز پایینتر است. با این حال و به رغم آنکه بخش های مهمی از کشور به لحاظ اقلیمی و آب و هوایی تناسب چندانی با الزامات توسعه کشاورزی ندارد اما محدودیتهای خاص توسعه صنعتی در شرایط موجود کشور رجوع به بخش کشاورزی را به منظور حل موقتیبحران اشتغال اجتناب ناپذیر ساخته است(زاهدی مازندرانی، 1383).
بنابراین کارآفرینی و بخش کشاورزی دو موضوعی می باشند که مستقیما بر اشتغال تاثیر می گذارند و نیاز به توجه بیشتری در شرایط بحران اشتغال در کشور دارند. کارآفرینی به این جهت که مقوله ای جدید در کشور می باشد و در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته و بخش کشاورزی نیز بدین لحاظ که پتانسیل بالقوه ای در ایجاد اشتغال و جذب جوانان در خود دارد. آنچه می تواند حلقه ارتباط اثر بخش بین بخش کشاورزی و کارآفرینی باشد، آموزش است.
آموزش کارآفرینی می تواند یکی از موثرترین شیوه ها برای تسهیل انتقال جمیت فارغ التحصیلان به بازار کار باشد. مطالعات در اروپا نشان داده است که چنین آموزش هایی توانسته است افراد را مسئولیت پذیرتر به بار آورد و آنها را تبدیل به کارآفرین یا حتی متفکران حوزه کارآفرینی کند و به طور موفقیت آمیزی در چالش های کسب و کار، موفق و خطر پذیر نماید. در نتیجه نرخ بیکاری و شکست کسب و کارها کمتر شده است (Urbano .etal ,2008).
بیان مسأله
از آنجائیکه در اکثر مناطق جهان، بخش کشاورزی از جمله بخشهای اقتصادی در حال انحلال محسوب می‌شود، اندیشمندان و سیاست‌گذاران توسعه و اقتصاد کشورهای دنیا توجه خاصی را معطوف به امر توسعه بخش کشاورزی و رفع مشکلات و معضلات آن‌ نموده‌اند. امروز صاحبنظران بین‌المللی بر این اعتقاد هستند که باید جدای از سیاست‌ها و استراتژی‌های کلان توسعه و توسعه اقتصادی، به طور ویژه و مشخص به امر توسعه بخش کشاورزی نیز پرداخت.
مشکلات بخش کشاورزی جهان ناشی از دو مساله اساسی است: یکی کمبود امکانات (ضعف زیرساخت) و دیگری کمبود درآمد (ضعف اقتصادی). اگرچه بسیاری از دولت‌ها برنامه‌های گسترده‌ و پرهزینه‌ای را برای بهبود این زیرساخت‌ها انجام داده‌اند (همچون دولت ایران) اما مشاهدات نشانگر آن است که این امر خود به‌ تنهایی نتوانسته است معضلات بخش کشاورزی را حل کرده و بخشی فعال و پویا را بوجود آورد.
ضعف اقتصادی عامل مهمی است که اجازه نمی‌دهد بخش کشاورزی به ثمر بنشیند و این ضعف ناشی از چندین مساله است:
بیکاری (کامل یا فصلی) دراین بخش
بهره‌وری پایین افراد و منابع
عدم‌جذابیت برای سرمایه‌گذاری
ضعف فضای کسب‌وکار
علاوه بر مشکلات بخش کشاورزی در جهان که در بالا به آنها شاره شد، در ایران نیز با انزوای بخش کشاورزی نسبت به سایر بخشهای اقتصادی مواجهیم و با وجود نقش تعیین کننده بخش کشاورزی در توسعه کشور، اطلاعات موجود حاکی از وضعیت نامناسبی بخصوص در بحث اشتغال در این بخش میباشد.
همچنین تحقیقات نشان می دهد اشتغال و بیکاری از جمله موضوع‌های اساسی اقتصاد و توسعه است، به گونه‌ای که افزایش اشتغال و کاهش بیکاری به عنوان یکی از شاخص‌های توسعه یافتگی جوامع تلقی می‌شود. بررسی سهم اشتغال در سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات در پاییز 1385 نشان می‌دهد، که میانگین نرخ بیکاری در کل کشور 6/11، سهم اشتغال در بخش کشاورزی 5/21 درصد، بخش صنعت 7/32 درصد و در بخش خدمات 8/45 درصد است (مرکز آمار ایران، 1385).
استان اصفهان نیز در سطح کشور یکی از مناطقی است که بخش کشاورزی سهم ویژه ای در ایجاد اشتغال آن دارد. بر اساس یافته های طرح آمارگیری نیروی کار سال 1386 توسط مرکز آمار ایران، نرخ مشارکت اقتصادی در بخش کشاورزی، در استان اصفهان 1/13 درصد بوده است( که البته هر ساله روند کاهشی نیز داشته است) و از مشکلاتی که در سالهای اخیر مسئولان استان اصفهان با آن مواجهه بودند، چالش بیکاری 2/8 درصدی در بخش کشاورزی میباشد (همان، 1386).
با نگاهی به برخی از اهداف و راهبردهای چشم انداز (بیست ساله) استان اصفهان در امور اقتصادی در افق 1404، که در زیر به آنها اشاره شده است، می توان به چالش موجود در بخش کشاورزی و اهمیت استراتژیک این بخش در استان اصفهان پی برد و به دنبال راه حلی اجرایی در راستای دستیابی بهتر و سریعتر به راهبردهای پیش بینی شده در افق 1404 استان اصفهان بود.
اهداف:
کاهش نرخ بیکاری به رقمی پایین تر از نرخ بیکاری در چشم انداز مطلوب کشور و اصلاح ساختار اشتغال در راستای جذب بیشتر نیروهای متخصص و تحصیلکرده.
توسعه و تنوع اشتغال در مناطق روستایی به منظور توانمندی خانوارهای روستایی و کاهش اختلاف بین مناطق.
توسعه کشاورزی استان با استفاده بهینه از منابع پایه در جهت بهره‌وری و اجرای طرح‌های نوین و الویت تخصیص منابع در این بخش در راستای توسعه پایدار.
افزایش و جهت دهی مناسب تولیدات بخش کشاورزی، تلاش در جهت اصلاح و تسهیل سازی کارهای قانونی مرتبط، استفاده از فنون نوین تجارت و بازاریابی و توسعه مناسب زیربناها به شکلی که محصولات استان دارای رقابت پذیری مطلوب در عرصه اقتصاد ملی و بین المللی باشند.
راهبردها:
ارتقاء سطح مهارت و تخصص نیروی کار استان از طریق اجرای برنامه‌های آموزشی متناسب با فعالیت‌های اقتصادی.
ایجاد فرصت‌های شغلی مناسب با توجه به رشد جمعیت فعال و افزایش عرضه نیروی کار و وجود مازاد نیروی کار.
شناسایی قابلیتها و مزیتهای رقابتی کشاورزی مناطق مستعد استان و حمایت در جهت صدور محصولات آنها.
گسترش مراکز آموزش عالی با اولویت دوره‌های دکترا و کارشناسی ارشد به همراه مراکز تحقیقاتی و پژوهشی کاربردی و کارآفرینی (سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور، 1384 ).
مطالعات نشان داده است که یکی از مهمترین راهکارهای توسعه اقتصادی بخش کشاورزی ایجاد اشتغال و مهمترین سازوکار و ابزار آن، کارآفرینی است. کارآفرینی باعث کاهش بیکاری و افزایش بهره‌وری افراد و منابع، جذب سرمایهگذار، ایجاد فضای مساعد برای کسب و کار و بالتبع افزایش درآمد مردم جامعه می‌گردد و در این میان آنچه کارآفرینی را تحرک می بخشد و زمینه را برای حل مشکلات بخش کشاورزی فراهم مینماید، آموزش کارآفرینی می باشد.
با وجود تجارب بینالمللی مفید در زمینه بهره گیری از کارآفرینی برای افزایش رشد اشتغال و بالا بودن نسبی نرخ بیکاری بخش کشاورزی در استان اصفهان، در کشور ما در چند برنامه اخیر توسعه، توجه خاصی به این موضوع مهم نگردیده است و به همین دلیل هم برنامهریزی و بسترسازی مناسبی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و نظام آموزشی کشور برای توسعهوآموزش کارآفرینی صورت نگرفته است (شالفروشان، 1387).
بنابراین با توجه به وجود بیکاری در بخش کشاورزی استان اصفهان و وجود منابع انسانی و طبیعی موجود و با عنایت به نقش توسعه روستایی در توانمند سازی کارآفرینان و افراد مستعد در مناطق روستایی، این مطالعه در صدد است تا به بررسی نقش آموزشهای کوتاه مدت کارآفرینی در ایجاد اشتغال بخش کشاورزی در استان اصفهان بپردازد، تا پس از شناسایی عوامل مختلف موثر در این زمینه، راهکارهای مناسب برای افزایش اثر بخشی آموزشهای کوتاه مدت کارآفرینی در ایجاد اشتغال در بخش کشاورزی استان اصفهان ارائه نماید.
اهمیت و ضرورت موضوع
نظر به اهمیت و جایگاه کارآفرینی در ایجاد کسب و کارهای جدید شغلی و افزایش اشتغال از یک سو و نرخ بالای بیکاری و مهاجرتهای شدید روستائیان از سوی دیگر، بنظر میرسد اجرای طرح آموزش کارآفرینی در بخش کشاورزی در جهت حل مشکلات ضروری باشد (معاونت توسعه کارآفرینی و اشتغال، 1386).
آموزش کارآفرینی در سیستم آموزشی اکثر کشور ها جایگاه ویژه خود را پیدا کرده است. به عبارتی تعمیق گسترش فرهنگ کارآفرینی به عنوان یکی از نیاز های ضروری جامعه، نیازمند توجه اساسی به امر آموزش در این زمینه است. در واقع از نگاه بیشتر صاحبنظران اقتصادی، کارآفرینی مهمترین منبع نوآوری، اشتغالزایی و رشد و توسعه می باشد ( کیا و نساج، 1386 الف).
عدم توجه به آموزش کارآفرینی باعث می‌شود که افراد کارآفرین و متقاضیان راه‌اندازی واحدها و صنایع کوچک با شکست مواجه شوند و اغلب به ناچار، از ادامه فعالیت اقتصادی باز مانند. در صورتیکه با آموزش صحیح اصول و مهارتهای اساسی کارآفرینی و راه‌اندازی مشاغل مخاطره‌آمیز،‌ می‌توان ریسک و خطر موجود در این زمینه را کاهش داده و موفقیت آنها را به میزان زیادی افزایش داد (سلجوقی، 1386) .
امروزه آموزش رکن اساسی و بستر لازم برای هر گونه رشد و موفقیت در موقعیت‌های شغلی محسوب می‌شود. نیاز به آموزش یک نیاز بدیهی است و هر فرد و سازمانی برای بقا و حضور در عرصه‌های مختلف زندگی، آموزش و یادگیری را در رأس اهداف و برنامه‌های خود قرار میدهد (همان).
اما اجرای طرح آموزش کوتاه مدت کارآفرینی یک جنبه از ضرورت و اهمیت آموزش در راستای ایجاد اشتغال است و نقش آنچه آموزش داده شده و چگونگی بکارگیری آن نیز جنبه ای مهمتر و قابل توجه تر می باشد.
صاحبنظران معتقدند ایجاد ظرفیت ها و توسعه توان کارآفرینی به جهت ایجاد اشتغال در بخش کشاورزی به سه عامل مهم مرتبط است که این سه عامل از جمله عوامل اساسی در احساس نیاز به توجه به موضوع فوق می باشد:
عامل اول در زمینه مدیریتی است، یعنی مدیریت کار آمد و قوی باید در زمینه آموزش کارآفرینی در بخش کشاورزی وجود داشته باشد که بتواند، ‌جمع آوری اطلاعات و نیاز سنجی درستی را انجام دهد.
عامل دوم کسانی هستند که کارآفرینان را تعلیم می دهند.
عامل سوم که بسیار مهم است جایگاهی است که خود کارآفرینان بخش کشاورزی در جامعه دارند، چون آنها هستند که سرانجام، باید از این آموزشها بهره ببرند و بتوانند وضعیت بهتری را از کارآفرینی بخش کشاورزی و اشتغال زایی در ایران رقم بزنند (هزار جریبی، 1386).
روند اشتغال بخش کشاورزی استان اصفهان تابعی از روند کلی اشتغال در سطح کشور بوده و طی سرشماریهای گذشته سیر نزولی داشته است. این امر تحت تأثیر عوامل مختلف اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی بوده است.
میزان اشتغال جمعیت در بخش کشاورزی استان اصفهان و چگونگی توزیع آن طبعا ناشی از امکانات و منابع موجود است که می تواند امکانات جذب نیرو را داشته باشد. استان اصفهان از لحاظ شرایط اجتماعی-اقتصادی و به خصوص جغرافیایی و اقلیمی با اینکه به عنوان منطقه ای صنعتی مطرح است، لیکن مستعد دیگر فعالیتهای اقتصادی با توجه به شرایط متفاوت آب و هوایی نیز می باشد، که در این میان بخش کشاورزی سهم مهمی در ایجاد اشتغال و مسائل اقتصادی منطقه دارا می باشد.
با این وجود طی دهه های گذشته میزان اشتغال در بخش های عمده اقتصادی استان در حال تغییر و تحول بوده، به طوریکه جمعیت شاغل در بخش کشاورزی دائما در حال کاهش بوده و این روند به طور واضح نمایان می باشد. در سال 1335، 5/64 درصد از کل شاغلین در روستاهای استان در بخش کشاورزی مشغول بوده اند که این میزان در سال 1385 به 7/10 درصد کاهش یافته است.
مطالعه در این روند نشان دهنده افزایش روزافزون بیکاری در این بخش می باشد و انجام اقدامات لازم جهت ایجاد اشتغال برای جلوگیری از زیانهای ناشی بر پیکره اقتصادی – اجتماعی استان الزامی است و با توجه به کاهش روزافزون میزان اشتغال و نرخهای تابع آن بایستی کلیه نهادها و ارگانهای مربوطه، به فکر برنامهریزی منطقی و صحیح جهت ایجاد اشتغال مناسب باشند و با استفاده از برنامهریزی جامع و بهرهگیری از توان های محیطی و امکانات بالقوه و بالفعل استان، سعی در کارا کردن این بخش جهت کسب درآمد بیشتر برای جامعه و ارتقا سطح کمی و کیفی زندگی و ایجاد زمینه های لازم برای توسعه فراهم گردد.
طی دهه های اخیر جهانی شدن، تغییر و تحولات سریع در عرصه های گوناگون علمی، رشد و توسعهی روز افزون نظامهای اقتصادی – اجتماعی جهت کسب مزیت های رقابتی در بازار کالاها و خدمات، ضرورت کاهش اتکا به منابع طبیعی و زیرزمینی، از طرف دیگر افزایش نرخ بیکاری و کاهش سطح اشتغال، سیاستگذاران دنیای کسب و کار را به این جهت سوق داده که بهترین راه غلبه بر چالشها برخورد نوآورانه و حل خلاقانه مسائل می باشد و این به خوبی در مفهوم «توسعه ی مبتنی بر کارآفرینی»منعکس است. کارآفرینی، فرآیند ابتکار و نوآوری و ایجاد کسب و کارهای جدید در شرایط مخاطره آمیز از طریق کشف فرصتها و بهره گیری از منابع بوده و کارآفرینان ایده های نو را به محصول یا خدماتی تبدیل و باعث افزایش بهره وری، ایجاد ثروت، کاهش فقر، بیکاری و افزایش سطح اشتغال می شوند( کیا و نساج، 1386 الف).
احمدپور داریانی و مقیمی (1385) معتقدند که در حال حاضر سیر تحولات جهانی، کارآفرینان را در خط مقدم توسعه فن آوری و توسعه اقتصادی قرار داده است. تجربه موفقیت‌آمیز اغلب کشورهای پیشرفته و نیز برخی از کشورهای در حال توسعه در عبور از بحرانهای اقتصادی به واسطه توسعه کارآفرینی در آن کشورها، موجب گردیده تا سایر کشورها نیز برای کارآفرینی، کارآفرینان و شکل گیری کسب و کارهای نوآورانه اهمیت خاصی قائل گردند. با عنایت به پدیده جهانی شدن اقتصاد، برخی عقیده دارند که «بازارهای جهانی فردا از آن شرکتهایی است که به ریسک‌پذیری کارآفرینانه بها می‌دهند و برای گسترش سرمایه‌های فکری خود در حد کلان سرمایه‌گذاری می‌کنند، در بالندگی فردی پرتلاشند و در خطمشی گذاری، شرایط محیطی را مدنظر قرار می‌دهند». بر همین اساس، توسعه‌ی کارآفرینی از جنبه‌های گوناگون مدنظر قرار گرفته است. آموزش، یکی از جنبه‌های مهم در گسترش کارآفرینی است که مورد توجه ویژه‌ای واقع شده است. با توجه به مطالعات مختلفی که صورت گرفته ثابت شده که ویژگی‌های کارآفرینان اغلب اکتسابی است و نه توارثی و از این رو در حال حاضر آموزش کارآفرینی به یکی از مهمترین و گسترده‌ترین فعالیت‌ها تبدیل شده است.
معمولا لازمه ی هر پیشرفت و توسعه در جامعه، تحول در قوای درونی، بینش و سطح مهارت انسان است. تربیت و آموزش از حیاتی ترین نیازهای بشری است. امروزه اقتصاد دانان در این امر با هم توافق دارند که آنچه در نهایت ویژگی مهم در روند توسعه اقتصادی، اجتماعی کشورها را تعیین می کند منابع انسانی آن کشورهاست نه سرمایه یا منابع مادی. سرمایه و منابع طبیعی، عوامل تبعی تولید، و اساس ثروت ملل، منابع انسانی آنهاست. برای اجرای هر برنامه ی توسعه ای نه تنها به سرمایه و وضع مطلوب اقتصادی نیاز است بلکه به انسانهای دارای مهارتهای خاص هم نیاز است. بدیهی است در این خصوص نقش آموزش و تربیت بسیار حائز اهمیت است( طالب و عنبری، 1384).
از جمله اقدامات استراتژیک برای رشد و توسعه کارآفرینی، آموزش کارآفرینی به جوانان است. جوانان به عنوان نیروهای متخصص آتی کشور در صورتی که مسلح به مهارتهای کارآفرینی باشند، ضمن کمک به حل مسئله بیکاری در جامعه به رشد و توسعه اقتصادی منطقه ای که در آن فعالیتهای کسب و کار خود را انجام می دهند نیز کمک میکند. کارآفرینی و ایجاد کسب و کار در کشور ما ایران با توجه به وضعیت اقتصادی ملی و منطقه ای و همچنین آهنگ رشد و حرکت اقتصاد جهانی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. با توجه به اینکه جهان به سمت اقتصاد کارآفرینی در حال حرکت است و ایجاد شرکتهای جدید در مرکز این فعالیتها قرار دارد فرآیند کارآفرینی و ایجاد کسب و کار یکی از مفاهیم مهم و اساسی در بحث رشد و توسعه اقتصادی دولتها و کشورها است. کارآفرینان در راس کسب و کارها قرار گرفته، در جستجوی فرصتها بوده و خلاقیت نیز ابزاری برای موفقیت آنها تلقی می شود. کارآفرینان تغییر را به عنوان یک پدیده معمولی بدان می نگرند، همیشه در جستجوی آن هستند، به آن واکنش نشان داده و از آن به عنوان یک فرصت استفاده میکنند(جان نثاری، 1387).
(2002) Postigo بر این اعتقاد است که توسعه کارآفرینی میان مردم جامعه فواید زیر را در بر دارد:قانونی کردن کارآفرینی و توسعه یک فرهنگ کارآفرینانه با هدف تسریع رشد اقتصادی از طریق رونق شرکت ها و مشاغل جدید، تغییر نگرش ها درباره کارآفرین و کارآفرینی در میان افراد، دسترسی به عقیده خلق شغل، توسعه و تحریک مهارتهای کارآفرینان در طول تحصیل، آماده کردن افراد برای بازار کار پویا و مشارکت در توسعه کارآفرینان.
زالی و همکاران (1389) معتقدند که آموزش کارآفرینی بر سطح گرایشها، فعالیتها و اشتیاق کارآفرینانه تاثیر می گذارد و این امر به نوبه ی خود بر توسعهی کسب و کارهای جدید در اقتصاد تاثیر می گذارد.
(2003) Uisaraia دیدگاه خود را درباره آموزش کارآفرینی چنین بیان می کند که: آموزشهای کارآفرینی از مزیت بازدهی در کوتاه مدت و یا میان مدت برخوردارند، درحالی که آموزشهای کلاسیک به دلیل هزینهی بالا، طولانی بودن دوره آموزش، سهم زیاد آموزشهای نظری در آنها در نتیجه بهره مندی اندک از فعالیتهای تجربی و برنامهریزی، از جهت هماهنگی با نیازهای بازار کار و جذب به کار دچار مشکل میباشند. به همین دلیل کشورهای جهان توجه روزافزونی را به آموزشهای کارآفرینی مبذول داشته اند، به طوری که این آموزشها امروزه رشد فزاینده ای را دنبال می کند .
فرج اله حسینی و سلیمانپور (1388) به نقل از برادران و صالحی در مطالعه خود بر آموزش کارآفرینی در جهت تحقق اهداف آموزش کشاورزی که کسب مهارتهای مورد نیاز و اشتغال دانش آموختگان از مهمترین آنهاست، تاکید نموده اند.
ضرورت آموزش کارآفرینی با توجه به تعداد فزاینده موسسات آموزشی که در این زمینه راه اندازی شدهاند، به شدت تایید می شود. بلاک و استامپ(1992) نیز با انجام پژوهشی ارائه آموزش کارآفرینی در رشتههای مختلف را یکی از راهبردهای حل مشکلات آموزشی و پژوهشی در رشتههای دانشگاهی و محتوای آموزش کارآفرینی را ارائه مطالبی در زمینه مهارتهای خلاقیت و نوآوری، خطرپذیری و ارائه منابع کسب ایده میدانند (یدالهی فارسی و میرعرب رضی، 1388).
در جامعهی روستایی، آموزش و پرورش به مثابهی عامل تغییر عمل می کند و در واقع در راستای اهداف برنامه های توسعهی روستایی که همان توسعه کشاورزی، ایجاد مشارکت اجتماعی، هماهنگی ملی، تجهیز منابع رفاه اجتماعی است حرکت میکند. توسعهی روستایی با آموزش شروع می شود نه با صنعت و قانون. در این امر آموزش را نمی توان هدف دانست بلکه وسیله ای برای نیل به هدف است که همان توسعهی روستاها می باشد( طالب و عنبری، 1384).
هدف از آموزش باید افزایش سطح کیفیت و کمیت تولید روستاها، ایجاد تفاهم و دوستی برای بالا بردن سطح تعاون در جامعه، آمادگی افراد، برای تصدی مشاغل مهم و ضروری، و در نهایت افزایش سطح اقتصاد کلی روستاها باشد( همان ).
نتایج تحقیقات متعدد در کشورهای مختلف دنیا نشان داده است که بخش عمده دانش، بینش، مهارتها و توانایی های مرتبط با خصلت و رفتار کارآفرینی اکتسابی و قابل آموزش است، این موضوع به عنوان یک عامل بسیار مهم و تأثیر گذار در توسعه اقتصادی مورد عنایت خاص کشورهای پیشرفته و در حال توسعه قرار گرفته است. با توجه به اهمیت کارآفرینی در رشد و توسعه جوامع و نیز نظر به نو پا بودن تحقیقات مرتبط با کارآفرینی در کشور ما، این مطالعه می تواند از جهات زیر حائز اهمیت باشد:
با بررسی نقش آموزش کارآفرینی در بخش کشاورزی، ادبیات قابل توجهی در این زمینه برای دانشجویان، محققان و کارشناسان علاقمند به موضوع فراهم می شود.
با توجه به کمبود تحقیقات مربوط به نقش آموزش کارآفرینی در اشتغالزایی بخش کشاورزی در کشور ما، این تحقیق میتواند شروعی برای انجام تحقیقاتی بیشتر در این زمینه باشد.
با توجه به کمبود تحقیقات مرتبط با نقش آموزش کارآفرینی در اشتغالزایی بخش کشاورزی در کشور ایران، روششناسی مورد استفاده در این تحقیق می تواند مورد استفاده محققانی که در آینده علاقمند به انجام تحقیقات مرتبط با کارآفرینی هستند، قرار گیرد.
نتایج این تحقیق می تواند در بهبود محتوای آموزشی مورد استفاده توسط موسسات آموزشی به آنها کمک نماید.
نتایج این تحقیق می تواند مورد استفاده برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه مناطق روستایی ایران قرار گیرد و شناخت روشنی از چگونگی استفاده از آموزش کارآفرینی برای توسعه مناطق روستایی ارائه دهد.
آگاهی از نقش آموزشهای کوتاه مدت آموزش کارآفرینی در اشتغالزایی بخش کشاورزی میتواند پیش زمینه برای تعیین محتوای آموزشی جدید و ارائه الگو و مدل بهینه در آموزش کارآفرینان باشد.
اهداف تحقیق
هدف کلی این تحقیق بررسی نقش آموزشهای کوتاه مدت کارآفرینی در اشتغالزایی بخش کشاورزی در استان اصفهان می باشد.
در راستای دستیابی به هدف کلی فوق، اهداف اختصاصی زیر در نظر گرفته شده است:
بررسی نقش آموزش تکنیکهای خلاقیت و شناخت و ارزیابی فرصتها در اشتغالزایی بخش کشاورزی
بررسی نقش آموزش مراحل تاسیس و راه اندازی کسب و کارها در اشتغالزایی بخش کشاورزی
بررسی نقش آموزش چگونگی تدوین طرح کسب و کار و روشهای تامین منابع سرمایهبر اشتغالزایی بخش کشاورزی
بررسی نقش آموزش تثبیت و اداره کسب و کار در اشتغالزایی شرکت کنندگان در بخش کشاورزی
بررسی موانع و مشکلات موجود در آموزشهای کوتاه مدت کارآفرینی در زمینه اشتغالزایی بخش کشاورزی
محدوده های تحقیق
1-5-1- محدوده موضوعی
این تحقیق به بررسی نقش آموزش های کوتاه مدت کارآفرینی(72 ساعته در قالب 18 – 36 جلسه ) اجرا شده توسط شرکتها و موسسات خصوصی کارآفرینی با نظارت سازمان کار و امور اجتماعی استان اصفهان از سال 85 تاکنون ،خواهد پرداخت، و این آموزشها را به لحاظ الگوی آموزشی مورد استفاده، سرفصلهای ارائه شده در طول دوره های آموزشی و منابع آموزشی استفاده شده برای آمادهسازی افراد جهت ورود به دنیای کسب و کار و اختصاصا راه اندازی مشاغل در بخش کشاورزی استان اصفهان مورد بررسی قرار می دهد.
1-5-2- محدوده مکانی
قرار گرفتن استان اصفهان در میان کوههای مرکزی ایران و دامنه های شرق زاگرس، مناطق مختلفی را با شرایط کاملا متفاوت اقلیمی و آب و هوایی بوجود آورده است که از طرفی مناطق کوهستانی و برفگیر را در بر می گیرد، و از سویی شامل اراضی آبرفتی بسیار حاصلخیز می باشد. در بخش هائی از استان، شرایط طبیعی وضعیت مناسبی را برای توسعه منابع طبیعی فراهم آورده و در قسمت هایی نیز با مشکلات بیابانها، کویرها و خشکسالی های طولانی مواجه هستیم که بالطبع این تفاوتهای اکولوژیک و ناهمگونی شرایط اقلیمی و امکانات محیطی منطقه در هدایت و توزیع جمعیت در بخش های مختلف استان و نیز در زمینه طرق معیشتی و فعالیت های تولیدی و اقتصادی منطقه نقش مهمی را ایفا می نماید.
مساحت استان اصفهان
استان اصفهان با مساحت 107045 کیلومتر مربع ( معادل 6/57 درصد از مساحت کشور) بین 30 درجه و 42 دقیقه تا 34 درجه و 27 دقیقه عرض شمالی و 49 درجه و 38 دقیقه تا 55 درجه و 32 دقیقه طول شرقی در بخش مرکزی ایران در جلگه ای حاصلخیز و پربرکت واقع شده و به طور خلاصه می توان گفت اکثر شهرها و روستاهای آن حاصل جریان زاینده رود است .شکل استان از لحاظ گسترش در امتداد طول و عرض جغرافیایی به گونه ای است که میانگین طول آن 532/5 کیلومتر و عرض استان برابر با 405 کیلومتر می باشد.
این استان که در مرکز ایران واقع شده است و از شمال به استان‌های مرکزی، قم و سمنان؛ ازجنوب به استان‌های فارس و کهگیلویه و بویراحمد؛ از غرب به استان‌های لرستان، خوزستان و چهارمحال و بختیاری و از شرق به استان یزد محدود است.
تقسیمات استان اصفهان
بر اساس آخرین تقسیمات کشوری در سال 1388 استان اصفهان دارای 23 شهرستان، 45 بخش، 98 شهر و 720 دهیاری می باشد.
جمعیت استان اصفهان
جمعیت استان اصفهان طبق نتایج سرشماری نفوس و مسکن در سال 1385، برابر با 4559256 نفر، دارای رتبه سوم جمعیت کشور شامل 2334597 نفر مرد و 2223021 نفر زن بوده که در 1224425 خانوار زندگی می کنند.
وضعیت اقتصادی استان اصفهان
از نظر اقتصادی، استان اصفهان در سطح کشور از موقعیت ممتازی برخوردار است به گونه ای که 2/3 درصد اراضی زیر کشت آبی و دیم کشور و 5/6 درصد از کل واحدهای بهره بردار کشاورزی را به خود اختصاص داده است و در تولید چند محصوص به خصوص گندم آبی بالاترین میزان عملکرد در واحد سطح در کل کشور را داراست. استان اصفهان با حدود ده هزار واحد تولیدی صنعتی پس از استان تهران و از نظر تعداد واحدهای صنعتی بزرگ در سطح کشور در رتبه دوم قراردارد. علاوه بر این استان از نظر میزان اشتغال، ارزش افزوده و ارزش تولیدات صنعتی با استخراج سالیانه بیش از 17 میلیون تن مواد معدنی (رتبه سوم) و حدود 4/5 میلیون تن سنگ تزئینی (رتبه اول) در مجموع در کل کشور پس از استان تهران در رتبه دوم قرار دارد. 
مهمترین فرصت ها و قابلیت های استان
موقعیت مکانی ویژه استان (قرار گرفتن استان در مرکز کشور و در مسیر راههای ترانزیتی شمال – جنوب و شرق- غرب و همجواری با 9 استان )
وجود پتانسیلهای قوی کارآفرینی رو به رشد
برخورداری از جاذبه های گردشگری در زمینه های تاریخی ، طبیعی و انسان ساخت با ارزش ملی و فراملی و وجود بیش از پنج هزار اثر تاریخی غیرمنقول و ده هزار اثر شناخته شده منقول بازمانده از ادوار مختلف در جای جای استان و نیز چشم اندازها و گردشگاههای طبیعی و یا احداث شده طی سالهای اخیر در حاشیه رودخانه پربرکت زاینده رود و مناظر حاشیه آن و تبدیل استان به عنوان یک قطب مهم گردشگری کشور
وجود سرمایههای انسانی (ظرفیت های علمی، هنری، فنی، تخصصی و مدیریتی و …) انباشته شده به عنوان مکمل فعالیت های سرمایه گذاری در راستای اقتصاد دانایی محور
وجود ظرفیتهای قوی دانشگاهی و مراکز تولید علم و فنآوری، مراکز بزرگ علمی، تحقیقاتی متعدد، مراکز آموزش فنی و حرفه ای
وجود بخش غیر دولتی توانمند زمینه ساز جذب سرمایه گذاری خارجی
استقرار صنایع مادر و بزرگ در سطح ملی همچون ذوب آهن، فولادمبارکه، پالایشگاه، داروسازی، پتروشیمی، هواپیما و هلیکوپترسازی، صنایع و مراکز نظامی، انرژی اتمی، راههای اصلی و فرعی مناسب، فرودگاه بینالمللی، خطوط راهآهن و از همه مهمتر رودخانه زایندهرود فرصتهای خوبی را برای جویندگان فعالیتهای اقتصادی در سطح استان فراهم نموده است(سایت استان اصفهان،1389 ).
1-5-3- محدوده زمانی
محدوده زمانی که در آن آموزش های کوتاه مدت کارآفرینی به صورت دوره ای در شهرستانهای مختلف استان صورت گرفته از بهمن ماه 1385 تا کنون بوده است، که در این مدت افراد علاقمند و جویای کار در بخش های مختلف اقتصادی و بویژه بخش کشاورزی تحت این آموزشها قرار گرفته اند. همچنین محدوده زمانی که تحقیق در آن انجام می گیرد بهار سال 1390 می باشد.
محدودیت های تحقیق
آنچه که میتوان به عنوان محدودیتهایی مطرح نمود که در واقع در دوره زمانی انجام این تحقیق باعث اختلال در انجام موثرتر تحقیق شده است، موارد ذیل می باشند:
با توجه به اینکه کارآفرینی مقوله ای جدید در اذهان عمومی می باشد و در مراحل اولیه از برنامه فرهنگ سازی برای آشنایی اذهان عمومی قرار دارد، بنابراین بدست آوردن هرگونه اطلاعات در این زمینه منوط به آگاهی اولیه منبع مورد نظر در زمینه کارآفرینی و شناخت آن بوده است.
از زمانیکه موضوع آموزش کارآفرینی در سطح جهان مطرح گردید، این وظیفه به آموزش عالی و دانشگاهی محول شده و در واقع شروع آموزش کارآفرینی به صورت آکادمیک و رسمی بوده، در ایران نیز در سالهای اخیر بیشترین توجه و تمرکز در آموزش کارآفرینی در حیطه رسمی دانشگاهی و آموزش و پرورش بوده و البته اخیرا دانشکده کارآفرینی نیز به آن اضافه شده است و بنابراین آموزش کارآفرینی به سبک دوره های کوتاه مدت و به صورتیکه در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته هم در سطح جهانی و بخصوص در سطح ملی در سالهای اخیر به مرحله اجرا رسیده و تقریبا تنها وزارتخانه مجری در این زمینه وزارت کار و امور اجتماعی بوده است و لذا اطلاعات اندکی در این زمینه موجود می باشد و تحقیقات کمی بر روی این موضوع (بویژه آموزش کوتاه مدت کارآفرینی به قصد ایجاد اشتغال در بخش کشاورزی) صورت گرفته است .
عدم شناخت یا شناخت اندک شرکت کنندگان از کارآفرینی و صرف وقت برای ایجاد زمینه فکری اولیه در این دوره های کوتاه مدت از جمله مشکلات مهمی است که باعث شده هدف اصلی که همان زمینه سازی برای اشتغال در افراد شرکت کننده در دوره ها است را به تاخیر انداخته و این در نتایج آتی تحقیق تاثیر داشته باشد.
تعاریف واژگان
آموزش کارآفرینی
در این تحقیق آموزش کارآفرینی منظور آموزشهای کوتاه مدت کارآفرینی به مدت 72 ساعت با هدف ایجاد اشتغال است که این آموزشها در راستای اجرای ماده 10 آیین نامه اجرایی گسترش بنگاههای کوچک اقتصادی زود بازده و کارآفرین مصوب هیات وزیران برنامه ریزی گردیده است و توسط سازمان کار و امور اجتماعی استاندارد آموزشی آن تدوین گردیده و به مورد اجرا در می آید. این آموزشها با الگوی استاندارد آموزش کارآفرینی به شیوه گام به گام (step by step) تعریف شده و در این الگو سعی شده است به صورت مرحله به مرحله، فراگیران و علاقه مندان با گذراندن فرآیند و مراحل آموزش کارآفرینی به شیوه گام به گام به هدف اشتغال دست پیدا کنند.
این الگوی آموزشی شامل هفت گام (آمادگی و تصمیم راسخ برای ورود به دنیای کسب و کار، کارآفرینی، نوآوری و ایده‌یابی، شناسایی و ارزیابی فرصت‌های کارآفرینی، طرح کسب و کار و منابع تأمین سرمایه، تأسیس و راه‌اندازی کسب و کار، تثبیت و اداره کسب و کار) می باشد، که در این تحقیق در 4 گام کلی و مرتبط با اشتغالزایی مورد بررسی قرار می دهیم.
اشتغال
اشتغال در این تحقیق به تمامی فعالیتها و کسب و کارهای کوچک و مستقل پاره وقت و تمام وقت که به صورت خود اشتغالی، کارآفرینانه و در قالب خصوصی و یا تعاونی به منظور تامین نیازهای زندگی توسط فراگیران دوره های کوتاه مدت آموزش کارآفرینی راه اندازی شده است، اطلاق می گردد. همچنین منظور از اشتغال در این تحقیق آشنایی با مراحل اخذ تسهیلات بانکی و کسب توانایی در دریافت و بکارگیری در شغل فعلی، همچنین آشنایی با مراحل اخذ مجوزها و بکار گیری مجوز برای راه اندازی کسب و کار، بدست آوردن قدرت حفظ و بهبود مدیریت کسب و کار از طریق آموزش گام به گام کارآفرینی در بین فراگیران می باشد.
بخش کشاورزی استان اصفهان
منظور از بخش کشاورزی آن بخش از اقتصاد استان اصفهان است که بر پایه فعالیتهای کشاورزی در زمینههای عمده زراعت، باغداری، دامداری، منابع طبیعی و شیلات و صنایع تبدیلی و صنایع دستی وابسته به این بخش میباشد و ظرفیت بالقوه پذیرش سرمایه گذاری و امکان فعالیتهای کارآفرینی مبتنی بر کشاورزی پیشرفته و مکانیزه را در راستای ایجاد اشتغال در خود دارد.
فصل دوم
ادبیات تحقیق
مقدمه
بررسی ادبیات موضوع یکی از بخش های اساسی در هر تحقیق است، که به منظور یافتن حداکثر تحقیقات مرتبط و همچنین جلوگیری از دوباره کاری در تحقیقات صورت می گیرد.
در این فصل به بررسی پیشینه تحقیقات در دو بخش نظری و تجربی پرداخته می شود. در بخش پیشینه نظری به ارائه اطلاعات در مورد کارآفرینی و آموزش آن در ایران و جهان، اشتغال و بخش کشاورزی در جهان و ایران و نقش آموزش کارآفرینی بر اشتغال در بخش کشاورزی پرداخته می شود و در بخش تحقیقات تجربی به بررسی پیشینه موضوع در دو قسمت تحقیقات داخلی و خارجی پرداخته خواهد شد.
بخش اول : ادبیات نظری تحقیق
کارآفرینی
در عصر دانایی، تربیت کارآفرین راهی است که بسیاری از کشورها برای طی کردن مراحل توسعه یافتگی، ناگریز به انجام آن هستند. در ایران نیز شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور به گونه ای است که لزوم توجه به حل مشکلات و تنگناها در حال و آینده را طلب می کند. ترکیب جوان جمعیتی کشور ضرورت ایجاد فرصتهای شغلی و نیز روند مستمر کاهش نفت در اقتصاد کشور سه عامل عمده ای است که موجب می شود سیاستگذاران کلان کشور به منبع قابل اتکایی به جز نفت بیندیشند و بدون شک آن منبع به جز کارآفرینی و مولفه های آن، چیز دیگری نخواهد بود(کردنائیج و همکاران، 1383).
طبق تحقیقات به عمل آمده، کارآفرینی فرآیندی پویا و مستمر است. درست است که افراد با ویژگی ها و خصوصیاتی ذاتی متولد می شوند اما اشخاص کارآفرین متولد نمی شوند بلکه از طریق تجربیات و آموزش در طول زندگی کارآفرین می شوند( کیا و نساج، 1386ب).
کارآفرینی فرآیندی است که منجر به ایجاد رضایت مندی و یا تقاضای جدید می شود. کارآفرینی عبارت است از فرآیند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعه منحصربه فردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصتها (احمدپور، 1378).
فرآیند کارآفرینی، فرآیندی است که فرد کارآفرین با ایده های نو و خلاق و شناسایی فرصت های جدید به معرفی محصول یا خدمت جدیدی و یا بهبود ساختار تولید، که توأم با پذیرش مخاطرات مالی، روانی و اجتماعی و دریافت منابع مالی، رضایت مندی شخصی و استقلال می باشد، مبادرت میورزد (مشدیی، 1387).
صاحبنظران بر این عقیده اند که در شرایط کنونی اصلی ترین منبع برای تامین اشتغال پایدار و رفع واقعی بیکاری تربیت نیروی انسانی خلاق و مستعد است که با ترسیم دورنمای جدیدی از زندگی ترکیب نوینی از منابع محدود را در اختیار بگیرد چنین منبعی را در فرهنگ علوم کارآفرینی می نامند. کارآفرینی میتواند از طریق کشف فرصتها و تغییر در محیط و فراهم آوری فرصتهای اشتغال کمک کند (احمدپورداریانی و عزیزی، 1383).
آلبرتی(2004)، سه منبع مهم تقاضا برای کارآفرینی، یعنی دولتها، دانشجویان و دنیای تجارت را شناسایی کرد :
1)دولتها از طریق آموزش به اقتصاد پست فوردیست هدایت شدند که هدف آن، ایجاد فرهنگ کارآفرینی در جهت خلق مشاغل جدید است. در حقیقت، این امر ثابت شده است که بیشتر مشاغل جدید از شرکتهای کوچک و کارآفرین نشات می گیرد.
2)یانگ (1997)دو دلیل مهم برای مطالعه کارآفرینی توسط دانشجویان را مطرح کرد:
اول:آنها ممکن است بخواهند کسب و کاری را برای خود راه اندازی کنند.
دوم، آنها ممکن است بخواهند دانشی را کسب کنند تا در مشاغل آینده آنان در سازمانهای بزرگ تر مفید باشد.
3)منبع سوم با شرکتهای کوچک و بزرگ (هر دو) در ارتباط است. بنا به گفته آلبرتی از یک سو، نقص عمومی مهارتهای مدیریتی در بنگاههای کوچک و متوسط(SME) وجود دارد و از سوی دیگر، در شرکتهای بزرگتر، مدیران به توسعه ابتکارات جدید تجاری برای تضمین نوسازی مستمر نیاز دارند (شفیعزاده، 1388).
کارآفرینی در جهان