Please enter banners and links.

معناشناسی و زبان شناسی
زبان شناسی علمی است که به مطالعه و بررسی روشمند زبان می پردازد. در واقع زبانشناسی می کوشد تا به پرسش های بنیادین همچون (زبان چیست ؟ زبان چگونه عمل می کند ؟ از چه ساخت هایی تشکیل شده است ؟ انسانها چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند ؟)پاسخ دهد .
معناشناسی (Semantics) یکی از بخش های دانش زبان شناسی است که در سال های اخیر مورد توجه خاص زبان شناسان قرار گرفته است . معناشناسی به جهت پیوند نزدیکی که با عالم خارج دارد ، یکی از بخش های مهم زبان شناسی را تشکیل می دهد. (باقری ، 1380 : 183)
معناشناسی را می توان مطالعه علمی معنادانست یعنی مطالعه ای که به توصیف پدیده ها در چهارچوب یک نظام بپردازد . نقش اساسی علم معناشناسی این است که صور مختلف انتقال و تغییر و تحول معانی را بررسی کند . (مدرسی ، 1386 : 344) تاکید معناشناسی بر زبان است به این خاطر که زبان ، برای انسان اهمیت دارد . (عمر، 1386 : 19)
دلالت انواع مختلفی دارد که در اینجا به آن اشاره می شود :
دلالت صوتی
در دلالت صوتی ، صفات حروف مطرح است . به این معنا که هر حرفی دارای بار معنایی خاصی است که ترکیب برخی از حروف یک صفت منجر به تاکید آن صفت و البته تاکید آن معنا می شود . هر کدام از اصوات زبان ، دارای صفاتی هستند که هنگام پیدایش و خارج شدن حرف از مخرج خود ، بروز می کند و حروف با آن شناخته می شود . (پورفرزیب ، 1377 : 50)
علم اصوات (صوت لغوی) به مخرج و صفت ( جهر و همس و شدت ، رخوت ، اصوات متوسط ) حروف و کلمات می پردازد . ( النحاس ، 1445 :87)
آواها براساس لرزش یا عدم لرزش تارهای صوتی به هنگام تلفظ آنها به دو دسته ی آواهای مجهور (واکدار) و مهموس (بی واک) تقسیم می شود . در فصل های بعدی مفصلا و با ذکر شواهد مثال مختلف به آنها پرداخته خواهد شد .
دلالت صرفی
«دلالت صرفی» در زبان عربی از درون ساخت آوایی تعیین می شود. این برخلاف دیگر زبان هایی است که معمولا به پیشوند و پسوند در رسیدن به دلالت های جدید تکیه می کنند و میان لفظ و مدلول از خلال ساخت صرفی ارتباط وجود دارد . (یاسوف، 1388 : 258)
ساخت صرفی متشکل از مجموعه تکواژهای زبان و قواعد ترکیب آنها برای ساخت واژه هاست و موضوع مطالعه ، ساخت واژه یا واژه شناسی می باشد . واژه که محصول نهایی ساخت صرفی است از ترکیب تکواژه های زبان و قواعد صرفی ساخته می شود . هر زبان از تعداد زیادی تکواژ قاموسی (معنادار) و تعداد تکواژ دستوری تشکیل می شود . (زندی ، 1381 : 13)
علم صرف عبارتند از: علمی که تغییر و تبدیل کلمات به شکل های مختلف جهت افاده معنای خاص را مورد بحث و بررسی قرار می دهد (شرتونی، 1385 ، ج 4: 180) و علمی است که به وسیله آن، احکام بنا در ساختار و صیغه های مختلف کلمه ، مشخص می شود که هر کدام از آنها ، اهمیت فراوانی در تعیین معنای کلمه دارند . (الحازمی ، 1424 : 712)
صرف، بخشی از دستور زبان است که ساخت واژه را مورد تحلیل قرار می دهد . در ساخت واژه دولایه «تصریفی» و «اشتقاقی» وجود دارد . بنابراین ، صرف به هر دوی این لایه توجه دارد . در صرف «اشتقاقی» به آن بخش از ساخت توجه می شود که به خود واژه ها فارغ از نقش نحوی آن ، تعلق دارد و در واقع ساختی است که از طریق آن خود کلمه بدست میآید . در صرف «تصریفی» به بخشی از واژه پرداخته می شود که مستقیما با نقش نحوی آن سر وکار دارد . (مدرسی، 1386 : 213) در این قسمت، کوشش می شود که مجموعه تغییرات ساخت واژه به سبب نقش آن در جمله ، مورد مطالعه قرار گیرد .
دلالت نحوی
نحو زبان را می توان به نوعی هسته آن زبان انگاشت ، زیرا این «نحو» است که معنا را به صورت مادی یعنی آواها و نشانه های نوشتاری پیوند می دهد . (فالک ، 1371 : 243) در حقیقت نحو دستگاهی از قواعد زبان است که آوا و معنا را به طریقی خاص ، به هم مربوط می کند . مجموعه قواعد و قوانین ترکیب واژه های نحو به اهل زبان این امکان را می دهد تا بتوانند تمام جمله های دستور زبان خود را تولید کنند . لذا نحو وظیفه خلاقیت جمله های نا محدود زبان را بر عهده دارد. (باقری ، 1380 : 144)
به طور کلی نحو اسلوبی را بررسی می کند که واژه ها بر اساس آن ، با هم ترکیب شده ، واحدهای بزرگتری که جمله باشد را می سازند . در هر زبان ، همنشینی واژه ها بر روی زنجیره گفتار برای ساختن واحدهای بزرگتر طبق قواعد خاصی صورت می گیرد . از دیدگاه طرفداران دستور زایا- گشتاری ، جملات هر زبان ، دارای سه بخش معنایی ، آوایی و نحوی می باشد که بخش نحوی ارتباط دهنده و بین دو بخش معنایی و آوایی است . نحو و معنا در ارتباط تنگانگی با یکدیگر هستند ، هرکجا ارتباط همنشینی در میان باشد ، ساختار نحوی وجود دارد . در واقع نحو دستیابی به معنا را میسر می سازد . (شعیری ، 1381 : 142)
دلالت واژگانی (لغوی)
دلالت واژگانی ، اصطلاحی است که به معنی حقیقی (اصلی) کلمه یا معنای مجازی با ذکر مترادف، متضاد و شمول معنایی می پردازد. (عکاشه ، 1432 : 157) معناشناسان بر پایه نگرش خاص خود تعریف های متفاوتی از معانی واژه ها ارائه داده اند . برخی معتقدند واژه ها معانی ثابت و مشخصی دارند و برخی نیز به متغیربودن معانی اعتقاد دارند . (پهلوان نژاد ، 1387 : 112)
1-2- پیشینه ی تحقیق
توضیح مختصر دربارهی پژوهشهای انجام شدهی قبلی در ارتباط با پایاننامه:
درمورد موضوع بررسی دلالی سوره ی واقعه و الرحمن پژوهشی صورت نگرفته ؛ امّا موضوعات مشا به آن به صورت کلی مطرح شده است .
دستور زایا- گشتاری : (یکی از رویکردهای بررسی نحو زبان است که توسط نوام چامسکی تبیین شده است . تدوین این دستور با نگارش کتاب ساخت‌های نحوی(۱۳۵۷) توسط چامسکی آغاز شد.)
پایان نا مه :
1- دلالت صوت درقرآن کریم : ماجد نجاریان، مقطع دکترا ، دانشگاه اصفهان ،1385-بیشتر به تاثیر آوا و صوت بر روی آیات قرآن پرداخته است و قائل به این موضوع است که آوا در قرآن چهره ای متمایز در هماهنگی هنری ، نمودی از تصویرپردازی معانی قرآن و نشانة اعجاز اسلوبی و بیانی والای آن به شمار می رود . از این روست که هر کلمه از قرآن و بلکه هر حرف و آوای آن در بهترین جای ممکن قرار گرفته است .
2- معناشناسی علم ، مرضیه قدمی ،1388- موضوع این پایان نامه با « معناشناسی علم در قرآن » به بررسی واژة علم با روش معناشناسانه می‌پردازد . این شیوه تحقیق در معناشناسی واژگان قرآن سابقة چندانی ندارد و کارهای ایزوتسو با عنوان مفاهیم اخلاقی در قرآن و خدا و انسان و جهان در قرآن به عنوان نخستین تحقیقات در این زمینه محسوب می‌شود. بعد از ایزوتسو نیز برخی شاگردان او مانند ماکینو شینیا تحقیقات او را هرچند به طور ناقص ادامه داده‌اند . روش معناشناسی که در این پایان‌نامه به کار برده شده است ، بسیار متفاوت از تحقیقاتی است که تا پیش از این انجام شده است . این معناشناسی بیش تر بر مباحث سنتی با پاره ای از ابتکارات مبتنی است .
3- معناشناسی شیطان ، ابراهیم قاهری ،1386- با ذکر و توصیف مکاتب و نظریات مختلف زبانشناسی و معناشناسی به بحث اشتقاقی (نحوی) واژه ی شیطان پرداخته است و تاحدودی به موضوع واژگانی آن نیز پرداخته است . البته سیر تاریخی و انتقالی واژه در تمدن های مختلف را مورد بررسی قرار داده است ).
4- معنا شناسی قرب ، زهرا لطفی ، 1388 – واژه قرب در این تحقیق واژه ای اصلی و کانونی است؛ اما به آن بسنده نشده و حوزه معنایی آن هم که شامل مترادف ها ، متضادها و مجاورها ی آن است ، بررسی شده است . قرب در این تحقیق هم معناشناسی تاریخی شده و هم توصیفی .
5- بررسی دلالی و معنایی در سوره ابراهیم (ع) و یوسف (ع) ، لیلا قربانپور ، مهر 1391.و موارد بسیار دیگر از معناشناسی که همگی آنها از نوع معناشناسی تاریخی و توصیفی می باشد ودرآنها به مشتقات کلمات مطرح شده و معناهای مختلف آنها از زمان جاهلیت پرداخته اشده است .
مقاله:
محمدباقر سعیدی روشن ، متن وفرامتن ،1387
دراین مقاله نویسنده به این نکته اشاره دارد که بافت و سیاق و ساخت صرفی و نحوی و آوائی برای رسیدن به معنای اصلی کلمات تاثیر بسزائی دارد .
1-3- حدود پژوهش
ازآنجا که قرآن دارای 114 سوره ودارای مضامین وموضوعات مختلفی است برای پرهیز ازکلی گویی با کمک استاد محترم راهنما موضوع دلالت ومعناشنا سی سوره ی واقعه والرحمن را انتخاب شد .
1-4- سؤال‏های پژوهش
1-استفاده از معناشناسی و دلالت چه اندازه در فهم آیات دو سوره واقعه و الرحمن تأثیر دارد ؟
2- آیا هماهنگی بین صوت ( جهر و همس و رخوت و … ) وسیاق متن ،در قرآن لحاظ شده است ؟
3- هماهنگی بین صوت و سیاق آیات قرآن چه تاثیری بر مخاطب دارد ؟
1-5- فرضیه های پژوهش
میان کلمات وجملات قرآن پیوستگی معنائی برقرار است وهر واژه جایگاه خاص خود را دارد و معنای خود را در ارتباط با سایر واژگان بدست می آورد .درسوره ی واقعه و الرحمن ساخت صوتی ، صرفی ، نحوی و دلالی در تعیین معنا موثر است . معنای واژگان دراین سوره براساس بافت وسیاق روشن می‌شود . برای رسیدن به معنا و مقصود آیات ، مباحث زبانشناسی و مکاتب مطرح در این علم و نظریات اثبات شده ، هم در زبانشناسی و هم در حوزه ی معناشناسی باید مورد
بررسی قرار بگیرد . بعلاوه مطالعه و بررسی دلالت و انواع آن و صفات حروف (جهر و همس و شدید و متوسط) و به کارگیری موردی آنها بر روی آیات قرآن خود کمک شایانی به کشف هماهنگی آیات و معنای آن با مفهوم صفات حروف می کند . یکی از جنبه های شگفت آور سوره های قرآن کریم ، اصوات و آواهای آن است که کاملا هماهنگ با متن و سیاق کلام می باشد . صامت هاو مصوت ها در این دو سوره مورد بررسی قرار گرفته اند که هر یک از این پدیده های صوتی و آوایی با موضوعات مختلف معنا و تعبیر و دلالت خاصی را در بر دارد و هر ذهنی را به خود مشغول می دارد . گاه تکرار مصوت ها معنای خشم و عذاب و عظمت و گاه معنای بخشش و عفو و رحمت و گاه ذلت و رنج و سختی می دهد . مثلا حرف سین که از اصوات همسی است و بار معنایی آرامش را به همراه دارد .
1-6- اهداف پژوهش
قرآن دارای والاترین متن ادبی است و از جانب خداوند برای القای پیامی نازل شده است . هدف پژوهش بررسی دلالی و معنائی واژگان و عبارتهای دو سوره ی واقعه و الرحمن است تا با کشف و استخراج معنای قرآن به پیام مورد نظر درآیات قرآن دست یابیم .
پیام هر آیه گاه می تواند مفهوم رحمت و بخشش داشته باشد و گاه می تواند مفهوم خشم و غضب و گاه ارشاد و انذار وگاه وعده جهنم . علم معناشناسی و دلالت کمک شایانی به شفافیت پیام آیات قرآن کرده است و هماهنگی و انسجام را بین مفهوم و متن ایجاد نموده است . از میان سوره های مختلف که هر کدام دارای جایگاه ویژه ای در معنا هستند ، دو سوره واقعه والرحمن به خاطر اهمیت والایی که در دلالت دارند مورد بررسی قرار می گیرند ، و به جهت اهمیت و تاثیری که دلالت های مختلف (صوتی، صرفی ، نحو و واژگانی) می توانند بر معنای آیات قرآن کریم داشته باشند ، این دو سوره مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرند . در دلالت صوتی ، نقش مصوت ها به عنوان کوچکترین واحد زبانی ، صامت ها و صفات حروف اعم از جهر، همس ، شدت ، رخوت و متوسط توجه شده است . نیز تلاش شده تا با طرح برخی از قواعد و ساختارهای کلمه (صرف) و ساختار جمله (نحو) جایگاه و اهمیت این دو ساختار، جهت افاده معنا و مقصود کلام الهی ، ارزیابی شود .
در پایان این پژوهش ، دلالت واژگانی ، معنای اصلی ، نسبی ،ترادف ، تضاد و شمول معانی مورد ارزیابی قرار گرفته است . همچنین به برخی از نظرات فرمالیست ها در قالب هنجار افزایی و هنجارگریزی و نظرات ساخت گرایی سوسور با تکیه بر محور همینشینی و جانشینی در این دو سوره اشاره می شود که این نظرات تاثیر زیادی در معنای به تصویر کشیده در بافت ایفا می کنند . پس نقش بافت و سیاق ، برای تعیین معنای کلمه انکارناپذیر است.
1-7- خلاصه ی مراحل روش پژوهش
این پژوهش با روش کتابخانه ای انجام پذیرفته است و اطلاعات لازم برای این پژوهش با فیش برداری از کتابهای زبانشناسی ومعناشناسی و تفاسیر مختلف صورت می گیرد . روش پژوهش توصیفی و تحلیلی است که باتحلیل آیات سوره ی الرحمن و واقعه ، انواع دلالت ها و کارکرد هریک از آنها در روند کشف معنا ارایه می شود .
فصل اول این پایان نامه به کلیات تحقیق (بیان مسأله و پیشینه تحقیق و …) می پردازد . فصل دوم به پیدایش زبان و زبانشناسی و تبیین مبانی زبان شناختی مکاتب مختلف غربی می پردازد و در آن توضیح داده می شود که از کدامیک از مکاتب در این پایان نامه استفاده می شود . فصل سوم وارد نظریات معناشناسی و دلالت و انواع آن و نظریات حوزه معنایی و بافت می شود و بیان می کند که از کدام یک از این نظریات در پژوهش استفاده می شود . فصل چهارم به صورت تفصیلی و با شواهد مثال به دلالت های به کار رفته در آیات دو سوره الرحمن و واقعه می پردازد که برخی از آنها صوتی و آوایی و برخی صرفی و نحوی و برخی دیگر واژگانی و لغوی می باشند .
در فصل پنجم نیز نتیجه گیری از بررسی دلالی و معنایی دو سوره الرحمن و واقعه صورت می گیرد .
فصل دوم
زبان و معنا
2-1- تعریف زبان :
هنگامی که زبان از قوه به فعل درآید ، دوگونه گفتار یا نوشتار تجلّی می کند . اگر این تجلّی به صورت گفتار باشد ، ماده ی اولیه ای که در آن به کار برده می شود صوت است که چیزی جز ارتعاش هوا نیست .
اگر این تجلی بصورت نوشتار باشد ، ماده ی اولیه ی آن نشانه های دیداری است . این اصوات یا نشانه ها به کار برده می شوند تا بتوان درباره ی موضوعات مختلف جهان خارج صحبت کرد . (صفوی ،239:1373). زبان به صورت گفتار که بوسیله ی اصوات دریافت می شود ، عبارت است از امواج فیزیکی که با محیط انسان و خود او ارتباط دارد . (بقایی ،38:1357) ابن جنّی در کتاب «الخصائص»می گوید : «زبان عبارت است از اصوات و آواهایی که هر قومی اهداف و اغراض خود را بوسیله ی آن بیان می کند».(ابن جنّی ،1406ق : ج133) او به طبیعت آوایی زبان وسپس کارکرد اجتماعی آن در بیان و انتقال اندیشه اشاره کرد . (حجازی ،15:1386 )در حقیقت زبان نظامی از رمزهای آواهایی است و ارزش هر رمزی به قراردادی است که در میان افرادی که با آن سر و کار دارند استوار است و ارزش رمز زبانی بر رابطه ی میان گوینده و نویسنده بعنوان تأثیرگذار و شنونده و یا خواننده بعنوان تأثیرپذیر مبتنی می باشد . زبان ابزار ارتباط و انتقال اندیشه بین گوینده و شنونده است و صدور این رمزهای آوایی زبان برای ادای معانی مشخصی است که گوینده به آن توجه دارد و شنونده آن را می فهمد . (همان:16) بنابراین زبان مجموعه ای از قراردادها است که انتقال مفاهیم را در یک عمل رمزگذاری و رمزگشایی به کمک مجموعه ای از نشانه ها و نمادها امکان پذیر می کند . رمزگذاری با سخن گفتن و نوشتن مربوط به بعد تولید زبان و رمزگشایی با گوش دادن و خواندن مربوط به بعد درک زبان می باشد . (وزیرنیا ، 36:1379)
2-2- پیدایش زبان
زبان در ساده ترین تعریف اصوات خاصی است که افکار و معانی ذهنی متکلم را به شنونده منتقل می کند . ابن جنی از علمای قدیم عرب در باب سخن از زبان و ماهیت آن می گوید . ( وأمّا حدّها فأصوات یعبّر بها کلّ قوم عن أغراضها ، هذا حدّها ) این تعریف جامع ومانع است . زبان وسیله و اصواتی است که با تعدد واختلاف آن از اغراض و افکار متکلم تعبیر می کند . (علی نیا ، 2)
نظریات مختلفی درباره پیدایش زبان وجود دارد که به برخی از آنها می پردازیم . برخی از دانشمندان زبان را نتیجه الهام می دانند که زبان از خدا به بشر الهام شده است و انسان توانسته با این الهام اسم ها و اشیا را یاد بگیرد . اما برخی دیگر بر این باورند که زبان حاصل اتفاق است و زبان از طریق وضع و قرارداد به وجود آمده است . و الفاظش یک دفعه پدیدار گشته . عده ای نیز اعتقاد به تقلید انسان از صداهای طبیعی دارند مثل صدای حیوانات و آبشار و … . برخی دیگر اعتقاد به غریزی بودن زبان دارند (همان : 55 ) .
2-3- زبانشناسی و نشانه شناسی :
زبانشناسی علمی نسبتا نوپا است که قدمتی یک صد ساله دارد . مطالعات تخصصی درباره زبان به چند قرن پیش از میلاد بر میگردد یعنی زمانی که پانینی قواعدی برای زبان سانسکریت تدوین کرد . در زبانشناسی به ابعاد مختلف زبان در قالب حوزه های صرف و نحو و آواشناسی و واج شناسی و نیز حوزه های بینا رشته ای پرداخته می شود . از آنجا که زبان یک پدیده پیچیده انسانی و اجتماعی است برای مطالعه جامع و دقیق آن به بهره گیری از علوم مرتبط دیگر الزامی به نظر می رسد . در واقع مطالعه فراگیر زبان رویکردی چند بعدی را می طلبد . (اجتماعی ، هنری ، ادبی ، فلسفی ، نشانه شناختی) از جمله شاخه های زبان شناسی می توان به زبان شناسی کاربردی و زبانشناسی زیستی و معناشناسی و نشانه شناسی اشاره کرد . (www. Wikipedia.org)
نشانه شناسی به معنی دانش نشانه هاست . در زبان فارسی این واژه از نشاختن به معنی نشاندن وتعیین کردن آمده است . نشاخیدن به معنای علامت می باشد و فعل امر از مصدر نشاندن نیز هست . (تمیم داری ، 1384: 46)
همه ی کوشش های دانشمندان قدیم در شناخت اصطلاحات ، تقسیم بندی علوم و ترتیب ابواب و فصول و بخش و فهرست و … می تواند بعنوان تدوین نظام نشانه شناختی در نظر آید . بسیاری از دانش ها قدیمی هستند و در بسیاری از موارد به صورت ناخودآگاه یا طبیعی مطرح شده اند اما بروز و ظهور و برجسته شدن آنها ، فصل های جدیدی را پیش روی ما می گشاید . دانش نشانه ها و شناخت آنها به منزله ی شناخت نقطه هایی نورانی است که در پرتو مخروطی شکل خود می -توانند بخش های مهمی از علوم و معارف و هنرها را در بر بگیرند . ما همه ی اقیانوس ها را نمی -توانیم نقطه به نقطه بنگریم اما با نصب نشانه ها و اندازه گیری تغییرات آنها ، می‌توانیم اطلاعات لازم را بدست آوریم . چارلز سندرس پیرس و فردینان دوسوسور ، اصطلاحات زبانشناسی را در اواخر قرن نوزدهم و در اوایل قرن بییستم به کار بردند . در روانشناسی اجتماعی ، زبانشناسی و ادبیات در تقسیم بندی نشانه ها و دلالت ها و تفسیر ها ، سوسور و پیرس گامهای نخستین را فرا پیش نهادند .
اثر ادبی از واژه ها تشکیل می شود و از همنشینی واژه ها و نظام آوایی و معنایی زبان شکل می گیرد . آهنگ درونی واژه ها و هماهنگی نظام آوایی آنها در ساختار زبانی ، نظامی موسیقیایی به وجود می آورد که در این ساختار ، فضا برای ( رستاخیز کلمات ) و بالندگی و رشد واژه ها و ساختار شعری گسترده تر می شود . ( علوی مقدم ،73:1377)
2-4- مکاتب زبانشناسی
زبانشناسی از اوایل قرن بیستم هویت خود را بعنوان یک رشته ی علمی در کنار دیگر رشته ها تثبیت کرده است ، اما به هیچ وجه نمی توان پژوهش ها درباره ی امر زبان و زبان شناختی را منحصر به سده ی اخیر دانست . در بستر فرهنگ های گوناکون ، چه در اروپا و چه در نزد مسلمانان و ایرانیان ، چه نزد هندیان و چه در چین و ژاپن ، همواره تلاش در جهت فهم و درک چیستی و چگونگی زبان و نیز پاسخ به سوالات زبان وجود داشته است .
در عصر فیلسوفان آتنی ، زبان موضوعی برای مباحثات آنان بوده است . آرای افلاطون و ارسطو ، سوفسطاییانی همچون پارمنیدس و یا رواقیون درباره ی زبان ، کماکان خالی از جذابیت نیستند ، حتی به تعبیری می توان پدید آمدن علم منطق توسط ارسطو را پاسخی به سوالات و مشکلات مطرح در حیطه ی امور زبان شناختی دانست . نزد مسلمانان بسیار بوده اند افرادی که به مسائل گوناکون زبان شناختی ، از جمله ریشه شناسی واژه ها ، مباحث صرفی و نحوی و کلامی پرداخته اند و جالب آنکه همه ی اینان ایرانی بوده اند . در هندوستان بررسی های زبانی ، بویژه در رابطه با آواشناسی و نحوه ی ثبت دقیق آواهای زبانی ، قدمتی چندهزار ساله دارد .(رستمی : 89)
مکاتب زبان شناسی را می توان در قالب ذیل دسته بندی کرد :
2-4-1- مکتب فرمالیسم :
مکتب فرمالیسم یکی از مکاتب غربی است که قدمتی کمتر از یک قرن دارد و بیشتر به ریخت و قالب جملات و ساختار کلمات در کنار یکدیگر توجه دارد .
از مباحث مهم در مکاتب فرمالیسم ، برجسته سازی است . یعنی لغات و عبارات غیر منتظره و غریب و برجسته در زبان وقفه ایجاد می کنند . لذا توجه خواننده را جلب می کنند . از سوی دیگر از قدرت پیش بینی زبان که در خواننده است می کاهند . از مباحث مهم (برجسته سازی) هنجار گریزی و هنجارافزایی است . (هنجارگریزی) به نوعی انحراف از هنجار و عدول از زبان معیار و عدم مطابقت و هماهنگی معانی با زبان متعارف است . (صفوی ، 44:1373)
هنجار افزایی ، هنجارگریزی از قواعد زبان نیست ، بلکه اعمال قواعد اضافی بر قواعد زبان هنجار به شمار می رود . نتیجه هنجار افزایی توازن است که این توازن از تکرار کلامی حاصل می شود . تکرار واج ، واژه ، جمله در چارچوب آن قرار می گیرند . بر اساس عقیده سوسور ، زبان ، ساخته نقش تقابل های زبانی است و این تقابل ها برترین ویژگی واج های یک زبان به شمار می روند و شبکه منظّمی از روابط را می سازند که علم زبان شناسی به مطالعه و بررسی این شبکه منظّم می پردازد . پیروان مکتب سوسور این شبکه منظّم از روابط را که ناشی از تقابل های زبانی است ، بعنوان ساخت در نظر گرفته و به مطالعه ی آن پرداختند . ( صفوی ، 68:1360) آنچه در بازی شطرنج اهمیت دارد این است که هر یک از مهره ها نقش معیّنی به عهده دارد و از قواعد بازی متابعت می کند . در زبان که وسیله ی ارتباط است ، ماده ی ارتباطی می تواند صوت ، تصویر ، رنگ و … باشد . ماده ارتباطی همانند جنس مهره های شطرنج اهمیتی ندارد ، بلکه آنچه اهمیت دارد ، عناصر زبانی و قواعد ترکیب آنها با یکدیگر و در رابطه با کلّ نظام می باشد . (عزبدفتری ،143:1372)
پس با توجه به نظر سوسور ، نشانه های زبانی ارزش خود را از نظام زبان و در ارتباط با یکدیگر دریافت می کنند و نه واقعیت جهان خارج . (سجودی ، 203:1386) .
2-4-2- مکتب ساخت گرایی و گشتاری زایشی :
نيمه ی دوم قرن بيستم را نيمة خلق تئوري ها دانسته‌اند . به عنوان مثال مي‌توان به ظهور نظرية «ساختارگرايي» در زبان شناسي ، اشاره کرد , مهم‌ترين نظريه‌اي كه در زبان شناسي ايجاد شد و بسياري از علوم ، همچون ادبيات ، جامعه شناسي ، روان شناسي و … را تحت تأثير قرار داد ، نظرية ساختارگرايي است كه توسط فرديناند دو سوسور زبان شناس سوئيسي بيان شد . دوسوسور بنیانگذار زبانشناسی نوین به شمار می رود که رهیافت جدیدی در دانش مطالعه زبان پایه گذارد . سوسور با تفکیک زبان از گفتار به نوعی آغازگر ساخت گرایی به شمار می آید . (معموری ،86 :125) در زبانشناسی ، تاریخ پیدایش ساخت گرایی به سال 1916 بر می گردد . دو مفهوم در نظریه دوسوسور مهم است . نخست مفهوم (دلالت) و دوم مفهوم (ارزش). (سوسور،1378 : 173) مکتب زبان شناسی زایشی که مکتب چامسکی و پیروانش است ، از سال 1957 با کتاب ساخت‌های نحوی چامسکی چشم به جهان گشود . البته اجداد سلف آن ، زبان شناسی ساختارگرای آمریکایی است ، و پیش تر از آن زبان شناسی صورتگرای سوسور. اما در عین حال که چامسکی خود پرورده‌ی زبان شناسی آمریکایی بود ، زبان شناسی که او موجودش شد ، انقلابی در زبان شناسی محسوب می شود . در زبان شناسی ساخت گرایی سوسور چهار تمایز مهمی دارد که وی آنها را وارد آثار زبان شناختی کرده است، که عبارتند از :
الف): تمایز زبان و گفتار ؛ وی اشاره میکند  زبان را می توان مجموعه قواعدی دانست که توسط یک جامعه زبانی با یک دستگاه یا نظام خاص ارائه می شود تا ارتباط برقرار کردن را در آن جامعه سهل تر و آسان تر نماید . و گفتار را می توان صورت و نمایه ای از کنش فردی یا استعدادی دانست که یک فرد در به کارگیری قواعد زبانی از خود نشان می دهد می توان گفت که وجه تمایز زبان از گفتار جنبه های شخصی زبان است . رابطه ی زبان و گفتار را می توان به یک بازی شطرنج مثال زد . آن قواعد و قوانینی را که ما سعی می کنیم طی یک بازی شطرنج از آن پیروی کنیم در واقع صورتیست از زبان اما می توان شیوه ی بازی هر فرد و خلاقیت وی را در به کار گیری این قواعد مصداقی از گفتار گرفت.
ب): تمایز دال و مدلول : تمایز دال و مدلول که هر دو باهم تشکیل نشانه به عنوان واحدی واژگانی می دهند . سوسور نشانه را نه آنگونه که مرسوم است , برای صورتهای مادی واقعی به کار می برد , بلکه برای واحدی ذهنی به کار میگیرد که در آن , صورت و مفهوم باهم متحد میشوند . مثال ، آتش و دود. آتش دال است برای دود (مدلول) . آتش دلیل ایجاد دود است .
ج): تمایز در محورهای همزمانی و در زمانی :  الف) برسی زبان در زمانی خاص و با توجه به پتانسیل های زبانی در آن برهه از زمان که در اصطلاح ما به آن محور هم زمانی می گوییم . مثال بررسی واژه اینترنت که در گذشته در زبان ما وجود نداشته اما اکنون از زبانی دیگر بر زبان ما وارد شده و قابل بررسی است .
ساختارگرایی بیشتر به شکل مطالعات “هم زمانی” و از نوع “در زمانی” می پردازد. نگاه هم زمانی به مقوله زبان به این معناست که ربط اجزاء وپدیده ها در یک زمان مشخص دنبال می شود و به عوامل گذ شته توجهی نمی شود . مطالعات “در زمانی” تغییر تحولات یک زبان را از زمان معین تاکنون مورد بررسی قرار می دهد تا نشان دهد که یک زبان بخصوص در طول زمان چگونه تغییر کرده و بصورت امروزی در آمده است . (مدرسی ، 192:1386)
ب) برسی زبان با توجه به تاریخ و تحولات تاریخی آن زبان که در اصطلاح محور در زمانی نامیده می شود .
واژه ( سپر ) که در گذشته به یک معنا و اکنون در موردی دیگر کاربرد دارد .
د) تمایز درمحور های جانشینی و هم نشینی : محوری را که امکان ترکیب کلمات و نشانه ها را برای ما فراهم می کند محور همنشینی و محوری که امکان جایگزینی نشانه ها را در یک ساختار مشابه فراهم می کند محور جانشینی نامیده شده اند . مثال : هم نشینی مثل واژه (مهر) که اگر در جمله (علی محبت دارد) قرار گیرد . همنشین (محبت) میشود . (علی مهر و محبت دارد) . اگر به جای واژه (کتاب) ، (مداد) به کار رود . محمد مداد خرید جایگزینی رخ داده است .
در زبان شناسی گشتاری- زایشی , چامسکی تمایزی بین توانش و کنش قایل است و اشاره دارد بر اینکه توانش مجموعه ای است از  جمله های بالقوه (که مفهومی انتزاعی است ) به این معنا که با مجموعه قواعد محدودی میتوان مجموعه نامحدودی از جملات را تولید کرد که این قواعد در ذهن هر انسانی است و مربوط به حوزه توانش می باشد . اما کنش به رفتار عینی و قابل مشاهده اطلاق می شود , یعنی به وقایعی که قابل دیدن , شنیدن یا بطور کلی قابل مشاهده ، اطلاق میشود . در زبانشناسی زایشی زبان شناس به دنبال توصیف یک زبان خاص نمی باشد . او به دنبال نظریه پردازی درباره‌ی زبان است .(سوسور: 1378،253)
ساخت در این مکتب ، حاصل کلیه روابط عناصر یک نظام در رابطه ی متقابل با یکدیگر است که به نظام انسجام و یکپارچگی می دهند . همه ی اجزا و عناصری که در ارتباط متقابل با یکدیگر و
با کلیت ساختی بزرگتر قرار دارند و بدون هیچ یک از اجزا ، معنایی ندارند ، ساخت نامیده می شوند. (مدرسی ، 1386 : 190)
ساختار گرایان با مطالعه ساختاری ، وجودی مستقل به متن بخشیده و آن را جدا از بافت تاریخی و فرهنگی و هرگونه عامل خارجی دیگر مورد مطاله قرار می دهند .(معموری ، 166:1386 )
یکی دیگر از نظریات سوسور که تقریبا در همه مکاتب ساختارگرایی اساس قرار گرفته است ، شناسایی با تقطیع عناصر سازنده یک جمله یا هر قطعه زبانی بر مبنای دو نوع رابطه بود که رابطه همنشینی و جانشینی خوانده شده است . (مدرسی ، 172:1386)
سوسور معتقد است که هر یک از روابط پدید آورنده ، دسته معینی از ارزشهاست . از یک سو اشاره می کند که واژه ها در گفتار به دلیل توالی شان در زنجیره گفتار ، روابطی را در میان خود برقرار می کنند که بر بنیاد ویژگی خطی زبان استوار است . به همین دلیل این عناصر یکی پس از دیگری بر روی زنجیره گفتار ترتیب می یابند .
رابطه هم نشینی ؛ عناصری را که روی زنجیره گفتار قرار می گیرند بر اساس قواعد نحوی و معنایی به یکدیگر می پیوندند و متن را تشکیل می دهند . روابط همنشینی اهمیت روابط جزء به کل را می رساند . سوسور می گوید : “کل وابسته به اجزاء است و اجزاء وابسته به کل ” (سوسور ، 176:1389) رابطه عناصر زنجیر ه ای ، رابطه ای حضوری و همنشینی است . زیرا بر اساس روابط ، اجزای حاضر در پیام بوجود آمده است .مثلا در جمله ” آن دختر یک کتاب خرید ” این پنج واژه وقتی می توانند ارزش خود را به دست آورند که در تقابل با عناصر پیش و پس از خود ، یا هر دوی آنها قرار گیرند و بتوانند روی محور زنجیری با آنها رابطه همنشینی برقرار کنند . پس همنشینی را می توان به عنوان پیوستگی یک واژه با سایر واژه های یک جمله نیز تعریف نمود . (مدرسی ، 172:1386)
برای ساختن یک عبارت رابطه ی همنشینی اهمیت ویژه ای دارد . منظور چگونگی قرار گرفتن تک واژه ها در کنار یکدیگر است که زنجیره ی گفتار را تشکیل می دهند . چینش واژه ها باید مطابق قوانین و روش های خاصی باشد که قواعد نحوی زبان نام دارد . البته چینش باید به گونه ای باشد که معنا و مفهومی روشن داشته باشد . در ضمن رابطه ی نحوی همان رابطه ی جانشینی است . مثل : قرأت الکتاب . و یا (الکتاب قرأتها) .(باقری ، 43:1380)
در حالی که رابطه ” جانشینی ” نشان می دهد عنصری که بالفعل در یک نقطه از زنجیره ی گفتار ظاهر شده با عناصر بالقوه ای که می توانستند درآن جایگاه قرار گیرند چه رابطه ای دارند. ( باطنی ، 80:1370) سوسور رابطه جانشینی را رابطه ی متداعی می نامد . رابطه جانشینی در مورد واژه هایی است که خارج از گفتار وجه مشترکی دارند و در حافظه با یکدیگر ارتباط می یابند و جایگاه آنها در مغز است و تشکیل دهنده بخشی از گنجینه های درونی انسان هستند (سوسور ،180:1389)
در حقیقت رابطه جانشینی به رابطه ی اجزای حاضر در یک پیام با اجزای دیگر غائب از پیام گفته می شود و واحدهایی هستند که به جای هم می آیند و معنای جمله را تغییر می دهند مثلا در جمله ” این کتاب خوبی است ” اگر به جای واژه ی ” کتاب ” ، ” مداد ” یا ” گل ” را بگذاریم و یا به جای ” این ” ، ” آن ” قرار دهیم معنای جمله فرق می کند و جمع هر دو جمله ممکن نیست (علوی :172:1377).
پیش از سوسور ، تقابل دو رویکرد هم زمانی و در زمانی و نیز گفتار و زبان را یان بودوئن دوکورتنی و میکوتی کروژفسکی در مکتب کازان لهستان مطرح کرده بودند ، ” واج ” و تکواژ نیز به تعبیری امروزی ، ساخته و پرداخته ی دو کورتنی است .
2-4-2-1 مکتب پراگ
در واقع نخستین نظرات موثر مکتب پراگ در زمینه ی واج شناسی بود . در این مکتب تروبتسکوی به دو مفهوم اساسی تقابل نقشی و مشخصه های تمایز دهنده اشاره کرد . مفهوم تقابل نقشی موجب شد که مفهوم واج مشخص گردد . ( مشکوة الدینی ، 94:1373) بر اساس عقیده سوسور ، زبان ساخته ی تقابل های نقشی است و این تقابل ها برترین ویژگی واج های یک زبان به شمار می روند و شبکه منظمی از روابط را می سازند که علم زبانشناسی به مطالعه و بررسی این شبکه منظم می پردازد . پیروان مکتب سوسور ، این شبکه منظم از روابط را که ناشی از تقابل های زبانی است ( ساخت ) نامیده اند . (صفوی ، 60 :68) مکتب پراگ یک مکتب نقش گرا است . طبیعتا نقش ، ارتباط خیلی نزدیکی به مسئله معنا دارد و یکی از مسائل معنا شناسی مهم ، مسئله نشانه داری و بی نشانی است که در یک صورت و یا عنصر زبانی قالب ریزی می شود . مثلا واج ” d” یک ویژگی مثبت بیش از واج ” t” دارد یعنی واج “d” واکدار ” نشاندار ” و واج “t ” بی واک ” بی نشان ” است . ( مشکوة الدینی، 70:1370) واج شناسان به ضرورت تمایز نهادن میان واج های یک زبان پی بردند و راهی برای تشخیص واج های یک زبان ارائه کردند و برای تشخیص رابطه میان واج های یک زبان از مفهوم تقابل استفاده کردند ( صفوی ، 72:1360) به عقیده ی ایشان تنها با تعیین تفاوت هاست که ساختن یک دستگاه از روابط میسّر می گردد ، معیار آنها در تضاد ، معناست . تفاوت های آوایی که با تفاوت های معنایی همراه نباشد تمایز دهنده نیستند و ارزش واجی ندارند . ( مدرّسی ، 351:1386) یعنی هر تفاوت آوایی که با تفاوت معنایی همراه باشد تمایز دهنده است . مثلا علت اینکه هر یک از واژه های (جنگ ، چنگ ، زنگ ، و رنگ ) دارای معنای متفاوتی است در واقع این حقیقت است که به ترتیب در هر دسته از واژه ها بخش آوایی آغازی ، میانی و پایانی دارای نقش تمایز دهنده می باشد یعنی موجب می شود که معانی متفاوتی از آن فهمیده شود ( مشکوة الدینی ، 70:1370)
2-4-2-2- مکتب کپنهاگ
این مکتب به مشخصه های معنایی توجه بیشتری داشت . دانشمند زبان شناس مشهور این مکتب لویی یلمزلف است . وی برای توصیف دقیق زبان ، روش قیاس یعنی حرکت از کل به جزء را برگزید . یلمزلف هر ساخت صوری زبان را زنجیره  و اجزای هر زنجیره را بخش یا سازه می نامد. طبقات درون نظام زبان را مقوله و هر یک از اجزاء مقوله را عضو می نامد . یلمزلف دانش زبانی را به گونه ای ارائه کرد که بر پایۀ آن زبان به شکل روابط جبری و ریاضی وار که با واقعیت ها و عناصر انتزاعی سروکار دارد توصیف می شود . وی این گونه زبانشناسی را که بر پایۀ توصیف مشخصه های بنیادی قرار دارد زبانشناسی مشخصه های بنیادی می نامد . یلمزلف مبتکر مکتب ساخت گرایی تطبیقی در کپنهاگ در سال 1931 محفل زبانشناسی کپنهاگ را پایه گذاری کرد .

Related posts: